بریدههایی از کتاب چیزهایی که کاش میتوانستم یه او بگویم
۲٫۹
(۲۴)
حقیقت این است که من هنوز عاشقت هستم
و احتمالاً همیشه هم عاشقت خواهم ماند؛
ولی به تمام اطرافیانم دروغ میگویم، چون نمیخواهم بدانند هنوز درگیر توأم.
احمقانه عاشقت هستم.
🌿sepidar🌿
بعضیوقتها از خودم میپرسم چرا اصلاً زحمت اینهمه دوستداشتنت را به خودم دادم، وقتی تنها کاری که کردی درهم شکستنم بود؟
مرضیه
من رهایت نمیکردم، چون همیشه قدری امید در من بود که باور داشت تو برمیگردی... یکروزی!
moonchild
میتوانی هر چقدر میخواهی انکارش کنی،
اما من میدانم که تکهای از من همیشه همراهت خواهد بود
𝑳𝒆𝒎𝒊 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
زنِ خوبیبودن برای خودتان،
مهمتر از زنِ خوبیبودن برای هر مردی است
𝑳𝒆𝒎𝒊 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
تو نفهمیدی، اما من سرانجام ریسمان را بریدم. ریسمان را بریدم و خودم را از قید هر معنا و مفهومی که برایم داشتی آزاد کردم.
𝑳𝒆𝒎𝒊 𝒔𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕
تو مرا داشتی و این همیشه کافی بود.
bhreh_ka
کنترل اینکه چه کسی را دوست داشته باشی دست تو نیست، اما تو مسئول نحوهٔ رفتار دیگران با خودت هستی.
اگر حس میکنی آنطور که لیاقت توست با تو برخورد نمیکنند، این را به آنها بگو و مطمئن شو که رفتارشان را نسبت به تو اصلاح میکنند،
اما اگر نمیتوانی حست را به آنها بگویی، بیهوده امیدوار نباش که خودشان متوجه شوند و تغییر کنند.
تو مهمی!
هیچوقت
این را فراموش نکن.
negar
زنِ خوبیبودن برای خودتان،
مهمتر از زنِ خوبیبودن برای هر مردی است.
فاطمه
تنها چیزهایی که درحالحاضر بر آنها متمرکز هستم، رشدکردن، التیامیافتن و مطمئنشدن از این است که دیگر هیچگاه احساس درماندگی نکنم. من در حال ساختن آدم قویتری از خودم هستم و هیچکس قرار نیست سر راهم قرار بگیرد.
absolute darkness
مدام سعی میکردی دوباره درون زندگیام بخزی، چون از کسی که تلاش کرده بودی جایگزینم کنی خسته شده بودی.
شرم بر من که باور کردم تو به من اهمیت میدهی.
ASMA
فکر میکردم بدون خوابیدنت در کنارم
ناتمامم،
اما خوابیدن در کنار کسی که هر شب به من حس تنهایی میداد
بدتر بود.
ASMA
انتظار داری بعد از تمام کارهایی که با من کردی لبخند بزنم؟ من از هم فروپاشیدهام. تهیام. دیگر آن من قبلی نیستم. روزها و شبها بیدار ماندم و به این فکر کردم که کجا و با چه کسی هستی. مشوشم. من مجموعهای از این کلماتم و با اینهمه، بازهم از خود میپرسم آیا هیچوقت واقعاً مرا دوست داشتی؟
deli
من هر روز با خودم در جنگم، چون بهجای اینکه با حقیقت روبهرو شوم و به مغزم گوش دهم به حرف دلم گوش میدهم.
الی هستم
حتی بعد از اینکه رفتی، من صبورانه منتظر ماندم که برگردی.
تا وقتیکه متوجه شدم تو از من گذشتهای.
او جدید بود و تروتازه!
کسی که تمام نقایصت را نمیدانست.
او همهچیزت شده بود و من فقط
شریک سابق دیوانهات بودم.
مرضیه
در انتهای داستان، همهچیز همانطور که مقرر شده بود اتفاق افتاد. در هرچیزی که از سر گذراندم، درسی نهفته بود که کمک کرد رشد کنم و التیام بیابم. هرچیزی که فکر میکردم در حال خردکردن من است، در اصل داشت مرا به فرم زن فوقالعادهای که امروز هستم شکل میداد.
ASMA
واقعیت عذابآور این است که تو رفتهای و قرار هم نیست برگردی.
برای یافتن حس رهایی باید دست از فکرکردن به گذشتهمان بردارم.
🌿sepidar🌿
دست از چککردنت برداشتم؛ چون دیدن اینکه مشغول چه کاری هستی بیشتر آزارم میداد.
شاد و خوشحال بدون من زندگیات را میکنی.
زهرآ
زمان مرهمی برای تمام زخمها خواهد بود، اما گاهیاوقات زخمها آنقدر عمیقند که خوبشدنشان تا ابد زمان میبرد.
زهرآ
دلتنگشدن برایش هیچ اشکالی ندارد،
امیدواربودن هیچ اشکالی ندارد،
باورداشتن هیچ اشکالی ندارد،
فقط سالهایسال زندگیات را
وقف خیالپردازی یکطرفه نکن!
زهرآ
حجم
۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان