بریدههایی از کتاب منم، مرجان!
۳٫۴
(۶۷)
وقتی چیزی که برایت عزیز است، جلوی چشمت نباشد، نگرانش میشوی... نگرانم! برای عزیزی که پیش چشمم نیست.
یك رهگذر
خاصیت همه دخترها همین است، کسی را که بشود به او محبت کرد بیشتر از کسی که محبت میکند دوست دارند! چرایش هم زیاد معلوم نیست!
یك رهگذر
غریبی همین است دیگر! هر جا که باشی، انگار هیچ جا نیستی.
یك رهگذر
وقتی چیزی مثل انسانیت در وجود آدمی شروع به تبلور میکند، همراهش وجدان هم بیدار میشود، پشت سرش قضاوت خودِ وجود آدم هم پیش میآید... بعد به خودش میآید و میبیند ای دل غافل، چقدر از حقیقت دور بوده... بعد؛ ترسی وحشتناک سراغش میآید «آیا فرصت جبران گذشته رو دارم؟!»
tazi
اما من هم چیزهایی فهمیده بودم که پارسال محرم نمیدانستم... مهمترینش عشق خانوادگی بود که وقتی بحرانی پیش میآید، اعضای خانواده، همدیگر را متهم نمیکردند. فاطمه زهرا (س) شوهرش را متهم نمیکرد که به خاطر تو به این روز افتادهام... یا رقیه (س) به پدرش گله نمیکرد که به خاطر تو راهی بیابان و اسیر مشتی آدم وحشی شدهایم. ایمان عجیبی بین این افراد بود... اعتمادی خاص که من هنوز درکش نکرده بودم و هیچ اسمی جز عشق نمیتوانستم روی آن بگذارم
tazi
وقتی عاشورا را درک میکنی، بیشمار ایدهٔ خوب برای ساختن زندگی خوب پیدا میکنی؟! از جمله کم نیاوردن! نترسیدن! فقط و فقط به موفقیت اندیشیدن! حسین (ع) چه کرده بود؟! روی خیلیها را کم کرده بود! چیزی که خیلیها عرضهاش را نداشته و ندارند! پایش بیفتد، پا پس میکشند! حسین (ع) چه کرده بود؟! با زن و بچه و اهل و عیال، مردانه روی حرفش مانده بود... بدون اینکه توجیه و دلیل و بهانه بیاورد! این همان چیزی بود که اگر من یاد میگرفتم توی زندگیام داشته باشم، خیلی چیزها قشنگتر میشد!
tazi
ما برای آدم شدن به اینجا اومدیم! برای اینکه دین خدا رو زنده نگه داریم! دیگ و قابلمه رو که همه بلدند بار بذارن! اگرم قصدمون سیر کردن شکم مردم بود، یه جور دیگه میشد انجامش داد... چرا باید اینهمه راه بیایم؟!
tazi
منی که تمام عمرم رها بودهام خوب میدانم وابسته بودن چقدر میتواند ترسناک، عجیب و در عین حال به طرزی باورنکردنی جذاب باشد!
tazi
«من خدا رو دوست دارم؛ خدا هم تو رو دوست داره؛ پس من تو رو دوست دارم.
زبل خان
این خوشدلی کمرنگ که بدانی اگر تو حقی از خدای آسمانها نداری؛ اما در عوض یک نفر هست که پیشش آبرویی دارد و...؟! و ته این فکرها به خودم لرزیدم که سهم من از خدا و این دنیا چیست؟!
زبل خان
حجم
۵۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۸ صفحه
حجم
۵۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۸ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان