بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب یازدهم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب یازدهم)

بریده‌هایی از کتاب آدمکش حرفه‌ای (کتاب یازدهم)

۵٫۰
(۹)
ناگهان احساس کرد سینه‌اش خالی شده تا جایی که نمی‌توانست قلبش را احساس کند. او می‌دانست که دیگر زمانش داشت به پایان می‌رسید. پس مکا با صدای آرامی که تقریباً هیچ‌کس نمی‌توانست بشنود، زیر لب گفت: «لیولا، تنها کاری رو که می‌خوای انجام بده. من از ته قلبم امیدوارم که... تو دیگه درد نکشی و خیلی امیدوارم که کافِی رو نکشی... نه به‌خاطر کافِی بلکه به‌خاطر خودت...» و مکا آهسته چشم‌های بنفشش را بست.
Outis

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۱ صفحه

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۶۱ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد