بریده‌هایی از کتاب بخواهید تا به شما داده شود (خلاصه کتاب)

فکر می‌کنند آن چه که در دایره باورهای خودشان قرار دارد درست است و دیگران همیشه در اشتباه به سر می‌برند. یعنی باورهای دیگران را برای خودشان، نوعی تهدید می‌دانند.

متاسفانه بیشتر مردم باور دارند که تغییر افکار و باورها غیرممکن است. از طرفی دیگر فکر می‌کنند که هر چیزی که در دنیای بیرون رخ دهد، هیچ تاثیری روی باورهای آن‌ها ندارد. از این رو همیشه همه چیز را به خوب و بد تقسیم‌بندی می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که مردم به دنبال تغییر دیگران باشند. فکر می‌کنند آن چه که در دایره باورهای خودشان قرار دارد درست است و دیگران همیشه در اشتباه به سر می‌برند. یعنی باورهای دیگران را برای خودشان، نوعی تهدید می‌دانند.

اگر از درون احساس خوشبختی کنید، آن وقت دنیای بیرون شما هم فقط چیزهایی را سر راهتان قرار می‌دهد که از وجودش احساس سعادت کنید. باید به تدریج به وجود مقدس درونی خود پی‌ببرید. هر چیزی که در زندگی دارید و هر روز سر راه شما قرار می‌گیرد را کنار هم بچینید.

اگر از درون احساس خوشبختی کنید، آن وقت دنیای بیرون شما هم فقط چیزهایی را سر راهتان قرار می‌دهد

تحقق آرزوها چگونه رخ می‌دهد؟ تخیل، نقش بسیار مهمی در تحقق آرزوها دارد. شما می‌توانید بی‌نهایت آرزو داشته باشید و در مورد آن رویاپردازی کنید. هرگز خودتان و آرزوهایتان را محدود نکنید. تا می‌توانید از تخیل استفاده کنید و آرزوهای خود را گسترش دهید. با این کار یک آرزو به حقیقتی غیرقابل انکار تبدیل می‌شود و تحقق آن در واقعیت بسیار آسانتر خواهد بود. با اندیشیدن و تخیل کردن در مورد آرزوها، آن‌ها را غیرممکن یا دور دست نمی‌بینید. هیچ آرزویی دست نیافتنی نیست، این خود ما هستیم که آن را بعید و غیرقابل دسترسی تصور می‌کنیم. در کنار تخیل باید روی احساس‌های خود به تسلط برسید. ارتعاش ارسالی شما باید با آرزوی شما هماهنگ باشد. به این ترتیب از مسیری که در آن قرار می‌گیرید، نهایت لذت را خواهید برد. چون همه چیز در کنترل شماست و هیچ نیرویی از بیرون نمی‌تواند در احساسات شما خللی وارد کند.

اصل زندگی به در جریان بودن آن بستگی دارد. زندگی به سمت تکامل حرکت می‌کند و منتظر من و شما نمی‌ماند. به همین دلیل اگر می‌خواهید که از این غافله عقب نمانید، باید در اندیشه‌های خود تغییر ایجاد کنید. راه‌های جدیدی بروید و دنیاهای ناشناخته‌ای را کشف کنید

دست از سر دیگران و زندگی آن‌ها بردارید. بهتر است زمانی که به سبک و سنگین کردن کیفیت زندگی دیگران هدر می‌دهید را کمی به خودتان و جایگاهی که در آن قرار دارید، بیاندیشید

تنها هدف این نیست که در این زندگی پیشرفت کنید. چه بسا انسان‌هایی هستند که با کار و تلاش در همه زمینه‌ها پیشرفت خوبی داشتند، اما هرگز خوشحال نبودند و به سعادت نرسیده‌اند. وقتی با درون خود و روحیات خود هماهنگ باشید و در جهت رضایت درونی کاری انجام دهید، هم پیشرفت می‌کنید و هم از زندگی خود احساس رضایت خاطر خواهید کرد.

. اگر می‌بینید که در جایی مانده‌اید و با وجود زحمتی که می‌کشید، تغییری در وضعیت شما رخ نمی‌دهد، بدانید که باید در وقایع زندگی خود دست ببرید. افرادی را کنار بگذارید، در موقعیت‌های بهتر، انسان‌هایی را ببینید که با هدف شما هماهنگ هستند و به جای اینکه سد راهتان شوند، شما را به سمت جلو هُل می‌دهند.

همه ما از حواس پنجگانه خود آگاه هستیم. باید بدانید به غیر از این‌ها حس دیگری به نام احساس وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا دنیای اطراف خود و انسان‌ها را بیشتر بشناسید و درک کنید.

هدف اصلی زندگی این است که شما به خودتان اثبات کنید که چه کسی هستید و قرار است در این زندگی به چه جایگاهی برسید. اگر بتوانید به این پرسش پاسخ دهید، می‌دانید که دقیقا باید چه کاری انجام دهید و بیهوده انرژی خود را صرف کارهای سطحی و بی‌نتیجه نخواهید کرد.

هر چیزی که در این دنیا وجود دارد، برای استفاده مخلوقات خداوند است. به همین دلیل نباید فکر کنید که برخی چیزها تنها متعلق به برخی از افراد است و شما هرگز به آن نخواهید رسید

اگر از ته دل، از اعماق قلب خود و با تمام وجودتان چیزی را طلب کنید، تمام فعل و انفعالات این کره خاکی دست به دست هم می‌دهند که خواسته شما را برآورده کنند. پس بخواهید تا به شما داده شود.

اگر شما توانایی آرزو کردن دارید، یعنی قدرت آن به شما داده شده است و کائنات هم می‌توانند آرزوهای شما را برآورده کنند. باید درخواست کنید تا به شما داده شود

کمی به اطراف خود نکات کنید و آن چیزی که برایتان خوشایند است را زیر ذره‌بین توجه خود قرار دهید. با توجه روی مواردی که خوشایند است، احساسات خوب و شاد در شما افزایش می‌یابد. حالا به خاطر حال خوبی که به شما دست داد، قدردانی خود را آغاز کنید.

زندگی یک داستان زیبا و دلنشین است و نباید با سخت گرفتن، آن را برای خود و دیگران سخت کنید. از زندگی لذت ببرید و بدانید که اگر شما زندگی را دوست داشته باشید، زندگی هم با شما دوست خواهد بود. خداوند شما را با عشق آفریده و شما وظیفه دارید با عشق زندگی کنید و همواره سپاسگزار باشید.

همه چیز به خواستن‌های شما باز می‌گردد. اگر از ته دل، از اعماق قلب خود و با تمام وجودتان چیزی را طلب کنید، تمام فعل و انفعالات این کره خاکی دست به دست هم می‌دهند که خواسته شما را برآورده کنند. پس بخواهید تا به شما داده شود.

روش ششم: مراقبه این روش برای کسانی مناسب است که به دنبال راه‌های سریعی برای بهبود بخشیدن به ارتعاشات خود می‌گردند و می‌خواهند سطح ارتعاشات مثبت خود را بهبود ببخشند. ارتعاشات ذهنی شما هیچ وقت ثابت نیستند و عوامل زیادی در این عدم‌ثبات نقش دارند. باید سعی کنید که سطح ارتعاشات ذهنی خود را مثبت و بالا نگه دارید و از هر چیزی که امواج ارسالی از سمت شما را پایین نگه می‌دارد، دوری کنید. چون این امواج سطح پایین بین شما و آرزوهایتان فاصله می‌اندازند.

موضوع مهم این است که حتی اگر اوضاع آنطوری که می‌خواهید نیست، آگاهانه به دنبال احساسی بروید که باعث شود اوضاع شما بهبود پیدا کند. به عنوان مثال اگر افسرده هستید، شاید پیدا کردن یک حس خوب مثل شادمانی برایتان سخت باشد. از طرفی دیگر افسردگی باعث می‌شود که شما به کل دست از این زندگی بکشید. اما می‌توانید آن حس منفی را با یک حس منفی دیگر جایگزین کنید. مثلا به جای افسردگی، به دنبال عصبانیت باشید.

هدف اصلی زندگی این است که شما به خودتان اثبات کنید که چه کسی هستید و قرار است در این زندگی به چه جایگاهی برسید.