بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نجات ارداس؛ جلد اول | طاقچه
کتاب نجات ارداس؛ جلد اول اثر براندون مال

بریده‌هایی از کتاب نجات ارداس؛ جلد اول

۴٫۴
(۳۱)
رولان گفت: «البته من نباید هم بدونم وجدان چیه. مادرم قبل از اینکه وقت کنه این رو بهم یاد بده، ولم کرد.» کانِر در جواب گفت: «پدرِ من، من رو به‌عنوان بَرده کرایه می‌داد تا بدهی‌هاش رو بده.» رولان نمی‌توانست باور کند که دارند سرِ بدبختی باهم رقابت می‌کنند! گفت: «ببین! کودکیِ وحشتناک، تنها چیزیه که من دارم! سعی نکن ازم جلو بزنی.»
پیگیری
شکوهِ اینجا متفاوت بود؛ رام‌نشده، دست‌نخورده و بکر. این زیبایی، از هر چیزی که در ژونگ دیده بود، باشکوه‌تر بود. کدام ساختمان می‌توانست با این کوه‌ها مقایسه شود؟ کدام کانال می‌توانست با این رودها و آبشارهای متلاطم رقابت کند؟
کرم کتاب🐛📗
البته که باید گردباد می‌آمد، وگرنه جنگیدن با قوچ غول‌آسا زیادی آسان می‌شد!
پیگیری

حجم

۲۶۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

حجم

۲۶۳٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۲ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد