بریده‌هایی از کتاب چرا مردان زنان زیرک را دوست دارند

جذاب‌ترین مشخصهٔ هر فرد کرامت و وقار اوست

پس مسئله این نیست که تو خودت را متوقع جلوه دهی یا برای هرچیزی که به تو می‌دهد مدیون شوی یا قدردان سخاوتمندی و مهربانی‌اش باشی. بیشتر مردان تا وقتی احساس کنند بابت تلاششان مورد قدردانی واقع می‌شوند، از تأمین‌کردن نیازهای اعضای خانه و خانواده‌شان لذت می‌برند.

هرگاه سخنت را کوتاه و بامحتوا بیان کنی و به آرامی و مرموزانه از بحث کنار بکشی، در نظر او مغرور و شایستهٔ توجه خواهی بود.

به یاد داشته باش که قدرت زنانه چیز ناشناخته‌ای نیست؛ مردان بر دنیا حکومت می‌کنند و زنان بر مردان.

ستایش‌کردن یک راه مؤثر است تا او را در مشتت بگیری و به او آموزش دهی چطور با تو رفتار کند تا لایق تو باشد. در عوض شکایت‌کردن از اینکه چرا کمتر برایت گل هدیه می‌آورد، هربار گل آورد بگو که این زیباترین دسته‌گلی‌ست که تابه‌حال داشته‌ای. شکایت نکن که کمتر با هم شام بیرون می‌روید، درعوض هر رستورانی که رفتید بگو که چقدر عالی و فوق‌العاده است.

به‌طور کلی، بعد از کسب توجه مردان دو کار لازم است که مردی را مجنون و شیفتهٔ خودت بکنی. اول نظرش را جلب ظاهر و زنانگی‌ات بکن. دوم فوراً رابطهٔ نزدیک برقرار نکن. این تئوری «شکلات‌فروشی» است. همهٔ شکلات‌ها را هم‌زمان تقدیمش نکن.

«شرایط و ضوابط» برای زنان مطیع و ساده یک عقیدهٔ ضروری است. (و این شرایط باید همیشه همراهت باشند.) البته که عشق بی‌قیدوشرط شیرین و زیباست، ولی نباید بدون شناخت اتفاق بیفتد.

اگر هنگام آشنایی و در دیدارهای اول از تو خواست که پول غذای خودت را بدهی دوباره با او ملاقات نکن. بحث سر چند دلار نیست، بلکه سر این است که او چقدر تمایل دارد تو را تحت‌تأثیر بگذارد و این کار در قرارهای اول نشانهٔ خوبی نیست.

متقاعدش کن همه‌چیز تحت کنترل اوست، درحالی‌که همه چیز را در مشت خودت داری. «من معتقدم عبارت روحیهٔ ضعیف توسط خودت زنان ساخته شده تا توقع طرف مقابلشان را پایین بیاورند و بعد بتوانند با زیرکی او را تحت‌تأثیر قرار دهند.»

اینکه از مردت بخواهی رفت‌وآمدش را برایت توضیح دهد یا مدام با تو در تماس باشد رفتاری مادرانه است، نه همسرانه. شاید یک شب نیم‌ساعت دیرتر به خانه برسد، شاید مشغول کمک‌کردن به دوستش یا تعمیر ماشین بوده. شاید هم بعد از کار با همکارانش بیرون رفته. لحظه‌ای که فکر کند لازم است دیر آمدنش را برایت توضیح دهد، احساس خواهد کرد آزادی‌اش را در این رابطه از دست داده. پس داستانی سر هم خواهد کرد تا چیزی را لاپوشانی کند که نیازی به مخفی‌کردن نداشته، فقط برای اینکه از قلمرو و آزادی‌اش محافظت کند، و این باعث می‌شود حس کند در تنگنا قرار دارد.