بریده‌هایی از کتاب دوراهی

یک مرد واقعی هیچ‌وقت در انجام کارهایی که دوست نداری به تو فشار وارد نمی‌کند.

پشت سرش زن‌های دل‌شکستهٔ بسیاری به جا گذاشته و آن‌وقت تو انتظار داری وقتی هنوز به‌درستی معنای عشق را نمی‌داند، با تو جور دیگری تا کند؟

هرچه کسی بیشتر دروغ بگوید و تو بیشتر زیر بار بروی، او بیشتر به این کارش ادامه می‌دهد.

وقتی می‌گویم «دوستت دارم» تک‌تک کلماتش را از صمیم قلبم می‌گویم.

می‌بخشمت، اما هرگز فراموشت نمی‌کنم

وقتی توجهی را که می‌خواهم به من نشان نمی‌دهی، روزی، دیگر اصلاً نمی‌خواهمش.

دست از شکستن قلبت برای کسی که اصلاً عین خیالش نیست بردار!

حقیقت این است که من خیلی از خودم برایت مایه گذاشتم، حال آنکه تو فقط مشغول فکرکردن به خودت بودی.

اگر دفعهٔ اول که همدیگر را ملاقات کردیم به‌جای آن چیزی که می‌خواستی ببینی، تمام نقایصم را نشانت می‌دادم چه؟ بازهم همان حس را داشتی؟

آدم‌ها ساده عاشق می‌شوند اما سخت عاشق می‌مانند.

هیچ‌وقت کسی را که در رفتارش مشکلی نمی‌بیند نمی‌توانی تغییر بدهی.

زمان مرهم دردت خواهد بود؛ اما هرچه بیشتر از گذشته‌ها یاد کنی، بیشتر در گذشته گیر خواهی کرد.

تو بخشی از گذشته‌ام هستی که دیگر هرگز به آن بازنخواهم گشت.

آن‌قدر مشغول بندزدن قلب تو بودم که حواسم به ترک‌خوردن قلب خودم نبود. هرگز رقابت نخواهم کرد برای اینکه معشوقهٔ دوم کسی باشم.

اگر کنارش خوشحال نیستی، یعنی ارزشش را ندارد.

حقیقت این است که من خیلی از خودم برایت مایه گذاشتم، حال آنکه تو فقط مشغول فکرکردن به خودت بودی. تو هیچ‌وقت برایم خوب نبودی و من این را تازه متوجه شده‌ام. تمام کاری که از دستم برمی‌آید یادکردن از عشقی است که زمانی بینمان بود، هرچند می‌دانم تو به‌احتمال زیاد همین کار را هم نمی‌کنی. آنچه عاشقش بودم... دیگر وجود ندارد. دست از شکستن قلبت برای کسی که اصلاً عین خیالش نیست بردار!

اینکه «تو» کسی را می‌خواهی معنایش این نیست که او هم باید تو را بخواهد.

هرگز در خیالم نمی‌گنجید روزی فرابرسد که حتی فکرت هم به ذهنم خطور نکند. هفته‌ها و حتی ماه‌ها را بدون فکرکردن به تو گذراندم. وقتم را به‌جای آه‌وناله‌کردن برای تو، صرف کارهایی کردم که دلم برای انجامشان تنگ شده بود. دیگر وقتم را حرام فکرکردن به اینکه چه رابطه‌ای ممکن بود داشته باشیم و چرا اوضاع بد پیش رفت نمی‌کنم. بله، «من» یاد گرفتم که بدون تو زندگی کنم، همان‌طور که «تو» یاد گرفتی بدون من زندگی کنی. بزرگ‌ترین اشتباه او بیش‌ازحد عشق‌ورزیدن نبود بلکه بیش‌ازحد ماندن به پای کسی بود که هیچ‌گاه متوجه ارزشمندی‌اش نشد.

هرگاه رابطه‌ای شکست می‌خورد، نشانه‌ای از سوی کائنات است که به تو می‌گوید: «لیاقتت بیشتر از این حرف‌هاست.» اگر تو نگران من نیستی، من چرا وقتم را با نگران‌بودن برای تو هدر دهم؟! قلبم خون‌به‌جگر شد، از اینکه آن‌قدر دندان روی جگر گذاشت تا تو عاقبت تصمیمت را درمورد این رابطه بگیری. گاهی‌اوقات دلمان بیشتر از همه از کسی می‌شکند که نه هیچ‌وقت دوستمان داشته، نه هیچ‌وقت به ما فرصت داده تا دوست‌داشتنمان را ثابت کنیم. تنها پشیمانی‌ام این است که آن‌قدر شجاعت نداشتم تا زودتر از این‌ها ترکت کنم.

با کسی باش که به تو احترام می‌گذارد به حرف‌هایت گوش می‌دهد و کاری می‌کند که مشتاق رسیدن فردا باشی. وقتی دیگر آرزو نکردم که ای‌کاش تغییر می‌کردی، شادی واقعی را پیدا کردم. سرانجام روزی خواهد رسید که مستقیم به چشم‌هایت زل خواهم زد و دیگر هیچ حسی نخواهم داشت. هرچه داشتم را به تو دادم و اگر این کافی نیست، شاید تو به‌اندازهٔ کافی برای من خوب نیستی.