هنگامی که شما، دیگر خودتان را به طور کامل شکل نمیانگارید، آگاهی، یعنی شما، از قید و بند شکل، آزاد میشود.
من خودم رو دوست دارم
فراوانی فقط سراغ کسانی میآید که هماکنون، احساس فراوانی میکنند.
فاطمه ناجی
چرا نگرانی، اضطراب یا دیدِ منفی پدید میآید؟ برای این که شما، از لحظهٔ حاضر رو برگرداندهاید؛ و چرا رو برگرداندهاید؟ زیرا شما فکر کردید موضوع دیگری مهمتر است. مقصود اصلی خودتان را فراموش کردید.
SaNaZ
شما با تلاش برای نیک شدن، نیک نمیشوید، بلکه با یافتن نیکی نهفته در وجودتان و فراهم آوردن امکان آشکار شدن این نیکی، نیک میشوید.
SaNaZ
برای فراگذشتن از رنج و دیگر رنج نکشیدن، لازم است به رنج کشیدن «بله» بگویید.
SaNaZ
آدمها چنان زیر سلطهٔ زمان هستند که ابدیت را فراموش کردهاند.
SaNaZ
دلیل اصلی ناخشنودی، هیچ گاه وضعیتی خاص نیست، بلکه افکار شما در مورد آن وضعیت، دلیل اصلی ناخشنودیست.
SaNaZ
مسؤولیتپذیری، به لطف بیداری ایجاد میشود.
فاطمه ناجی
شما میتوانید در رقص آفرینش، مشارکتی فعالانه داشته باشید، بی آن که به نتیجه وابسته شوید و درخواستهایی نامعقول از جهان داشته باشید: مرا راضی کن، مرا شاد کن، احساس امنیت به من بده یا به من بگو کیستم. جهان نمیتواند اینها را به شما بدهد و وقتی دیگر این توقعات را نداشته باشید، همهٔ رنجهای خودساخته، به پایان میرسند. همهٔ چنین رنجهایی، زاییدهٔ بزرگنمایی شکل و ناآگاهی از بعد فضای درون هستند. وقتی آن بعد در زندگی شما حاضر است، میتوانید از پدیدهها، تجربهها و خواستههای مرتبط با حواس لذت ببرید، بدون آن که خودتان را در آنها گم کنید و نسبت به آنها وابستگی درونی داشته باشید یا به سخن دیگر، بدون آن که به این جهان معتاد شوید.
فاطمه ناجی
حرکت بازگشتی در زندگی آدمی که به معنای ناتوان شدن یا از میان رفتن شکل است، چه با سالمندی ایجاد شود، چه از طریق بیماری، ناتوانی، شکست یا هر فاجعهٔ انسانی، از توان بیداری معنوی، یعنی جداسازی آگاهی از شکل برخوردار است.
فاطمه ناجی