بریدههایی از کتاب پروژه شادی
۳٫۶
(۲۶)
زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که بخواهید چینی خوب، لباس خوب یا هر چیز خوبتان را برای بعد نگه دارید، زیرا بعدآ ممکن است هرگز نیاید.
نمیتوانم باور کنم که کس دیگ
M
یکی از بزرگترین لذات عاشق شدن، این احساس است که فوقالعادهترین فرد جهان، تو را انتخاب کرده است
m@ede
یکی از جنبههای مهم شادی، مدیریت کردن خلقوخوست و بررسیها نشان میدهد که بهترین راه برای تقویت روحیه، آن است که یک موفقیت ساده مانند موفقیت در انجام دادن کارهایی که مدتهاست به تأخیر افتاده است، کسب کنیم. من از افزایش چشمگیر انرژی روانیام که از توجه کردن به این وظایف نادیده انگاشته شده ناشی میشد، حیرت میکردم.
m@ede
«ویلیام جیمز»، فیلسوف و روانشناس اظهار کرده است: «به نظر میرسد رفتار در پس احساس میآید. اما در حقیقت، رفتار و احساس با یکدیگر همزمان هستند و ما با تنظیم رفتار که بیشتر در کنترل اراده است، به طور غیر مستقیم، احساسات را نیز که تحت چنین کنترلی قرار ندارند، تنظیم میکنیم. توصیههای بزرگان جهان، چه در گذشته و چه در عصر حاضر، این نظریه را تأیید میکند که ما برای آن که احساسات خود را تغییر دهیم، باید رفتارمان را عوض کنیم.
با وجود آن که شیوه «آنقدر به چیزی تظاهر کنید تا بالاخره آن را احساس کنید»، تصنعی به نظر میرسد، اما تجربه من نشان میدهد که بسیار مؤثر است.
m@ede
هیچوقت جملهای را که در دانشکده از «پیر ریویردی» خواندم، فراموش نمیکنم: «عشقی وجود ندارد. آنچه هست فقط اثبات عشق است.» مهم نیست که من در قلبم چه عشقی را احساس میکنم، دیگران فقط اعمال مرا میبینند.
احسان رضاپور
«کاری که هر روز انجام میدهی، مهمتر از کاری است که گاهی اوقات انجام میدهی.»
احسان رضاپور
«شما باید هردویتان همزمان به رختخواب بروید. مهم نیست که چه میشود. بالاخره یک اتفاق خوبی میافتد. یا بیشتر میخوابید، یا رابطه جنسی خواهید داشت یا این که با هم صحبت میکنید.»
احسان رضاپور
«ساموئل جانسون» مینویسد: «ما با توجه به چیزهای کوچک، هنر بزرگ کم کردن اندوه و رنج خود و تا حد امکان شاد بودن را میآموزیم.»
احسان رضاپور
کمتر شدن گزینهها برای انتخاب، به من احساس شادی بیشتری میداد. با وجود آن که مردم تصور میکنند بهتر است گزینههای زیادی برای انتخاب کردن داشته باشند، اما واقعیت آن است که تعداد زیاد گزینهها میتواند انسان را دلسرد کند. در این صورت، به جای آن که فرد احساس رضایت کند، به نوعی فلج میشود.
M
صبح یکی از روزهای آوریل که هیچ تفاوتی با روزهای دیگر نداشت ناگهان به چیزی پیبردم: من با ریسک هدر دادن زندگیام روبرو بودم. در حالی که به قطرههای باران که روی شیشه اتوبوس میریخت، خیره شده بودم، متوجه شدم که روزها یکی پس از دیگری میگذرد. از خودم پرسیدم: «اما من از زندگی چه میخواهم؟ خب، میخواهم شاد باشم.» اما هرگز به این که چه چیز مرا خوشحال میکرد یا این که چطور میتوانستم خوشحال باشم، فکر نکرده بودم.
M
حجم
۳۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۳۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
قیمت:
۹۹,۵۰۰
تومان