بریدههایی از کتاب قتل خانم مک گینتی
۴٫۶
(۶۱)
کلام نشانه شخصیت گوینده است.
Book
کلام نشانه شخصیت گوینده است.
lucifer
به نظر من درختها از آدمها بهتر هستند... حداقل آرامند و به کسی کاری ندارند.
Memira
او هم مثل اسپنس فقط به یک چیز فکر میکرد... زمان... که به سرعت میگذشت، در حالیکه او بیش از هرچیز دیگر به آن نیاز داشت... به خود میگفت: «کاش زمان بیشتری داشتم.»
melik
چون او اغلب در گذشته و با گذشته زندگی میکند.»
پوارو با تأکید گفت: «بله... خیلیها اینطور زندگی میکنند.»
melik
حرف زدن هم مثل سنگی است که وسط استخر بیندازیم، موج درست میشود و در اطراف پخش میشود و سرانجام یک نفر از شنیدن این خبر ناراحت و نگران میشود و رو نشان میدهد.
melik
«دوست من خوب فکر کن و به یاد داشته باش، همانطورکه قبلاً هم سابقه داشت خیلی از همین 'آدمهای خیلی خوب` در خیلی از جنایتها دست داشتهاند.»
melik
نباید اینطور باشد... این عادلانه نیست.»
خانم آپوارد گفت: «زندگی هم عادلانه نیست.»
کاربر ۳۷۶۷۸۶۳
«وقتی مردم توجهی ندارند که زندهاید یا مرده دیگر جایی برای کینهتوزی و دشمنی نمیماند.»
melik
آدم به امید زنده است و تا آخرین لحظه هم نباید ناامید شد، حتا در سختترین شرایط.
melik
زندگی بازیهای عجیب و غریبی داشت.
melik
تعجبی نداشت چون نیروی زندگی همواره قویتر از مرگ بوده و خواهد بود.
melik
توجه کنید خانم ویلیامز کلام نشانه شخصیت گوینده است.
melik
فکر کردن زیاد هم همیشه خستهکننده است. به خصوص وقتی چندان رضایتبخش هم نباشد.
lucifer
پوارو گوشی را گذاشت، به ساعتش نگاه کرد و به طرف آشپزخانه رفت و گفت: «خانم... من ناهار اینجا نخواهم بود... کاری دارم و باید به کیلچستر بروم.»
مورین با خوشحالی گفت: «خدا رو شکر... برای اینکه حواسم نبود و پودینگ خشک خشک شد... البته فکر نمیکنم اشکال داشته باشد، فقط سوخته، تازه اگر هم بدمزه باشد فکر کردم از مربای تمشکی که تابستان گذشته درست کردم رویش بریزم. روی مربا هم کپک زده ولی شنیدم کپک خاصیت هم دارد چون عملاً همان پنیسیلین است، منتها پنیسیلین تازه.»
پوارو از خانه خارج شد... آن هم خوشحال و مسرور از اینکه از شر پودینگ سوخته و پنیسیلین تازه راحت شده است...
sepid sh
همه تو این دنیا رازی دارند و از چیزی میترسند.
کاربر ۳۷۶۷۸۶۳
دیدری با تعجب بسیار گفت: «اوه... نه... خودم را نمیگویم... منظورم مامانم است... چون او اغلب در گذشته و با گذشته زندگی میکند.»
پوارو با تأکید گفت: «بله... خیلیها اینطور زندگی میکنند.»
کاربر ۳۷۶۷۸۶۳
واقعاً هم چیزی خندهدارتر از آرایش و لباس قدیمی نیست. هرچند احتمال دارد سی سال دیگر همین مُد خندهدار و ظاهراً مسخره باب شود.
Book
ببین مثلاً تو چیزی را مینویسی و کاراکتری را خلق میکنی که ظاهراً مورد توجه مردم قرار میگیرد و مردم به آن علاقهمند میشوند و در نتیجه تو نیز به خاطر این موفقیت به کارت ادامه خواهی داد ولی طولی نخواهد کشید که احساس میکنی شخصیتی که خلق کردی مثل همین سونهیرسون موجودی واقعی است که به تو چسبیده و ضمن اینکه قسمتی از زندگیات را اشغال کرده است تا ابد با تو خواهد ماند
babuchka
دوستداشتنی؟... مگر دستم به این موجود لاغر و بیقواره گیاهخوار نرسد، و الّا چنان جنایتی به راه میاندازم که حتا خودم از نوشتنش عاجز باشم.»
babuchka
حجم
۲۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۱۶۰,۰۰۰
تومان