بریدههایی از کتاب شنود
۴٫۵
(۱۴۴۰)
در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب میشود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد!؟
فاطمه
یعنی مقام مادر اینگونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملاً تغییر دهد.
کاربر ۴۳۴۶۱۹۶
آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ میکردم، خداوند هم اگر به صلاح من بود، از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا برطرف میکرد.
کاربر ۶۵۳۱۳۹۵
اصلاً به هیچ چیز این دنیا نباید دل بست. دنیا جایی برای دل بستن ندارد. آخرت ابدی و پایدار است. اینجا را تا چشم بر هم میزنی باید بروی.
Dr. Zarei
میکردم: چرا تو خواستگاری نگفتی سرطان داشتی؟ و...
همسرم دلش شکست. خداوند با این بلایی که بر سر دخترم آمد، میخواست بفهماند که بیماری و بلا در دوران کودکی برای هر دختری میتواند باشد.
کاربر ۴۷۵۷۳۰۳
خیلی احساس بدبختی و ضرر میکردم. مثل آدمی که به امید یک تجارت پر سود، تمام سرمایهاش را داده و طلا گرفته و بعد از کلی سختی، متوجه میشود که تمام طلاهایی که جمع کرده بدلی بوده!
محمد ابراهیم طارمی
نکته دیگری که باید عرض کنم، اینکه در آن وادی کسی ما را بازخواست نمیکند، این خود ما هستیم که همه چیز را میبینیم و خودمان قاضی هستیم. اینکه به نماز و روزه گرفتن و انجام واجبات، دلمان را خوش کنیم خیلی خوشخیالی است.
اینها ابزار سفر است، ابزاری برای رسیدن به مقصد.
جوان خراسانی | javan khorasani
حضرت علی (ع) فرمودند: «بلا و گرفتاری برای ستمگر ادب، برای مؤمن امتحان، برای پیامبران درجه، و برای اولیاء کرامت میباشد.» (بحار الأنوار ج ۶۴ ص ۲۳۵)
ترنج
آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ میکردم، خداوند هم اگر به صلاح من بود، از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا برطرف میکرد.
مهدی میرجلیلی۲
دیگر یقین من کامل شده بود که هیچ چیزی در این عالم به اندازه قدم برداشتن در مسیر رضای خدا باارزش نیست. دنیا حقیرتر از آن است که انسان کارهایش را برای به دست آوردن آن انجام دهد. هزاران برابر دنیا و ثروت دنیا در خزائن الهی موجود است و کافی است خداوند مهربان اراده کند که کسی از مواهب دنیا بهرهمند شود.
خاطره خانجانخانی
دنیا حقیرتر از آن است که انسان کارهایش را برای به دست آوردن آن انجام دهد
گمنام
من میدیدم، وقتی در جلسات فرهنگی و دینی حضور داشتم، انبوه ملائک در اطراف ما بودند و مقدرات ما را تغییر میدادند.
محمود خادمی
من به حضرت گفتم: دوست دارم در زندگی، شما برایم تصمیم بگیرید. من دوست دارم در دولتی که منتظر ظهور آقا امام زمان (عج) است فعالیت نمایم.
از طرفی سعی میکنم به آنچه از واجبات و محرمات میدانم عمل کنم، شما هم مرا در مسیری که میدانید صحیح میباشد قرار دهید.
این دعا و این مطلب خیلی در زندگی من تأثیر داشت.
کاربر ۳۰۱۶۹۳۶
من میدیدم که برخی اعضای کادر درمانی بیمارستان، چقدر خالصانه فعالیت انجام میدادند و به خاطر رسیدگی به مشکلات انسانها و دعای خیر مردم، چقدر رشد میکنند، اما برخی دیگر...
کاربر ۳۰۱۶۹۳۶
دکتر ایبن الکساندر، جراح مغز و اعصاب، اعتقاد داشت که این داستانها، یک خیالپردازی بیش نیست، تا اینکه مننژیت گرفت و هفت روز در کُما بود.
او یکباره به هوش آمد. دکتر در این مدت تجربهٔ نزدیک به مرگ را شخصاً لمس کرد. پس از این تجربه، او به حقیقتِ این تجارب ایمان آورد و تجربهٔ خود را در کتابش با عنوان بهشت برین حقیقت دارد، شرح داد.
میم.الف
کل زمین را مانند یک آسمان پر ستاره میدیدم. اما اگر تمام زمین مثل ستاره بود، یک نقطه و یک شهر مانند ماه میدرخشید! شاید بگویم مانند خورشید بود. چون نور خیره کنندهای داشت.
سریع به آن نقطه رفتم. در تصور اولیه خودم فکر کردم اینجا مکه باشد. اما وقتی به سمت آن نقطه رفتم، حس و حالم بهکلی عوض شد. من دو گنبد طلایی را دیدم!
کربلا منبع عظیم نور و پاکی بود که تمام نورها در تمام نقاط عالم به آن متصل بود. کربلا عامل نورانیت تمام زمین بود.
تمام نقاط نورانی در شبکهای عظیم به مرکزیت کربلای معلی با خطوطی نورانی به هم متصل بود و از آن طرف، تمام خانههای فاضلابی و نجس، مانند نقاط سیاه با یکدیگر در ارتباط بودند.
سیاوش
یکی از مطالب عجیبی که در آن روزها و در خروج روح از بدن شاهد بودم، درک باطن تمامی افرادی بود که آنها را مشاهده میکردم! آن هم نه فقط باطن معمولی انسان. من حتی افکار، عقاید، اجداد و نسب، حتی سرنوشت او را میفهمیدم!
fa.rajab
بیمارستان، یکی از محلهای معراج ارواح انسانهاست. به ما گفتهاند در هنگام جان دادن محتضر، دور او را خلوت کنید.
گفتهاند افراد بینماز یا نجس، بالای سر محتضر نباشند. صدای حرام شنیده نشود. سوره یاسین یا برخی ادعیه برای محتضر خوانده شود تا ملائک به سوی او بیایند. که متأسفانه این موارد در بیمارستانها رعایت نمیشود.
برعکس بارها دیدهایم که صدای حرام، نگاه حرام، بدحجابی و بیدینی در این مراکز رواج دارد.
اینها در لحظه مرگ انسان اثر منفی دارد و نمیگذارد انسان، لحظات آخر را در آرامش و با یاد خداوند سپری کند.
و چه وضعی دارند کسانی که در حین گناه و در محل گناهآلود از دنیا میروند!
نه فرصت توبهای و نه کسی که آنها را به یاد خدا بیندازد. حتی فرشتگان الهی هم برای کمک به او نمیتوانند به محل گناه وارد شوند.
سیستماتیک
به اتاق یکی از دوستانم رفتم. در زمان اداری مشغول کارهای شخصی شده و ارباب رجوع را پشت در معطل کرده بود! با یک نگاه فهمیدم که این کار هر روزه اوست!
با اینکه ایشان نمازخوان و اهل رعایت حرام و حلال بود، اما من قیامت او را دیدم که به دنبال مردم میگشت تا از آنها حلالیت بطلبد.
سیستماتیک
حداقل سه بار هم در سانحه رانندگی باید از دنیا میرفتم. یعنی هر کسی به صحنه تصادف نگاه میکرد، میگفت: تو چطور زنده ماندی؟ چطور هنوز سالمی؟
در بررسی اعمال، جملهای دیدم که برایم جالب بود. نوشته شده بود: «جان در مقابل جان» به من فهماندند که تو در مسجد و هیئت، جان بسیاری از افراد را از اینکه آلوده به فساد و گمراهی و مواد بشوند نجات دادی، ما هم جان تو را از حوادث و گرفتاریها حفظ کردیم.
F Sabity
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۱۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان