بریده‌هایی از کتاب به تو گوش می دهم و آنچه می گویی را درک می کنم

شنوندگان خوبِ واقعی در دنیا، کاری بیش از گوش دادن انجام می‌دهند. آن‌ها گوش می‌کنند، تلاش می‌کنند بفهمند و سپس همدلی می‌کنند. این سومی همان فوت کوزه‌گری است ـ ترکیب جادویی.

«این‌که به تو گوش دهند و شنیده شوی، یکی از والاترین خواسته‌های قلب هر انسانی است. و آن‌هایی که گوش دادن به دیگران را می‌آموزند، دوست‌داشتنی‌ترین و محترم‌ترین افراد هستند.» ریچارد کارلسون

با تجربه‌هایش ارتباط برقرار کرده بودم. این‌که دردش را حس کردم و نخواستم کاری برای بهبود آن پیدا کنم، یا برایش موعظه نمایم، یا بگویم که از آن هم عبور می‌کند. در آن لحظات، همه‌ی کاری که می‌توانستم انجام دهم این کمک بود که دردش را، خشم و آشفتگی‌اش را ببینم. این‌که همه‌ی این‌ها برایم قابل درک هستند. او حق داشت ـ و خیلی هم نیاز داشت ـ که کسی آن را حس کند.

«این را به خاطر بسپارید که هر کسی را که ملاقات می‌کنید از چیزی می‌ترسد، چیزی را دوست می‌دارد، و چیزی را از دست داده است.»