بریدههایی از کتاب باد در میان پرده های اتاق می وزید
۴٫۴
(۴۵)
مردم به امروزت کاری ندارند، آنها با دیروزت کار دارند، یعنی به چیزی که بودی. آنها به چیزی که هستی اصلاً کاری ندارند. مردم به تغییر کردن اعتقادی ندارند، چون خودشان تغییر نمیکنند
mary
در دنیای صنعتی اگر سیستم به خطر بیافتد، این فرد است که باید فدا شود تا سیستم زنده بماند. مثلاً همین شرکت شما اگر از لحاظ مالی دچار مشکل شود، نیروهای کارش را تعدیل میکند تا خودش بتواند سرپا بایستد. افراد باید قربانی خدای صنعتیای شوند که ساختهٔ دست خود ماست. صنعتیشدن بازگشت به بت پرستی است، منتها به شیوهای که به کسی برنخورد. مردم خوشبختی خود را بهطور غیرمستقیم یا مستقیم از همین خدای صنعتی میخواهند.
mary
آدمهایی که مشکل روحی دارند، تابعی از شرایط بیرونیشان میشوند. بهجای اینکه از هوای ابری لذت ببرند، ناراحت و غمگین میشوند.
صائب
. بعضیوقتها بهتر است دیگران ما را قضاوت کنند. چون معمولاً ما انسانها برای ارزیابی و شناخت دقیق خود وقت نمیگذاریم. ولی دیگران این کار را خوب بلدند. آدمها بیشتر دیگران را تجزیه و تحلیل میکنند تا خودشان را. این را از من بپذیرد، زمانی که شخص تصمیم جدی به اصلاح خود بگیرد، دیگر زمانی برای انتقاد از دیگران پیدا نمیکند.
z.gh
جهالت برای انسان موهبت نیست. جهالتِ حیوان، مفید است و به کارش میآید، اما جهالت انسان به کمکش نمیآید. جهالت باعث میشود که انسان فکر کند چیزهایی را که میداند کافی و درست است و این، کار دستش میدهد. انسان ادعایش میشود که از حیوان برتر است. البته به نظرم برتریاش در سؤالاتی است که از خودش میکند و صد البته هم که به جواب نمیرسد.
کاربر ۲۱۳۹۴۸۹
چرا انسان فکر میکند برای رسیدن به معنای زندگی و اینکه زندگی معناداری داشته باشد، باید بیرون از خود را جستجو کند؟ اگر بیرون از خودمان را زیاد میگردیم، این نشان میدهد که درونمان را خوب نگشتهایم. تا درونمان را به کمال نرسانیم، هیچچیز هم معنای واقعی خود را پیدا نمیکند. من زیباترین چیزی که دیدهام آسمان آبی و آسمان پرستاره است که هرگز از دیدنشان سیر نمیشوم. حرکت ابرها در آسمان من را به وجد میآورد. سعی میکنم هر روز و هر شب برای دیدن آسمان وقت بگذارم.
z.gh
گفتید که همیشه دنبال چیزی میگردید که نمیدانید چیست؟ پس اجازه بدهید حرف آخرم را اول بزنم، رسیدنی در کار نیست. چیز مجهولی را که در زندگی جستجو میکنیم، نخواهیم یافت. اگر هم به آن برسیم، سریع رهایش میکنیم و بعد به خودمان میگوییم، این همانی نبود که دنبالش میگشتم. یافتههای ما برای مدت کوتاهی دوام میآورند. همهچیز گذراست. ما چیزی را بهدست نمیآوریم، ما فقط مثل یک قطار سریعالسیر با سرعت هرچه تمامتر از کنارش رد میشویم.
اگر ما بتوانیم یکی از مشکلات شخصیتیمان را ریشهای حل کنیم، همهٔ مشکلات با هم حل میشوند. اگر کسی زندگی برایش پوچ و بیهدف نباشد، قطعاً احساس بدبختی هم نمیکند و چهبسا ترسی هم از چیزی نداشته باشد. همهٔ مسائل بههم گره خوردهاند.
z.gh
وقتی انسان تلاش میکند تا از یک مخمصه بیرون بیاید، احساس تنهایی و بیچارگی به او دست میدهد. هرچقدر هم که تلاشش را بیشتر میکند، احساس تنهایی و بیچارگی هم بیشتر میشود. بیشتر تلاشهای ما دست و پا زدنهای بیهوده هستند. دست و پا زدن انسان را در باتلاقی که در آن گیر کرده است بیشتر فرو میبرد. گاهی کاری نکردن بهترین کاری است که یک فرد گرفتار میتواند انجام دهد.
z.gh
هراندازه که به برد فکر کنیم، همانقدر به باخت نزدیک میشویم.
z.gh
به نظرم غفلت دنیای مدرن، غفلت از مسئلهٔ روان انسان است. کسی چه میداند، شاید هم آخرین طغیان بشر علیه صنعت باشد
صائب
دروغ نیست که بگویم آدمبزرگها چوب بچگیشان را میخورند. و همچنین باید اعتراف کرد که انسان خیلی دیر شروع به یادگیری چیزهای مهم زندگیاش میکند. هر چیزی را باید در زمان یادگیریاش یاد گرفت. دیگر از نظر من، بزرگسالی زمان یادگیری نیست، بلکه زمان درس پس دادن است.
صائب
اگر خدا بندهٔ گناهکارش را نمیبخشد، مادر، پسر خطاکارش را میبخشد. فکر کنم عشق به مادر تنها عشقی باشد که با گذشت زمان زیاد میشود. اصلاً فرقی هم نمیکند که مادر، زنده باشد یا نباشد. عشق به مادر، روز به روز بیشتر میشود. چند سالی است که از فوت مادرم میگذرد با این حال احساس میکنم او را بیشتر از قبل دوست دارم و بیشتر از هر زمان دیگری دلم برایش تنگ شده است و این دلتنگی روز به روز هم بیشتر میشود. چیز عزیزی که برایش جایگزینی وجود نداشته باشد، غم از دست دادنش پایانی ندارد. داستان مادر هم همینطور است
صائب
مادرم اعتقاد داشت، آرزوهای بزرگ فقط آرامش را از آدم میگیرند، چون بعد از رسیدن به آنها باید سراغ آروزهای بزرگتر دیگری برویم.
زهرا۵۸
انسان شجاع میل به صلح دارد تا میل به جنگ.
زهرا۵۸
درگیر شدن نشانهٔ قدرت نیست، بلکه نشاندهندهٔ ضعف و ترس درونی است.
زهرا۵۸
قدرت اصلی ذهن در تفکر و اندیشیدنش نیست، بلکه در توان فکر نکردنش است.
زهرا۵۸
تنهایی زمانی غیرقابل تحمل است که یک انتخاب نباشد، بلکه نتیجهٔ یک فرار باشد.
زهرا۵۸
اعتیاد یعنی وابستگی به هر چیزی و طبق قانون دنیا، وابستگی جرم به حساب میآید و انسان وابسته باید به اندازهٔ وابستگیاش مجازات شود. از نظر من کسی که مثلاً به کارش وابسته است، او هم معتاد است. وقتی شما به چیزی وابسته باشید، اگر آن را از شما بگیرند، این احساس به شما دست میدهد که در حق شما بیعدالتی شده و به خودتان حق میدهید که دلخور شوید و حتی به خودتان این حق را میدهید که هر طور شده دوباره آنچیز را پس بگیرید. فکر کنم که متوجه منظورم شده باشید. ترس از دست دادن و دلخور شدن، تاوان گناه وابستگی شماست.
زهرا۵۸
در این دنیا آدمهای خوب بیشتر شکنجه میشوند. شاید هم همینطور باشد. چون آدمهای خوب بیشتر از آدمهای بد جلوی خواستههایشان میایستند. آنها بعداً از خودشان هم میخورند.
زهرا۵۸
بیرون کشیدن آن کتاب معجزهگر از بین هفتصد جلد کتابی که در قفسههای کتابخانهام بود، یک نشانه بود. باید بگویم که دنیا دستم را گرفت و به سمت آن کتاب برد.
زهرا۵۸
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۱۲۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان