بدبختانه بهمحض آنکه پایشان را گذاشتند در ساحل، قلهٔ فورژ شروع کرد به آروغ زدن و دود بیرون دادن و بالا آوردن گدازه، طوریکه انگار زمین بدجوری از التهاب معده و روده در عذاب است
کلاشینکف
... اما خواندن دربارهٔ اژدهایان یک چیز است و رویارو شدن با خودشان چیز دیگر.
اورسولا ک. لو گوین، جادوگری از زمیندریا
و این را نیز اضافه میکنم که رویارو شدن با اژدهایان یک چیز است و اینکه زنده بمانی تا دربارهشان هم بنویسی، چیز دیگر.
نویسنده
ن. عادل
فقط چند تا شعلهٔ مسخره توی دستشویی بود ولی اونها طوری رفتار کردند که انگار تمام مدرسه رو سوزوندم.»
برِت گفت: «مردم آتش سوزوندن رو جدی میگیرن. این هست.»
فلینت به پرخاش جوابش داد: «آره؟ اینجوریهاست؟ اونوقت اونهمه حرفهایی که میزنن که آتش برای پیدایش تمدن ضروری است، برای چیه پس؟»
برِت گفت: «تو داشتی توی دستشویی تمدن میآفریدی؟»
احمد اسدی