ژول پس از داستانهایش در مورد قطب شمال و اعماق زمین، شخصیتهای بعدی خود را به یک ماجراجویی حیرتانگیزتر فرستاد. در کتاب "سفر به ماه"، درباره گروهی از سربازان سابق است که قصد دارند از بزرگترین توپهای خود برای پرتاب موشک به ماه استفاده کنند. شخصی به نام میشل آردان پیشنهاد میکند که همراه موشک سفر کرده و سیاره ماه را کشف کند. آردان درست با پایان یافتن داستان آن را وارد مدار میکند. ژول به احترام دوست خوب خود نادار، نام آردن را انتخاب کرده بود. "آردان" اناگرام نام نادار است.
esrafil aslani
ژول دریافت که مدرسه را زیاد دوست ندارد اما نوشتن را دوست داشت. او شعر و داستان کوتاه مینوشت و تا آنجا که میتوانست مطالعه میکرد. هنگام خواندن و نوشتن، ژول فکر کرد که شاید برای وکیل شدن ساخته نشده است.
damon
یک نظرسنجی مجله از ماجراهای کاپیتان هاتراس نشان داد که مردم میفهمند او چه میکند: "مخلوط کردن داستان و علم بدون سنگین کردن یکی یا کم کردن (کاهش) دیگری کار دشواری است. در اینجا آنها در یک ترکیب مهیج یکدیگر را تقویت میکنند. "
damon
ژول از طریق عموی خود به ویکتور هوگو، یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسوی در تمام دوران معرفی شد. او همچنین با الکساندر دوما دوست شد. الکساندر جوان او را با ناشران مختلف آشنا کرد. ژول بعدها نوشت: "ما خیلی اتفاقی با هم دوست شدیم؛ بهتر است بگویم او اولین مشوق من بود."
damon