بریده‌هایی از کتاب ابر مغز

را پرشورتر، الهام‌بخش‌تر و موفق‌تر مي‌سازد. ژن‌ها هم نقش خود را ايفا مي‌كنند. ولي ژن‌هاي شما هم مانند ساير بخش‌هاي مغزتان پويا هستند. شما هر روز به توفان ناشي از آتش‌سوزي فعاليت‌هاي الكتريكي و شيميايي‌اي كه در محيط مغزتان رخ مي‌دهد قدم مي‌گذاريد.

فوراً تصميم گرفتن را ياد بگيريد و صداي بي‌اهميت درونتان را كه به شما هشدار مي‌دهد دردسر ايجاد نكنيد، ناديده بگيريد

اتفاقات خارجي مي‌توانند باعث افسردگي شوند. ولي در واقع اين اتفاقات در ايجاد افسردگي كم‌ترين قدرت را دارند

آگاهي از نظر ذهن سرمنشأ خلقت است. براي دستيابي به معنا در زندگي بايد بدانيد چقدر بايد آگاه‌تر باشيد. تنها در اين صورت است كه نويسنده‌ي تقدير خود خواهيد شد.

معنا از درون سرچشمه مي‌گيرد و از واقعيات مادي زندگي فراتر مي‌رود

ما بهاي گزافي را براي حفظ اعتقاد سرسختانه‌ي خود به عقايدي كه احساسات، عادات، خاطرات و باورهاي ريشه‌دارمان از آنها حمايت مي‌كنند، مي‌پردازيم.

اگر دوباره مانند كودكان براي يادگيري علاقه و هيجان به خرج دهيد، دندريت‌ها و سيناپس‌هاي جديدي در مغزتان ايجاد مي‌شوند و حافظه‌ي شما درست مانند زمان جواني‌تان قوي خواهد شد

ما هرگز آنچه را كه معتقديم از ياد برده‌ايم، ياد نگرفته‌ايم.

اگر نسبت به زندگي‌تان بي‌تفاوت و دل‌زده شده‌ايد، يا اگر اشتياق كم‌تري نسبت به تجارب روزمره‌ي زندگي احساس مي‌كنيد، پتانسيل يادگيري‌تان مختل شده است

شايد اين وقفه‌هاي از دست دادن حافظه را تأثير بالا رفتن سن بدانيم. ولي علت واقعي آنها عدم يادگيري و ثبت اطلاعات جديد در مغز است

ولي آنچه واقعاً احساس سرزندگي را در فرد مسن بيدار مي‌كند، به دست آوردن هدفي جديد و چيزي جديد براي دوست داشتن است.

تفاوت عظيمي بين گوش دادن با ذهني بسته و تصميم براي اينكه بخواهيد آن را درك كنيد، وجود دارد.

افكار منطقي زماني مخرب مي‌شوند كه مسئوليت‌هاي خود را فراموش كنند.

اين شما هستيد كه مي‌توانيد اوضاع بد زندگي‌تان را بهبود بخشيد. هيچ‌كس هميشه كنار شما نيست

راهي براي خنثي كردن انرژي زيربنايي ترس يا خشم پيدا كنيد. اكثر رفتارهاي اعتيادآميز از اين دو احساس منفي سرچشمه مي‌گيرند.

باورها شبيه برنامه‌هاي نرم‌افزاري هستند كه به تكرار دستوراتي يكسان ادامه مي‌دهند. با اين تفاوت كه باورها مخرب‌ترند، چون با هر تكرار عميق‌تر مي‌شوند.

افسردگي شما را در مقابل محرك‌هاي كوچك بيش از حد حساس مي‌كند، كه اين به نوعي تسليم از سر درماندگي منجر مي‌شود.

تا زماني كه محدوده‌هاي مغزتان را آزمايش نكنيد و براي فراتر رفتن از آنها تلاش نكنيد، توانايي‌هاي مغزتان را نخواهيد شناخت.

معلمي ماهر مي‌تواند با القاي كنجكاوي، زندگي شاگردش را تغيير دهد.

شما تنها به چيزي مي‌توانيد اعتماد داشته باشيد كه واقعاً آن را بشناسيد.