بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی | صفحه ۳۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی

بریده‌هایی از کتاب قرص های کاغذی شهر سنگی

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۳۶ رأی
۳٫۸
(۳۶)
راستی تو باید خوب بدانی! تو که مرا خوب می‌شناسی... سکوتم! سکوتم از سر رضایتم نیست...
بهار
به نام خداوند مهربان و من به هزاران تعبیر تمام اتفاقات جهان را خوب پنداشته ام... چرا که تو همیشه خوبِ روزگاری... خدای مهربان من...
m.a.h
بی‌خیال آنچه پشت سر گذاشته‌ای... بس کن!
m.a.h
خدای من در بودونبودشان خدایی می‌کند...
m.a.h
من هم گاهی دوست دارم مترسک باشم... دوام آوردن میان این آدم‌های دروغین که نقاب تو را بیشتر دوست می‌دارند، سخت است! خوش به حالت! من هم گاهی دوست دارم مترسک باشم... در نحسی قرن‌ها کلاغ هنوز بر جای ایستاده‌ای... ایستاده و پایدار... دشمن کلاغ‌ها اما بی‌آزار...
m.a.h
اما یک‌چیز را تو بدان، میان این آدم‌ها همیشه چندنفری شیرینی حقیقت را باور دارند... همیشه چندنفری سکوتت را با لبخند پاسخ می‌دهند... همیشه چندنفری فقط هستند، حضور دارند تا قلب تو آرام بتپد، شاید دور باشند، گاهی حتی نمی‌دانی هستند، اما همیشه چندنفری هستند...
m.a.h
بس کن، بِشِکاف این کلاف شوم را... قلمت در دست‌گیر، از امید پررنگ کن همه جای بوم را... بوم نقاشی دنیا، نقش پررنگ تو را جلوه‌گر است... جلوه کن، خوش بدرخش...
m.a.h
 خدای مهربانم! همیشه از فاصله‌ای که بینمان انداختم، پلی ساختی از جنس وفا...
m.a.h
او که هیچ! تمام دنیا هم تو را زیر پا بگذارند، مبادا مثل آن‌ها شوی!... خوب بمان.. نکند خیال خامی در سر بپرورند که مهم‌ترین دارایی‌ات را له کرده‌اند... هرگز! اعتقاداتت را زیر پایشان جا مگذار... از رنگین‌کمان مهر خدا هفت‌رنگی بردار تا رنگ زنی بر بوم دل... تا آسمان دلت را آبی کنی... آبی و کمی زرد... تا یک دل سیر سبز بسازی تا هر چه قدر تیشه به ریشه‌ات زدند سبز بمانی... برای آن‌هایی که خوبی‌های تو را فراموش می‌کنند، قرمزی بکش تا خودت، خودت را فراموش نکنی...
m.a.h
مگر همیشه همه‌چیز باید همانطورباشد که عادتمان داده‌اند؟ بیا خورشید را صورتی کنیم، آن‌وقت زیاد که زیرش بایستیم، خسته هم که شویم، فوقش گوشه‌ی لپ‌هایمان بنفش می‌شود... یا رنگین‌کمان را فقط و فقط نارنجی! شاید بعضی‌ها دست از هفت‌خط بودنشان بردارند! اما دست به گل‌های مینا نزنیم، مینا همیشه همان‌طور که هست خوبست...
m.a.h
آدم‌ها همدیگر را می‌شکنند، درست همان موقع که یکدیگر را باور می‌کنند، درست همان موقع فرومی‌پاشانند تو را و تو آوار می‌شوی روی دلت... آن‌قدر که خودت نفسش را بند می‌آوری تا آنکه دلت می‌میرد... دل‌مرده که شدی، همه‌چیزتمام می‌شود... دیگران قاتل دلت و تو هم می‌شوی تیر خلاص!...
m.a.h
خیالت راحت من قلبم را به حراج نگذاشته‌ام، آن‌هم در دستان تو! تیر خلاص نمی‌شوم که نمی‌شوم... قیمت ندارد دل من... بازهم تمام جهان را دوست می‌دارم...
m.a.h
برخیز، کوله‌ات را بگشا، سفره‌ای از نان عشقی که خدایت هرروز به درون کوله‌ات جا می‌دهد، گسترده کن و بخوان خدایت را به دل نجواکنان...
m.a.h
اگر هم بلغزم، هرگز نمی‌ترسم ریسمان خدایم پوسیده نیست...
m.a.h
سپرده‌ام تمام ثانیه‌هایم را به تو... چه کسی به‌اندازه‌ی تو مرا دوست می‌دارد مگر؟ و جز تو چه کسی از عمق خواسته‌هایم باخبر است مگر؟
m.a.h
آری من تو را فاش میگویم تا همه عالم بدانند وقتی میگویم تو، یک عالمه حرف زده‌ام... خدای مهربان من...
m.a.h
نفس تازه کن... پر بزن آزاد و سبک... دلت را سبک کن... و بنویس مشق عشق را از سرمشق مهربانیِ خدای مهربانمان که تمام پهنه‌ی این هستی پر از سه‌نقطه‌های مهربانی اوست...
m.a.h
این‌چنین، من می‌روم... گر نسازم شک نکن من می‌روم... گر که ظلم بر من شود من یقیناً می‌روم... گر نسازم می‌روم... اما کوه را دیدم، دلم محکم شد... تکیه‌گاهم خالق این کوه است... بی‌گمان قلب خود می‌سازم آنگاه به هزار بهانه من می‌مانم... شهر را پر می‌کنم ازآنچه بی او زندگانی مرده است...
m.a.h
گاهی باید از چشم دیگران افتاد تا از جایی بلند سقوط نکرد... گاهی مهم نیست که آدم‌ها تو را نمی‌فهمند، تو باید پای قول و قرارت بمانی...
crimpson

حجم

۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل۱
...
۳۰
۳۱
صفحه بعد