بریدههایی از کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
۳٫۷
(۸۳)
به حجم کاری که باید انجام شود،
دشواریهایی که باید بر آنها غلبه شود،
یا هدفی که باید به آن رسید،
فکر نکن،
بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری،
بگذار همین برای امروز کافی باشد.
pejman
«حلزون چه جانور خلّاقی است ... هنگامی که گیر همسایهٔ بدی میافتد خانهاش را برمیدارد و از آنجا میرود.»
Mina
طبیعت پناهگاه روح است ...
حتی غنیتر از تخیل انسان
شراره
به حجم کاری که باید انجام شود،
دشواریهایی که باید بر آنها غلبه شود،
یا هدفی که باید به آن رسید،
فکر نکن،
بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری،
بگذار همین برای امروز کافی باشد.
m.mah
گاهی این جانوران خرد میشوند و چنین به نظر میرسد که به کلی نابود شدهاند؛ اما باز دست به کار میشوند و ظرف چند روز تمام شکافهای پرشمارشان را مرمت میکنند ... تا خانهٔ ویران را از نو بسازند. اما تمام درزها و بندها به آسانی دیده میشوند، زیرا رنگشان از قسمتهای دیگر روشنتر است، و کل صدف، تا اندازهای، شبیه لباس کهنهای است که وصلهدوزی شده باشد
جزر و مد
زنده ماندن اغلب بستگی به تمرکز بر یک چیز خاص دارد: یک رابطه، یک باور، یا یک امید که تعادل خویش را بر لبهٔ امکان حفظ کرده است. یا چیزی زودگذرتر: آنطور که آفتاب از شیشهٔ سخت و به ظاهر نفوذناپذیر پنجرهای میگذرد و پتو را گرم میکند
محسن
شاید آنگاه، روزی در آیندهٔ دور،
به تدریج، حتی بدون آنکه متوجه شوی،
به پاسخ راه پیدا کنی.
zeinab_mdi70
ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد در کتاب تاریخ جانوران گفته که دندانهای حلزون «تیز، و کوچک، و ظریف» هستند. حلزون من حدود ۲۶۴۰ دندان داشت، پس من کلمهٔ «فراوان» را هم به توصیف ارسطو اضافه کردم. دندانها رو به داخلاند تا حلزون بتواند غذایش را محکم بگیرد؛ آنها با داشتن حدود ۳۳ دندان در هر ردیف و شاید حدود هشتاد ردیف دندان، نوارتسمهای پُردندان به نام تراش یا سوهانک را میسازند که مانند یک سوهان عمل میکند. پس به همین دلیل بود که حلزون من هنگام رنده کردن قارچ سرش را بالا و پایین میکرد؛ همچنین چهارگوش بودن عجیب سوراخهایی که در پاکت نامهها و فهرستهایم کشف کرده بودم را نیز توضیح میداد. هنگامی که ردیف جلوی دندانها ساییده میشوند، ردیف تازهای از عقب اضافه میشود و تراش به تدریج جلو میآید و ظرف مدت چهار تا شش هفته کاملاً جانشین میشود. تراشها با رژیم غذایی هر حلزون خاص سازش مییابند و میتوانند ویژگی شاخص یک گونه برای شناسایی آن باشند.
مامانِ کتابخون
عمق خاصی از بیماری هست که در انزوایش گزنده و سوزناک میشود؛ تنها قاعدهٔ زندگی بلاتکلیفی است، و تنها حرکت گذر زمان. از کار افتادن حتی یک چیز دیگر را نمیتوان تحمل کرد، و گاه حتی تماشای دوستان و خانواده را نیز نمیتوان تاب آورد. شکافی ناگفته و پرنشدنی ممکن است عریضتر شود. حتی اگر هنوز همان کسی باشید که بودید، بازهم در عمل نمیتوانید کاملاً همان کسی که هستید باشید. گاه حتی کسانی که خوب میشناسیدشان ترکتان میکنند، و آنگاه حتی شخصی که به عنوان خودتان میشناسید نیز رفتهرفته عوض میشود.
محسن
بدون مشاهده نه علم به وجود میآمد و نه ادبیات
Chista
«تنهایی برای تمام انسانها شکنجه است.» بیماری تنها میکند؛ تنها نامرئی میشود؛ نامرئی فراموش.
منکسر
حلزونی که از گزینههای غذاییاش راضی یا از شرایط آبوهوایی خشنود نباشد، به خواب خواهد رفت و غیرفعال خواهد شد. ضربان قلبش تا فقط چند بار در دقیقه آهسته میشود، و جذب اکسیژن به یک پنجم زمان فعالیت میرسد
جزر و مد
«تنهایی برای تمام انسانها شکنجه است.»
محسن
اتاق نشیمنْ مطبش شد و بیمارانش را همانجا معاینه میکرد. در کودکی وقتی به دیدارشان میرفتم، از این وحشت داشتم که صدای سرفهام را بشنود. کمی خسخس گلو یا اندکی رنگپریدگی کافی بود که با عجله سراغ ظرفی بزرگ از چوب بستنیهای دراز و حالبههمزنِ نگهدارندهٔ زبان (آبسلانگ) برود و تا مرز بالا آوردن آن را در حلقم فرو کند. با این حال، وقتی به تماس تلفنی یک بیمار جواب میداد، حتی اگر نیمهشب بود، همیشه نخستین کلمههایی که از دهانش خارج میشد این بود که «از اینکه میشنوم حالتان خوب نیست بسیار متأسفم.» چقدر کم پیش میآید که آدم چنین همدلیای را از زبان یک پزشک بشنود.
Irandokht
طبیعت پناهگاه روح است ...
حتی غنیتر از تخیل انسان
az_kh
به حجم کاری که باید انجام شود،
دشواریهایی که باید بر آنها غلبه شود،
یا هدفی که باید به آن رسید،
فکر نکن،
بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری،
بگذار همین برای امروز کافی باشد.
سر ویلیام آزلر، «پزشک» (۱۸۴۹ تا ۱۹۱۹)
yalda
هیچ چالشی برایش آنقدر بزرگ نبود که نتواند از عهدهاش برآید؛ اگر به مانعی همچون یک شاخه میرسید، به جای آنکه مسیر طولانی در پیش بگیرد و آن را دور بزند، پس از یک وارسی کوتاه از آن بالا میرفت و رد میشد.
Mina
از میان ما آنها که بیمارند حامل ترسهای خاموش کسانی هستند که از سلامت برخوردارند.
m.mah
همه گروگانهای زمان هستیم. همهٔ ما تعداد دقیقهها و ساعتهای یکسانی برای زندگی در یک روز داریم و با این حال من احساس نمیکردم که سهم مساوی گرفتهام.
mojgan
«حلزون چه جانور خلّاقی است ... هنگامی که گیر همسایهٔ بدی میافتد خانهاش را برمیدارد و از آنجا میرود.»
نَــسـی
حجم
۷۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۷۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۴۸,۳۰۰۳۰%
تومان