بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پدر بودن و فلسفه | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب پدر بودن و فلسفه اثر لون س. نیس

بریده‌هایی از کتاب پدر بودن و فلسفه

۳٫۷
(۲۰)
برخی آدم‌ها این حرف‌ها را تا حدی دست‌وپاگیر می‌دانند. آن‌ها ترجیح می‌دهند که آزادی خود را رها کرده و فرمولی ازپیش‌ساخته به‌دست آورند تا به آن‌ها توضیح دهد که وجود آن‌ها چیست، چه‌کار باید انجام دهند، چگونه باید کارهایشان را انجام دهند و از این دست مسائل. البته این‌که انتخاب کردن را رها کنیم نیز باز خودش نوعی انتخاب است؛ پس واقعاً راهی برای فرار از آزادیمان نداریم. در عوض، با این کار ما تنها به وضعیتی دچار می‌شویم که سارتر به آن «ایمان بد» می‌گفت. ما زمانی دچار ایمان بد می‌شویم که برنامهٔ دیگران را به عنوان برنامهٔ خودمان بپذیریم، بدون اینکه بفهمیم انتخاب‌های ما باز هم همیشه و تنها متعلق به خودمان خواهد ماند. نکتهٔ دیگر اینکه حتی اگر ایمان بدِ ما به نتایج خوبی هم بینجامد، باز ایمان بد خواهد بود.
shahram naseri
کودکان زمانی شکوفا می‌شوند که پدرها (و مادرها) در اِعمال کنترل بر زندگی آن‌ها اعتدال را رعایت کنند. هرچه نباشد آن‌ها کودک‌اند و همیشه نمی‌دانند که بهترین چیز برای آنان چیست. پدرها باید برای رفتار فرزندانشان محدودیت‌هایی متناسب با سن آن‌ها درنظر بگیرند. ولی کودکان هم باید متناسب با سنشان از حق انتخاب و تجربهٔ پیامدهای اعمالشان برخوردار باشند تا عزت نفس و اخلاق را در خود پرورش داده، اولویت‌های خود را پیدا کنند و احساس کفایت و توان‌مندی داشته باشند.
shahram naseri
اگر قرار است فرزندان ما در بزرگ‌سالی اخلاق‌مدار شوند باید آن‌ها را حین رشد کردن از سر بگذرانند: واکنش منفی مراقبان کودک در هنگام تعرض به قواعد و نیز تقویت کنترل محرّک‌های درونی.
shahram naseri
کودکان چیزی بیش از این نمی‌خواهند که کرامتشان حفظ شده و استعدادشان به فعلیت برسد؛ و فارغ از اینکه این استعداد نوازندگی پیانوست یا بازی فوتبال یا تبدیل شدن به ستارهٔ راک، برای تحقق آن به خویشتن‌داری نیاز دارند. هم‌زمان با بزرگ شدن کودک، ما به او قدرت بیشتر و بیشتری برای تسلط بر زندگیش می‌دهیم، تا جایی که بتواند بر دیگران تأثیر بگذارد _ با چه کسانی دوست خواهد شد، به کدام دانشگاه خواهد رفت (اگر اصلاً برود)، چه کارهایی را انتخاب خواهد کرد، اینکه بتواند رانندگی کند، عضو گروه مشارکت اجتماعی جوانان بشود و غیره.
shahram naseri
شخصیتْ مفهومی متمرکز بر کیفیت عادت‌های ماست، در حالی که اخلاقی بودن یکی از ابعاد انتخاب‌های ماست؛ خواه این انتخاب‌ها مطابق رسوم ما درست باشند و خواه غلط. دروغ گفتنِ تامی انتخاب خود اوست. از سوی دیگر، انگیزه‌ای که او را، هنگام مواجهه با مشکلات، به دروغ گفتن وامی‌دارد یک عادت است. ولی تکرار انتخاب‌های اخلاقاً بد به تولید عادات بد منجر می‌شود. به این ترتیب می‌توان ارتباط این دو را فهمید.
shahram naseri
حتی اگر حق با افلاطون باشد که همهٔ ما خواهان جاودانگی هستیم، بخشی بنیادین از این میل، امکان مرگ است. مرگ نزد هایدگر صریح‌ترین راه برای فهم معنای شکست در هر طرحی است. هر طرح دیگری (جز جاودانگی) هم که داشته باشم، یک چیز قطعی است: آن طرح‌ها با مرگ من به پایان می‌رسند. و من خواهم مرد. ولی هایدگر به‌جای اینکه فناپذیری را یک‌پارچه سلبی بفهمد، آن را بخش سازنده‌ای از معنای زنده بودن می‌بیند. هرچند مرگ به معنای پایان طرح‌های من است، ولی امکان مرگ اصولاً چیزی است که داشتن هرگونه طرح را ممکن می‌سازد. این حقیقت که من خواهم مرد، به این معناست که زمان محدودی برای زندگی دارم. و همین امر است که زمانی را که در اختیار من است، برای من به امری معنادار تبدیل می‌کند.
shahram naseri
هایدگر نشان می‌دهد که ما در جهان، در وهلهٔ نخست، با چیزها همچون ابزار، همچون وسایلی برای رسیدن به اهداف مواجه می‌شویم. ولی چه نوع ابزاری؟ وسایلی برای چه اهدافی؟ این دیگر به چیزی ربط دارد می‌کوشیم انجام دهیم، به اهدافی که داریم و به طرح‌هایی که برای خود افکنده‌ایم. به این معنی، ما معنای جهان را بیش از هر چیز از طریق طرح‌هایی که افکنده‌ایم می‌فهمیم.
shahram naseri

حجم

۳۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

حجم

۳۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد