بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پس از بیست سال | صفحه ۳۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پس از بیست سال

بریده‌هایی از کتاب پس از بیست سال

نویسنده:سلمان کدیور
امتیاز:
۴.۸از ۴۶۴ رأی
۴٫۸
(۴۶۴)
در بیابان به‌راه افتاد. مقداری به پیش و سپس به چپ رفت، اندکی توقف کرد، بر زمین نشست، مشتی از خاک برداشت و بویید. گاهی گوشش را تیز می‌کرد تا اصواتی را بشنود و گاه دستش را سایهٔ چشمانش می‌نمود تا صحنه‌ای را در انتهای بیابان نظاره کند. هر لحظه حالش دگرگون و جانش آشفته‌تر می‌شد، چنان که گویی خود را درمیان معرکه‌ای شگرف می‌یافت. سپاهیان نزدیک آمدند و دوره‌اش کردند. در این حال عمّار نزدیک شد و گفت: «درپی چیزی هستید یا امیرالمؤمنین؟» علی با چشمانی سرخ و نمناک پرسید: «این‌جا کجاست ابویقظان؟» پیرمرد پاسخ داد: «به این سرزمین کربلا گویند.» «آه... کربلا... سرزمین سختی و بلا.»
عاطفه
حنجره‌ها را می‌توان برید ولی فریادها را هرگز.
ermia
آیا آنان گوشه‌نشینی و زهد را به جهاد در راه خدا معامله می‌کنند درحالی‌که شیطان از آنان عابدتر بوده است؟ ای مردم! به خدایی که دانه را شکافت و صبح را دمید، آن‌که وقت یاریِ امامش خفته باشد، با لگد دشمنش بیدار خواهد شد.»
zahraa_mousaavii
سخن ابوذر را در وصف او به‌یاد آورد که می‌گفت، چه بگویم در وصف کسی که اگر حقیقتش را مردمان ببینند، چون مسیحیان که مسیح را خدا می‌پندارند، پیرامون او نیز چنین کنند. آیا در مرتبت او همین بس نیست که خداوند در کتابش او را نفس و روح پیامبر خطاب کرده و محبت و اطاعت او را بر همه واجب نموده است؟
عاطفه
علی را چنان طبعی بلند و روحی بی‌نیاز است که برای پیروزی دست به هر کاری نمی‌برد.
zahraa_mousaavii
علی ادامه داد: «بر شما روا نمی‌بینم که از دشنام‌گویان و نفرین‌گران باشید. اگر به‌جای آن‌که به آنان دشنام دهید، افعال و روش آنان را وصف می‌کردید و می‌گفتید، بار خدایا! خون ما و خون آن‌ها را مریز، و میان ما و آن‌ها سازشی برقرار فرما و آنان را هدایت کن تا آنان که جاهل‌اند حق را بشناسند، برای من خوش‌تر بود.»
zahraa_mousaavii
برای علی چه سود دارد که بر قلمرو اسلام روز به روز بیفزاید درحالی‌که به سیره و حدود آن عمل نمی‌گردد؟ به‌جان خودم سوگند که اسلامِ علی بیش از آن‌که اسلامِ شمشیر باشد، اسلام ایمان و حکمت و عدالت است، نه اسلام مناسک و ظواهر. و علی برای فتح قلوب آمده است، نه فتح سرزمین‌ها. علی قصد دارد روح ایمان را به کالبد نیمه‌جان اسلام بازگرداند که به‌خدا سوگند، سرزمینی که از اسلام لبریز و از ایمان تهی باشد، بلاد جاهلیت است.
zahraa_mousaavii
«آن‌گاه که باید درکنار امامت می‌بودی و نبودی، چه تفاوت می‌کند که کجا و به چه کار مشغول باشی؟ در محراب عبادت یا بزم عیش و نوش، چه تفاوت دارد؟»
zahraa_mousaavii
«ای مردم! من با کهنه‌جامه‌ای که دربر دارم، بر شما وارد شده و با همان نیز شما را ترک خواهم کرد. پس اگر مرا یافتید که در این دوران خشتی بر خشتی نهاده یا از بیت‌المال ثروتی برای خود انباشته‌ام، بدانید من از خیانت‌کاران هستم. ای بندگان خدا! اگر این اموال از آن من بود آن را به تساوی میان شما مردمان تقسیم می‌کردم، چه برسد که این  متعلق به خداست و او چنین خواسته که میان بندگانش به عدالت تقسیم نمایم. بدانید که بخشیدن مال به کسی که مستحق آن نیست با تبذیر و اسراف یکی است. چنین کاری منزلت بخشنده را در دنیا بالا برَد و در آخرت خوار و زبون سازد. خداوند گشایش را در عدالت قرار داده و او پدر ما آدم، و مادر ما حوا را بَرده و غلام خلق نکرد بلکه آزاد و رها آفرید، پس هیچ‌یک از بندگان خدا را بر دیگری رجحانی نیست؛ مگر در تقوای الهی.
zahraa_mousaavii
«آیا به طمع مقام و متاعی چنین کرده است؟» «کاش چنین بود پیرمرد... او آن‌قدر در شام متاع و مقام دارد که بی‌نیاز است... او خویش را رایگان فروخته است.» «شاید خویش را به خداوند فروخته باشد.»
zahraa_mousaavii
راهب ادامه داد: «دشمن ما در درون ماست فرزندم. دشمنی که ما را به بندگی گرفته تا تمام عمر اندیشه‌ای جز برآورده‌ساختن هوس‌های او نداشته باشیم.»
zahraa_mousaavii
در تمام آن روز و شب‌ها، در عبادت‌گاه خود را حبس نموده و به درگاه خداوند ناله سردادم، تا راه را بر من نشان دهد امّا چنان نشد و من گمراه شدم.» «آن‌گاه که باید درکنار امامت می‌بودی و نبودی، چه تفاوت می‌کند که کجا و به چه کار مشغول باشی؟ در محراب عبادت یا بزم عیش و نوش، چه تفاوت دارد؟»
jacobyaya
واقعیت آنی است که حاکم و رایج است امّا حقیقت آنی است که باید باشد و نیست. ارزش انسان‌ها به تلاشی است که برای هویدا ساختن حقیقت‌ها می‌کنند، نه پذیرفتن واقعیت‌ها. برای همین است که پیامبران باارزش‌ترین انسان‌ها بوده‌اند.
zahraa_mousaavii
خندید و با صدایی بلند گفت: «آه... اگر کسی آن‌جا باشد، می‌تواند هم‌اکنون از پنجره بگریزد.»
jacobyaya
«هرچند دل‌کندن از دنیا و چرب و شیرینش، از جان‌کندن سخت‌تر است امّا عاقبتی نیکو دارد... اگر مقصد را بشناسی، هیچ‌گاه برای رفتن یا نرفتنِ طریقی تردید نمی‌کنی.»
عاطفه
«هرچند خلیفه کشته شده و علی افسار خلافت را به‌دست گرفته، امّا بدان که تو از او نیرومندتری.» معاویه گفت: «چرا چنین می‌گویی؟» «زیرا کسانی با تو هستند که وقتی سخن می‌گویی حرفی ندارند و هرگاه دستور می‌دهی چیزی نمی‌پرسند و حال آن‌که اطرافیان علی هنگامی که او سخنی می‌گوید، به سخن می‌آیند و مجادله می‌کنند و هرگاه فرمانی می‌دهد، سؤال‌ها دارند.
zahraa_mousaavii
به خدا سوگند همان‌گونه که تصمیم تو از مصعب سخت‌تر است، کار علی نیز از پیامبر دشوارتر است، چراکه تو نه میان شرک و ایمان، که باید میان دو مسلمانی یکی را برگزینی و علی نیز باید مردمان ظاهرپرست را از اسلامی که محبوب ستم‌گران است، به اسلامی دیگر بخواند.»
Samira Hozouri
«خواب زیاد آفت روح است فرزندم. خداوند روزیِ روح را در بیداریِ شب، و روزیِ جسم را در تلاشِ روز گذاشته است.»
Samira Hozouri
آیا نمی‌بینید که چگونه ثروتمندان را به ارضای شهوات و مفلسان را به سیر کردن شکم‌هایشان مشغول ساخته تا جز این‌ها اندیشه‌ای نداشته باشند؟
مهدی خوش طبخ
به‌راستی که همه از خداییم و به‌سوی او بازمی‌گردیم.
رضا

حجم

۵۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۵۲ صفحه

حجم

۵۶۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۷۵۲ صفحه

قیمت:
۲۵۰,۰۰۰
تومان