بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندانیان جغرافیا | صفحه ۱۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندانیان جغرافیا

بریده‌هایی از کتاب زندانیان جغرافیا

۳٫۹
(۳۴)
کرهٔ شمالی کشوری است فقیر و مصیبت‌زده با ۲۵ میلیون نفر جمعیت، که سال‌هاست تحت یک حکومت سلطنتی کمونیستی فاسد و ورشکسته‌ای قرار دارد که چین ـ از ترس میلیون‌ها پناهنده‌ای که از قسمت شمالی رودخانهٔ یالو قصد ورود به خاکش را دارند ـ از آن حمایت می‌کند. ایالات متحده که نگران است خروج نظامی‌اش از کرهٔ جنوبی موجب فرستادن علامت اشتباه به کرهٔ شمالی و تحریک این کشور به اقدامات جسورانه‌تر شود، همچنان سی هزار سرباز در آنجا دارد و کرهٔ جنوبی هم با احساسات متناقضی بابت به خطر افتادن شکوفایی و روند رو به رشدش، گام‌های کوچکی به سوی اتحاد مجدد دو کره برمی‌دارد.
Z
چند سال است که ایالات متحده و کوبا بی‌سروصدا اختلافات‌شان را کنار گذاشته‌اند و همین رویه، منجر به برقراری مجدد روابط دیپلماتیک میان دو کشور در ژوئیه ۲۰۱۵ شد. حال آنکه از سوی دیگر، کرهٔ شمالی به هرگونه درخواست احتمالی دوستی و برقراری ارتباط، جواب سربالا و حتی گاهی اوقات پاسخ منفی می‌دهد.
Z
ژاپنی‌ها با داشتن سابقهٔ طولانی در زمینهٔ دخالت در امور شبه‌جزیرهٔ کره (که به همین علت باید در مورد آنجا محتاطانه‌تر رفتار کنند) این را می‌دانند که هر اتفاقی میان این دو کشور بیافتد، احتمالاً آن‌ها را نیز درگیر خواهد کرد.
Z
چین نمی‌خواهد به نیابت از کرهٔ شمالی بجنگد، اما در عین حال نمی‌پذیرد که کرهٔ جنوبی در نزدیکی مرزهایش با چین پایگاه نظامی در اختیار آمریکا قرار دهد. آمریکایی‌ها هم واقعاً به دنبال این نیستند که به خاطر کرهٔ جنوبی وارد جنگ شوند، اما نمی‌توانند از دست رفتن متحدشان را نیز نادیده بگیرند.
Z
هند یک نیروی دریایی بزرگ با تجهیزات مدرن، شامل یک ناو هواپیمابر دارد، اما قابلیت رقابت با نیروی دریایی آبی عظیمی را ندارد که چین در حال برنامه‌ریزی برای آن است.
Z
هند مناسباتش را با برمه، فیلیپین و تایلند تقویت کرده، اما مهم‌تر از همه همکاری با ویتنام و ژاپن است تا سلطهٔ رو به افزایش چین بر دریای چین جنوبی را زیر نظر داشته باشد. هند در این راه یک متحد جدید ـ به نام ایالات متحدهٔ آمریکا ـ دارد، هرچند فاصله‌اش را با آن حفظ می‌کند. چندین دهه می‌شد که هند مشکوک بود آمریکایی‌ها نقش انگلیس جدید را ـ با لهجه‌ای متفاوت و پول بیشتر ـ بازی می‌کنند.
Z
هند بیست‌وپنج سال پیش سیاست «نگاه به شرق» خود را برای ایجاد بلوکی در مقابل آنچه که ظهور قریب‌الوقوع قدرت چین دیده می‌شد، آغاز کرد. این سیاست شامل «مراقبت از کسب‌وکار» با افزایش چشمگیر تجارت با چین (بیشتر واردات) و همزمان، شکل دادن روابط استراتژیک خود با منطقه‌ای می‌شود که چین آن را حیاط خلوت خود می‌داند.
Z
جهان چنان مبهوت افزایش خیره‌کنندهٔ قدرت چین شده که اغلب پیشرفت همسایه‌اش را نادیده گرفته است، اما هند شاید هنوز این امکان را دارد تا در قرن حاضر به عنوان یک قدرت اقتصادی با چین رقابت کند. هند هفتمین اقتصاد برتر و دومین کشور پرجمعیت جهان است. هند با شش کشور دارای مرز مشترک است (در واقع هفت کشور، اگر افغانستان را هم در نظر بگیریم).
Z
آروناچال پرادش در مرز میان چین، بوتان و برمه قرار دارد که به لحاظ استراتژیکی آن را ارزشمند می‌کند، اما این موضوع از آن رو برای چین ارزش مضاعف دارد که به تبت یادآوری کند اعلام استقلالش کاری غیرممکن است. این پیامی است که هند نیز باید به صورت دوره‌ای به چند منطقهٔ متعلق به خود ارسال کند. جنبش‌های جدایی‌طلب متعددی وجود دارند، برخی فعال‌تر از دیگران هستند و برخی غیرفعال، با این حال به نظر نمی‌رسد که هیچ‌کدام از آن‌ها به اهداف خود برسند.
Z
ایالت آروناچال پرادش در شمال شرقی هند است که چین مدعی مالکیت بر آن به عنوان «تبت جنوبی» است. با افزایش اعتماد به نفس چین، میزان قلمروهایی که این کشور اعتقاد دارد متعلق به آن است نیز افزایش می‌یابد. تا همین اواخر چین تنها بر ناحیهٔ تاوانگ در غربی‌ترین نقطهٔ این ایالت ادعای مالکیت می‌کرد. با این حال، در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ میلادی، پکن تصمیم گرفت که تمام ایالت آروناچال پرادش را بخشی از قلمرو چین بداند؛ زنگ خطری برای هند که از سال ۱۹۵۵ بر این منطقه حاکمیت دارد.
Z
نپال تحت کنترل مائوئیست‌ها، که در نهایت تحت کنترل چین است، برای هند خوشایند نیست اما از این واقعیت که پول و تجارت پکن در آنجا نفوذ می‌خرد، آگاه است. چین ممکن است این روزها توجه کمتری به مائوئیسم نشان دهد، اما به اندازهٔ کافی به تبت اهمیت می‌دهد تا این پیام را برای هند بفرستد که این کشور نیز می‌تواند هزینه‌های یک سیاست بلندمدت تضمینی را تحمل کند. «دخالت» در تبت می‌تواند با «دخالت» در نپال پاسخ داده شود. هرچه هند بیشتر روی کشورهای کوچک‌تر همجوارش تمرکز کند، کمتر می‌تواند روی چین متمرکز شود.
Z
هند با سکنی دادن دالایی لاما و جنبش استقلال تبت در دارامشالا در ایالت هیماچال پرادش به الحاق تبت به چین واکنش نشان داد. این یک سیاست تضمینی بلندمدت محسوب می‌شود که هند بدون توقع از بازگشت سرمایه‌اش، آن را دنبال کرده است. با توجه به شواهد، استقلال تبت غیرممکن می‌نماید؛ اما اگر غیرممکن، ممکن شود ـ حتی ظرف چند دهه ـ هند در جایگاهی قرار خواهد گرفت که به دولت تبت، دوستی‌اش در دوران تبعید را یادآوری کند.
Z
همان‌طور که قبلاً دربارهٔ آن بحث شد، چین، تبت را می‌خواست، هم برای جلوگیری از دسترسی هند به آن و ـ تقریباً از نظر پکن به همان اندازه خطرناک ـ برای جلوگیری از استقلال تبت که به هند اجازهٔ استقرار نیروهای نظامی در آنجا و حکمرانی بر ارتفاعات را می‌داد.
Z
رابطهٔ هند با چین روی سیاست خارجی دهلی‌نو سلطه دارد، اما تنها به خاطر یک مکان: هیمالیا. بدون وجود بلندترین رشته‌کوه جهان بین آن‌ها، این رابطهٔ نیمه‌گرم احتمالاً سرد می‌شد.
Z
آمریکایی‌ها مادامی که طالبان کاملاً متعهد شود دوباره میزبان گروه‌های جهادی بین‌المللی نخواهد شد، علاقهٔ زیادی به افغانستان نخواهند داشت. پاکستانی‌ها به اندازهٔ کافی ارتباط خود را با طالبان افغانستان حفظ خواهند کرد تا مطمئن شوند که حکومت کابل به حرف اسلام‌آباد گوش خواهد داد و نه اینکه با هند دمخور شود و هنگامی که فشارها کاهش یابد، می‌توانند با طالبان پاکستان مصالحه کنند.
Z
در بهار ۲۰۱۵ اوضاع سخت‌تر هم شد. ناتو افغانستان را ترک کرده بود و آمریکایی‌ها پایان مأموریت نظامی‌شان را اعلام کرده بودند و تنها یک نیرو باقی مانده بود. به طور رسمی، مأموریت‌ها حول محور عملیات نیروهای ویژه و آموزش دور می‌زد؛ به طور غیررسمی، این تلاشی بود برای اطمینان از اینکه کابل به دست نیروهای طالبان نمی‌افتد.
Z
هنگامی که ارتش و حکومت پاکستان ارائهٔ اطلاعات نظامی به آمریکا را متوقف کردند و همکاری در زمینهٔ حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه اهداف طالبان پاکستانی در مرز شمال غربی را پایان دادند، اوضاع خراب‌تر شد. همزمان با فاش شدن این حملات، اسلام‌آباد ناچار می‌شد به ظاهر آن را محکوم کند و به خاطر اینکه حملات اشتباهی ایالات متحده باعث مرگ صدها غیرنظامی شده است، این اقدام را نقض حاکمیت پاکستان جلوه دهد.
Z
طالبان پاکستان زائدهٔ طبیعی شاخهٔ افغانستان است. هر دوی آن‌ها عمدتاً پشتون هستند و حکومت هیچ قدرت غیرپشتونی را نمی‌پذیرند؛ خواه ارتش بریتانیا در قرن نوزدهم باشد یا ارتش پاکستان تحت سلطهٔ پنجابِ قرن بیست‌ویکم.
Z
دولت پاکستان همواره نقش داشتن در بازی دوگانه‌ای را که منجر به مرگ تعداد زیادی از افغان‌ها و پاکستانی‌ها و همچنین تعداد اندکی از آمریکایی‌ها شده است، تکذیب می‌کرد. پس از انجام مأموریت ابیت‌آباد، اسلام‌آباد همچنان موضوع را انکار می‌کرد اما اکنون تعداد کمی به این تکذیب باور دارند. اگر عوامل حکومت پاکستان آماده بودند تا به مردی که آمریکا در پی او بود کمک کنند، حتی اگر این شخص در آن زمان ارزش زیادی برای آن‌ها نداشت، مسلماً آن‌ها از گروه‌هایی هم حمایت می‌کنند تا بلندپروازی‌شان را برای اعمال نفوذ در تحولات افغانستان جامهٔ عمل می‌پوشاند. مشکل این بود که این گروه‌ها نیز همتایان خود را در پاکستان داشتند و به دنبال آن بودند تا بر رویدادهای این کشور تأثیر بگذارند. صیاد، خود صید شد.
Z
نقض عهد پاکستان زمانی آشکار شد که آمریکایی‌ها بالاخره اسامه بن لادن، رهبر القاعده، را در نقطه‌ای زیر چشم حکومت در ابیت‌آباد (یک شهرک نظامی) پیدا کردند. از این نقطه‌نظر، عدم اعتماد آمریکایی‌ها به «متحدان» خود در پاکستان باعث شد که از قبل، دربارهٔ اعزام تیم نیروهای ویژه برای کشتن بن لادن، به اسلام‌آباد خبر ندهند. این نقض حاکمیت کشور بود که باعث تحقیر ارتش و حکومت پاکستان شد، چنان که بحث این‌طور پیش رفت: «اگر نمی‌دانستید او آنجاست این نشانهٔ بی‌کفایتی شماست؛ اگر هم می‌دانستید که شریک جرم بودید».
Z

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۲۱,۰۰۰
۶۰,۵۰۰
۵۰%
تومان