آری این خود رنجی بزرگ است: سرکردن با ابلهان.
علی دائمی
اینکه نمیتوانی آن چیزی را که خواهان آنی بر زبان آوری، این به زندگی بردگان میماند.
علی دائمی
مرد بیچاره، تو درد کشیدهای! تو درد کشیدهای چراکه چشم دادگری بر بدکاران کور و گوشش بر ابلهان کر است.
علی دائمی
اینکه نمیتوانی آن چیزی را که خواهان آنی بر زبان آوری، این به زندگی بردگان میماند.
st
کرئن: چرا مرا تنها وامیگذاری؟
تیرزیاس: این من نیستم که تو را تنها میگذارم، بخت خود توست.
ali73
یوکاسته: پسرم نخستین چیزی که میخواهم بدانم این است، دوری از خانه چگونه است؟ آیا رنجی بزرگ در آن است؟
پولونیکس: مادر، چنان رنجی در آن است که بر زبان نمیآید!
یوکاسته: مقصودت چیست؟ چهچیز بیش از چیزهای دیگر، راندهشدگان را میآزارد؟
پولونیکس: بدترین چیز آن است که نمیتوانی آنچه را در دل داری آزادانه بر زبان آوری.
یوکاسته: آنچه از آن میگویی، اینکه نمیتوانی آن چیزی را که خواهان آنی بر زبان آوری، این به زندگی بردگان میماند.
ali73
آنتیگنه: آه، کو آن ادیپوسی که با خردش چیستانها را پاسخ میگفت؟
ادیپوس: آن روزگار سپری شد، دلبندم! روزی به من نیکبختی داد و روزی دیگر تباهم ساخت!
علی دائمی
تو بیگانگان را خویشان تازهٔ خود ساختهای! پسرم این مایهٔ ننگ من است.
کاربر ۶۹۶۳۰۰۷
هیچچیز بدتر از جنون دو ابله نیست!
pejman
بیشک تمامی مردان دلباختهٔ سرزمین خویشاند و اگر کسی خلاف این گوید، آن مرد تنها دلباختهٔ کلمات است و دلش برای جای دیگری میتپد.
کاربر ۶۹۶۳۰۰۷
میرایان باید باری را بکشند که نامیرایان بر دوششان مینهند.
ali73
آنتیگنه: مرد بیچاره، تو درد کشیدهای! تو درد کشیدهای چراکه چشم دادگری بر بدکاران کور و گوشش بر ابلهان کر است.
آرمان
شتاب هرگز دادگری به بار نمیآورد! گفتارِ کند و اندیشیده است که ثمری خردمندانه میدهد.
pejman
ما میرایان داراییای از خود نداریم. ما تنها نگاهبان چیزهایی هستیم که از آن خدایان است. پس هرگاه که بخواهند بهآسانی آن را بازپس میگیرند. دارایی پایدار نمیماند.
st