بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رویای دویدن | صفحه ۱۰ | طاقچه
کتاب رویای دویدن اثر وندلین ون‌درانِن

بریده‌هایی از کتاب رویای دویدن

امتیاز:
۴.۸از ۱۵۴ رأی
۴٫۸
(۱۵۴)
وقتی توی پارک جمع می‌شویم و نیمرو و آب پرتقال و نان شیرینی می‌خوریم، چیزی را متوجه می‌شوم؛ چیزی که از آن عبور کردم، برایم خط پایان نبود. هشت ماه پیش کار حضرت فیل بود که بخواهم خودم و پایهٔ سِرُمم را به دستشویی برسانم؛ امروز دوستم را شانزده کیلومتر دواندم و او را از اولین خط پایان زندگی‌اش عبور دادم. هشت ماه پیش هیچ‌کاری نمی‌توانستم بکنم. این مسابقه باعث شد باورم شود چیزی نیست که از عهده‌اش برنیایم. و این خط شروع جدیدی برای من است.
ز.م
مثلاً یه‌روز ازم پرسید اگه زورت می‌رسید چی رو دوست داشتی تغییر بدی؟» بعد نگاهی به کاغذ انداختم. «نه اینکه آرزو کنی، یه چیز واقعی.» «بعد تو چی جواب دادی؟» «اینکه دوباره بتونم بدوئم. ولی وقتی منم همین سؤال رو ازش پرسیدم، بهم گفت...» کاغذ را برمی‌گردانم «اینکه آدما بتونن خودم رو ببینن، نه وضعیتم رو.»
ز.م
«خواهش می‌کنم مامان. اونا پام رو بریدن! حالیش نمی‌شه؟! خُب درد می‌کنه.» او هم با من گریه می‌کند، ولی آخرسر پشتِ او درمی‌آید. «عزیزم، اون قرصا مخدره. خیلی اعتیادآوره. تو که نمی‌خوای به اون قرصا وابسته شی؟» «ولی باید یه چیزی واسه دردم بهم بدین!» می‌رود و برایم استامینوفن می‌آورد. ولی تأثیری ندارد. تب و لرزم را هم قطع نمی‌کند. حس می‌کنم ولم کرده‌اند. عصبانی‌ام. ناراحتم. ولی تهِ‌تهِ دلم می‌دانم حق دارند.
ز.م
اصلاً به من چه که بخواهم عبارت کسری را ساده کنم! سعی می‌کنم بروز ندهم، ولی مامان می‌داند از بودن توی این اتاق گله‌گشاد حوصله‌ام سر رفته. هر پیشنهادی هم که می‌دهد، رد می‌کنم. پس تقصیر او نیست، مشکل از خودم است.
اکرم
چوب را محکم چسبیده‌ام و لنگان‌لنگان جلو می‌روم. چند روز پیش، دوی ۴۰۰ متر را در پنجاه‌وپنج ثانیه بُردم؛ ولی الان... پنج دقیقه طول کشیده تا بتوانم بیست تا قدم بردارم.
اکرم
من یک دونده‌ام! این شغلم است. دویدن هویتم است. دویدن تنها چیزی است که می‌دانم، می‌خواهم یا اصلاً بهش اهمیت می‌دهم.
اکرم
چیزی که از آن عبور کردم، برایم خط پایان نبود. هشت ماه پیش کار حضرت فیل بود که بخواهم خودم و پایهٔ سِرُمم را به دستشویی برسانم؛ امروز دوستم را شانزده کیلومتر دواندم و او را از اولین خط پایان زندگی‌اش عبور دادم. هشت ماه پیش هیچ‌کاری نمی‌توانستم بکنم. این مسابقه باعث شد باورم شود چیزی نیست که از عهده‌اش برنیایم. و این خط شروع جدیدی برای من است.
Shahnaz Khalili

حجم

۲۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۲۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۹
۱۰
صفحه بعد