بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تابستان، خوشه‌ی انگور | طاقچه
کتاب تابستان، خوشه‌ی انگور اثر احمدرضا احمدی

بریده‌هایی از کتاب تابستان، خوشه‌ی انگور

انتشارات:نشر گویا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأی
۳٫۳
(۳)
چه کسی می‌خواست ما را نجات دهد همهٔ نجات‌دهندگان در یک روز برفی در درختان نارنج و پرتقال گم شده بودند.
Mostafa F
ما مدتی است که پیر شده‌ایم اگرچه نمی‌خواهیم باور کنیم.
Mostafa F
اگرچه سال‌ها است امید و بهارنارنج‌ها را فراموش کرده‌ام فقط امیدم این است که گُل‌های بنفشه مرا بار دیگر به یاد بیاورند.
Mostafa F

حجم

۱۲۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

حجم

۱۲۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد