بریدههایی از کتاب از آخر مجلس
۴٫۹
(۱۱)
ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ما آیههای عصر خسرانیم
معجونی از تردید و ایمانیم
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
دنیا دل ما را به غنیمت برده
یک عمر به هر بهانهاش آزرده
یک روز همه به خانه برمیگردیم
چون طفل دبستانیِ سیلیخورده
مادربزرگ علی💝
اگر دریا نمیگنجد به کوزه، با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوانها را؟
نقدی
هر دم هوس و هوای خود را دارد
این قوم سر فنای خود را دارد
از نعش مریدان علی میترسند
از نام علی که جای خود را دارد
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
گرگی که به کودکانمان رحم نکرد
با جایزهٔ صلح نوبل میآید
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
بر نعش جوان، صدای کِل میآید
از دیدهٔ شهر، خون دل میآید
گرگی که به کودکانمان رحم نکرد
با جایزهٔ صلح نوبل میآید
lady el
برای شهدای بمبگذاری شیراز که در انتهای حسینیه سیدالشهدا عزاداری میکردند و...
ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
مادربزرگ علی💝
دنیا دل ما را به غنیمت برده
یک عمر به هر بهانهاش آزرده
یک روز همه به خانه برمیگردیم
چون طفل دبستانیِ سیلیخورده
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
برخیز که در عشق خطر باید کرد
در راه خدا سینه سپر باید کرد
Aseman📚🌿🌦
کی میان ابرهای تیره پنهان میشود؟
آسمان ما که با خون شهیدان روشن است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
به ما یک یا علی گفتند و از ما جان و دل بردند
خوشا آنان که از نزدیک میدیدند مولا را
hannanehborna
گدای راز الستم، فقیر ذات تو هستم
همین که جز تو ندارم غنیمت است خدایا
hannanehborna
ای آه! اگر سوی خدا رفتی
با او بگو که ما پشیمانیم
hannanehborna
با دشمن خویشیم دمادم در جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
ما رود مدامیم، بگویید به تیغ
ما شیشهٔ عطریم، بگویید به سنگ
از دیار غریب
ما خیل فرزندان سلمانیم، ما نیز چون سلمان مسلمانیم
سلمان اگر از خاندان توست، اینک ببین ایل و تبارت را
hannanehborna
خون در دل و داغ بر جگر داشته باش
در عالم غم، سیر و سفر داشته باش
گیرم که دعای مستجابی نشدی
چون آه در این جهان اثر داشته باش
Aseman📚🌿🌦
اگر دریا نمیگنجد به کوزه، با چه اعجازی
میان چفیه پیچیدند جسم پهلوانها را؟
خبر دادند یوسفها به کنعان بازمیگردند
ندانستیم با تابوت میآرند آنها را
به روی شانهٔ لرزان مردم یک به یک رفتند
خدا از شانهٔ مردم نگیرد این تکانها را
Saboora
بگو امواج سرکش بیش از این خود را مرنجانند
که طوفانها مصمم میکند مردان دریا را
نقدی
گرچه در بزم حماسه هیچ جای گریه نیست
در هجوم شعلهها، تکلیف باران روشن است
M.SH
حجم
۳۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۳۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۲۱,۱۰۰
تومان