بریده‌های کتاب رابعه، رباعی، باران
کتاب رابعه، رباعی، باران اثر طیبه بقایی اردکانی

کتاب رابعه، رباعی، باران

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱۰ رأیخواندن نظرات
ای کاش فقط کمی مسلمان باشیم شکل متفاوتی از انسان باشیم امروز برایمان همین حد کافی است در دست گرسنه تکه‌ای نان باشیم
sadeghi
تقصیر دلم نیست اگر غمگین است چندی است که حتی به خودش بدبین است هرجا که نگاه می‌کند دیوار است تنهایی من عجیب دل‌چرکین است
sadeghi
آینده، گذشته، بی توام بی‌معناست انگار همیشه با تو دنیا دنیاست درجا زده‌اند عقربک‌ها رویت هر لحظه هزار نیش طاقت‌فرساست
sadeghi
پاییز شدم که فصل دلتنگی‌هاست اما تو بهاری که سراسر زیباست یک سال قشنگیم تو و من با هم هرچند خدا، جدا جدا ما را خواست
|قافیه باران|
لب بسته‌ام و نمی‌گذارم حرفی... با حرص اگر لب بفشارم حرفی... دلگیر نشو اضافه ساکت هستم تو حرف نداری که ندارم حرفی
raziyeh
هر چند خدای مرد بودن هستی و عاشق بی‌بدیل این زن هستی تو یک من نصفه‌نیمه هستی بی من اما تو، تو هر دو نیمۀ من هستی
مسلم عباسپور
سیبم که زمین جاذبه‌بارانم کرد آن جنگل سبزم که بیابانم کرد زیر سر اوست ـ عشق را می‌گویم ـ می‌گفت بهار است و زمستانم کرد
مسلم عباسپور
وقتی که قلم به دست دشمن باشد گویند به زن ضعیفه... اصلاً، باشد خوش باش که مرد ابتدا هستی یافت تا چرک‌نویس خلقت زن باشد
Saboora
غمگین وسط سکوت و بی‌رؤیایی می‌خواند برای کودکش لالایی خواباند مرا ولی خودش بیدار است دلسوز تر از مادر من، تنهایی
|قافیه باران|
قربانی تاریخ غرورت هستم در فاصله‌ها خط عبورت هستم این عصر هنوز در جهالت باقی است من دخترک زنده‌به‌گورت هستم
Saboora

حجم

۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۵۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد