بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اژدهایی با قلب شکلاتی | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب اژدهایی با قلب شکلاتی اثر استفانی برجِس

بریده‌هایی از کتاب اژدهایی با قلب شکلاتی

امتیاز:
۴.۶از ۳۱ رأی
۴٫۶
(۳۱)
هیچ اژدهایی فرار نمی‌کند. می‌دانستم. یک اژدها کاری به نتیجه ندارد همیشه می‌ایستد و تا آخرین نفس می‌جنگد، اما انگار حق با خانواده‌ام بود.
A.zainab
من به قدر کافی قوی، صبور و پوست‌کلفت نبودم که در دنیای بیرون قابل اعتماد باشم. از پشت گوش انداختن درس‌هایم در غار خانوادگی‌مان گرفته تا لحظه‌ای که گول آن آشپزجادوگر پست‌فطرت را خوردم، هر وقت دست به هر کار مهمی می‌زدم شکست می‌خوردم. حالا حتی توی عشق هم شکست خورده بودم. عشقم تنها چیزی بود که فکر می‌کردم می‌توانم در آن بهترین باشم. اگر می‌ایستادم، مجبور بودم با تمام این‌ها مواجه شوم...
A.zainab
بعضی چیزها مهم‌تر از هم‌رنگ‌شدن با جماعت است.
A.zainab
راستش من هم از او خوشم می‌آمد. خیلی باحال بود که با پوشیدن لباس مردانه قوانین انسان‌ها را زیر پا می‌گذاشت. قوی و مصمم بودنش را هم دوست داشتم، حتی اگر سعی می‌کرد از این طریق سر من شیره بمالد. او به احتمال زیاد یک انسان بود، ولی مطمئنم یک رگ اژدهایی هم داشت، چون یک اژدهای واقعی برای اعضای خانواده‌اش با چنگ و دندان می‌جنگند. اگر دندان و چنگال درست‌وحسابی داشتیم، جنگ‌بازی حتماً کیف می‌داد. آن‌وقت چنان لبخندی بهش می‌زدم که همهٔ دندان‌هایم معلوم شود و تا جایی که می‌توانستم بال‌ها و فلس‌هایم را به رخش می‌کشیدم.
A.zainab

حجم

۳۳۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۳۳۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد