بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم

بریده‌هایی از کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم

نویسنده:آلن دوباتن
انتشارات:نشر دنگ
امتیاز:
۳.۹از ۱۷۰ رأی
۳٫۹
(۱۷۰)
اما حقیقت تخلف‌ناپذیری که واقعاً باید به آن فکر کنیم این است که بدرفتاری و خباثت دیگران از رنج‌شان ناشی می‌شود. آن‌ها ما را اذیت می‌کنند چون جایی در اعماق وجودشان خود را آزار می‌دهند. آن‌ها بدخلق، بدزبان و بی‌ادب‌اند چون حال‌شان خوب نیست.
Ahmad
باید فقط برای نقص‌های واقعی خود نگران باشیم. آن دسته از افراد آسیب‌دیده و نالانی را که به‌خاطر ناراحتی‌های پنهان خودشان به‌دنبال مجازات ما هستند فقط باید ببخشیم.
Ahmad
. همچنین احتمال دارد یکی از نزدیکان‌مان که به ما حسادت می‌کند باعث شود دستاوردهای‌مان را کم‌اهمیت جلوه دهیم و رضایت‌مان را مخفی کنیم تا حسادت و خشمش برانگیخته نشود.
Anahid
این‌ها شاید قشنگ باشند، اما آیا آن شخصیت‌ها واقعاً باید این‌شکلی باشند؟ کیرا نایتلی بشود آنا کارنینا، و لئوناردو دی‌کاپریو بشود گتسبی بزرگ؟ وقتی برای اولین بار رمان را خواندیم، حتی فکر نمی‌کردیم شخصیت‌ها باید قیافهٔ خاصی داشته باشند. هویت آن‌ها زیر سلطهٔ چهرهٔ خاصی نبود. آزادانه می‌توانستیم آن‌ها را با تمامیت نامحدودشان «ببینیم»، چون مجبور نبودیم عیناً تجسم‌شان کنیم. ظاهرشان سیال، و ناگزیر، مبهم بود و این‌گونه بهتر می‌توانستند چندگانه باشند. شخصیت‌ها با نداشتن ظاهر خاص می‌توانستند نامحدود باشند.
Anahid
. ذهن ما فقط اجازهٔ دسترسی به اطلاعات کمی دربارهٔ خودمان را می‌دهد. درست همان‌طور که نمی‌توانیم از راه شهود درک کنیم یک سلول بدن‌مان چطور کار می‌کند، بیشترِ طرزکار احساسی مغزمان هم برای‌مان ناشناخته است. بااین‌حال، تنفرمان از خودْ سابقه‌دار است. از خودمان متنفریم چون جایی در گذشته آن‌چنان‌که باید به ما محبت نشده است. در گذشته چیزی به گوش‌مان خورده («تو به‌دردنخوری»، «بی‌لیاقت»، «گم شو»...) و آن را باور کرده‌ایم. چطور ممکن است کسی با اتهام حماقت روبه‌رو شود و در ذهنش هم صدایی به او بگوید که ابله است، اما همچنان قدرت دفاع از خود را داشته باشد؟
ترنم
پناه‌بردن به خرده‌نگرانی‌های روزمره جایگزینی است برای ضربه‌های روحی حل‌نشده،
poorya221
تنها افرادی که فرصت واقعیِ یافتن فرد لایق خود را دارند کسانی هستند که به‌درستی پذیرفته‌اند ممکن است همیشه تنها بمانند.
yumi
نظریه از این قرار است: قدرت هر فرد لزوماً ضعفی ذاتی به‌همراه دارد. داشتن قدرت بدون ضعف غیرممکن است. هر مزیتی عیبی به‌همراه دارد. و امکان ندارد همهٔ مزیت‌ها باهم در یک فرد جمع شوند. این نظریه‌ای است که می‌تواند در مواقع بحرانی به ما آرامش دهد، چون می‌تواند نظر ما دربارهٔ عیب‌ها، اشتباهات و ضعف‌های دیگران را تغییر دهد. ذهن ما عادت دارد ضعف را بخشی اضافه و عجیب حساب کند و، درعین‌حال، فقط قدرت را ببیند و آن را بخش ضروری بداند، ولی درواقع ضعف هم بخشی از قدرت است.
زینب دهقانی
(به‌جای سرزنش و محکومیت). بیایید از قضاوت‌کردن دربارهٔ خود و دیگران،‌ آن‌هم براساس معیارهای غیرحقیقی، دست برداریم. این همان اشتباهی است که تا امروز باعث بروز برخی مشکلات برای ما شده است؛ اجازه بدهید به‌خاطر این شکل انسانیِ مسخره و ترسناک‌مان بخندیم و به یکدیگر دلگرمی بدهیم. اولین گناه کسانی که باعث شدند دچار حس شرمساری شویم کشف خطاهای‌مان نبود؛ فراموش‌کردن بدیِ خودشان بود و بعد، اینکه به خود جرئت دادند ما را به‌خاطر بدی‌مان سرزنش کنند.
زینب دهقانی
هم وجود دارد». با فهم فرایندی که طی آن توانایی حرف‌زدن را به دست آوردیم، درمورد چگونگی کارکرد ذهن‌مان هم چیزهایی فهمیده‌ایم: در سال‌های اول زندگی، بچه‌ها از راه گوش‌دادن به اطرافیان‌شان به‌راحتی متوجه الگوهای بسیار پیچیدهٔ گفتاری می‌شوند. یک روند عاطفی موازی هم در جریان است. اگر در کودکی‌مان کسی با ما از تنفر، شرم و گناه حرف بزند، ما هم با خودمان چنین صحبت می‌کنیم، و در بزرگ‌سالی یادگیری زبان جدید اصلاً آسان نیست، چه برسد به اینکه بتوانیم از آن به‌راحتی برای حرف‌زدن با خودمان
زینب دهقانی
حقیقت پی نبریم، بیشتر مایلیم شخصیت خود را این‌طور تعبیر کنیم: بد، ناحق، غلط، شرم‌آور و به‌دردنخور. این کار زیاده‌روی به نظر می‌رسد، و بخش عاقل و بالغِ شخصیت‌مان می‌داند که چنین کاری اصلاً درست نیست. باوجوداین، در درون‌مان حس می‌کنیم که نه‌تنها چنین کاری درست است، بلکه این حقیقتی اساسی درمورد ماست. اولین قدم برای حل‌کردن مشکل‌مان با دشمن بیرونی درک این مطلب است که شخصیت ما طوری شکل گرفته که در مواجهه با مخالفت دچار مشکل می‌شویم. احتمالاً درک این موضوع برای‌مان سخت است، چون هیچ نقطهٔ منفی‌ای دراین‌باره وجود ندارد و ما در این حیطه، ازنظر ذهنی، کمی شکننده و آسیب‌پذیریم. برای همین نیاز داریم کمک بخواهیم، با خودمان مهربان‌تر باشیم و همهٔ مراقبت‌های ضروری موردنیاز برای عبور از این بحران را تأمین کنیم.
زینب دهقانی
منتقد برای ابعاد روانی ما حدودی قائل می‌شود و اگر بحث به آن حدود کشیده شود، دیگر ادامه نمی‌دهد. اما دشمن از یک اختلاف‌نظر کوچک هم بهانه‌ای می‌سازد برای زیرسؤال‌بردن کامل حق وجود ما!
سیستماتیک
باید از خود بپرسیم آیا دشمنان ما صلاحیت ارزیابی صداقت ما را دارند یا خیر. وقتی با نگرانی از نفرت کسی مطلع می‌شویم، باید این پرسش مهم را به خاطر داشته باشیم: آیا در حمله‌ای که به ما شده ذره‌ای از حقیقت پیدا می‌شود؟ اما اگر انتقاد آن‌ها بجا هم باشد، هیچ‌وقت نباید به‌خاطر کسی که نظرش آکنده از تنفر است از خودمان متنفر شویم. هیچ بهانه‌ای برای بی‌رحمی وجود ندارد. باید بین منتقد و دشمن تفاوت قائل شویم.
سیستماتیک
شاید در محیطی بزرگ شده‌ایم که در آن اضطراب و نگرانی حالت عادی محسوب می‌شده، جایی که در آن تصور سقوط هواپیما، پیداشدن سروکلهٔ پلیس، ازرونق‌افتادن کسب‌وکارها، و تبدیل‌شدنِ یک بیماری معمولی به سرطان طبیعی بوده است.
hmd@
ظاهراً بیشتر ترجیح می‌دهیم نگران و غمگین باشیم تا اینکه با خطراتی روبه‌رو شویم که به‌شکلی پنهانی با خلقیات مثبت ذهن‌مان پیوند دارد. شاید حرف متناقضی باشد، ولی ما از شادی واهمه داریم
hmd@
تا وقتی تنها زندگی‌کردن را به رسمیت نشناسیم، هیچ‌وقت ارزش اجتماع را درک نمی‌کنیم، علایق‌مان را کشف نمی‌کنیم، یا برای ارتباطاتی که لایق‌شان هستیم صبر نمی‌کنیم.
Seddiq
تنهایی یعنی به‌قدر کافی صبوربودن تا پیداشدن چیزی که واقعاً موردنظرمان است (اگر واقعاً این‌طور شود).
samane mosavi
برای‌مان سخت است که باور کنیم فردیْ هم بسیار زیبا باشد و هم بسیار بدبخت.
آنا جمشیدی
در این پهنهٔ بزرگ، به‌طرزی باورنکردنی بی‌اهمیتیم.
User
شادبودن به‌هیچ‌وجه آزمندانه و احمقانه نیست. توانایی بهره‌برداریِ مناسب از زمان مناسب برای رسیدن به رضایتمندیْ دستاورد روانی بزرگی محسوب می‌شود: خندیدن، بازی با بچه‌ها، لذت‌بردن از خوردن میوه یا آفتاب‌گرفتن، زود تمام‌کردن کار برای خوردن بستنی یا نگاه‌کردن به یک گل نشانهٔ جدیت است.
Juror #8

حجم

۸۱۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

حجم

۸۱۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

قیمت:
۱۰,۵۰۰
۵,۲۵۰
۵۰%
تومان