بریده‌هایی از کتاب هنر خوب زندگی کردن

«یک انسان باهوش مشکل را حل می‌کند. یک انسان عاقل از آن اجتناب می‌کند.»

چه سودی در ناراحت بودن به خاطر این‌که زمانی در گذشته ناراحت بوده‌اید هست؟

اگر نتوانید اشتباهات‌تان را شناسایی کنید، یا دنیا را درک نکرده‌اید یا این‌که خودتان را نشناخته‌اید. به عبارت دیگر اگر نتوانید تشخیص دهید کجا قدمی به‌اشتباه برداشته‌اید، دوباره با صورت به زمین خواهید خور

ریچارد فین‌من: «می‌توانید اسم یک پرنده را به تمام زبان‌های دنیا یاد بگیرید، اما وقتی که موفق به انجام این کار شدید، هنوز هم هیچ‌چیزی دربارهٔ آن پرنده نمی‌دانید... پس بیایید به آن پرنده نگاه کنیم و ببینیم که چه‌کار می‌کند، این چیزی است که اهمیت دارد. من خیلی زود تفاوت بین دانستن اسم یک چیز با درک آن را یاد گرفتم.»

نمی‌توان دقیقاً گفت که خدا چیست، تنها می‌توان گفت که خدا چه چیزی نیست. مسئلهٔ زندگی خوب هم همین است. نمی‌توانید دقیقاً بگویید زندگی خوب چیست، اما می‌توانید با خیال راحت تعیین کنید که چه چیزی نیست. اگر یک زندگی خوب را در پیش نگرفته باشید، متوجه خواهید شد. اگر یکی از دوستان‌تان زندگی خوبی نداشته باشد، متوجه خواهید شد.

من باور دارم که ابزارهای ذهنی از پول، روابط و حتا از هوش هم مهم‌تر هستند.

ابزارهای ذهنی این امکان را فراهم می‌کنند که در درازمدت، دنیا را با دیدی منطقی‌تر ببینیم و سنجیده‌تر عمل کنیم. اگر بتوانیم با تمرین مداوم این ابزارها را به دست بیاوریم، به‌تدریج موفق خواهیم شد که ساختار ذهنی‌مان را تغییر دهیم و بهبود ببخشیم.

هر طور که به قضیه نگاه کنید حقیقت این است که مردم به این خاطر در پی رسیدن به موفقیت بیرونی هستند که بتوانند به موفقیت درونی دست پیدا کنند. مشخص است که چه سؤالی خودبه‌خود در ذهن مطرح می‌شود: چرا راه دور برویم؟ کافی است مسیر مستقیم را در پیش بگیرید.

هیچ‌وقت به طور کامل به موفقیت درونی دست پیدا نخواهید کرد و باید در تمام طول عمرتان برای رسیدن به آن تمرین کنید. هیچ‌کس دیگری این کار را برای شما انجام نخواهد داد.

«هر روز را به شاهکارتان تبدیل کنید»

موفقیت یک نگرش است.

«موفقیت یعنی آسودگی ذهن و این نتیجهٔ مستقیم خشنودی از خویش است. امری که برای رسیدن به آن کافی است بدانید که شما تلاش‌تان را برای تبدیل به بهترین چیزی که در توان‌تان بوده، انجام داده‌اید.»

پول، قدرت و محبوبیت چیزهایی هستند که ما روی آن‌ها کنترل محدودی داریم. اگر این‌ها در کانون تمرکز و توجه شما باشند، از دست دادن‌شان شما را به‌هم خواهد ریخت. اما اگر خودتان را طوری آموزش بدهید که آرام، تزلزل‌ناپذیر و تابع آتاراکسیا باشید غالباً خوشحال خواهید بود و مهم نیست که سرنوشت چه بر سر راه‌تان بیفکند. به بیان ساده موفقیت درونی از نوع بیرونی آن پایدارتر است.

چه‌طور می‌توانیم به موفقیت درونی برسیم؟ با تمرکز محض روی چیزهایی که می‌توانیم روی آن‌ها اثرگذار باشیم و مسدود کردن قاطعانهٔ هر چیز دیگر.

موفقیت واقعی، موفقیت درونی است. همین.

آن‌چه اهمیت دارد این است که آن شخص آدم خوش‌معاشرتی است یا نه. پول‌دار بودنش از پایه بی‌اهمیت است.

چرا لیست‌هایی از پول‌دارترین آدم‌ها وجود دارد اما لیستی از خوشحال‌ترین‌ها موجود نیست؟ صرفاً چون این رشد اقتصادی است که جوامع را سرپا نگه می‌دارد.

هر چه کمتر خودبزرگ‌بین باشید، زندگی‌تان بهتر خواهد بود

انتظارات ما نیروی بیرونی بسیار محدود ولی نفوذ درونی بسیار زیادی دارند.

در اولین سال‌های بزرگ‌سالی، پول درآوردن یا ایجاد یک کسب‌وکار مهم‌ترین مسئله نیست. این سال‌ها فرصت خوبی برای آشنایی با دنیای احتمالات است. با کمال میل از تجربه‌ها استقبال کنید. طعم هر آن‌چه را که سرنوشت برای‌تان مقدر می‌کند بچشید. بسیار مطالعه کنید، چون رمان‌ها و داستان‌های کوتاه یک دنیای شبیه‌سازی‌شدهٔ عالی برای شما محسوب می‌شوند. فقط وقتی سن‌تان بالاتر رفت باید خط‌مشی خود را تعیین کنید و بسیار مشکل‌پسند شوید. از آن زمان به بعد دقیقاً می‌دانید چه چیزی دوست دارید و چه چیزی دوست ندارید.