بریدههایی از کتاب بی حد و مرز
۳٫۷
(۶۳۵)
چیزی بهاسم حافظهٔ خوب و بد نداریم؛ فقط حافظهٔ تعلیمدیده و تعلیمندیده داریم.
^^Eli^^
شما کاتب نیستید، شما کسی هستید که اطلاعات را به دست میآورد تا بعداً استفاده کند.
^^Eli^^
این کتاب را نوشتهام که این موضوع را به شما اثبات کنم. اگر در حال حاضر از تمام پتانسیلِ خود برای یادگیری یا زندگی استفاده نمیکنید، اگر شکافی بین واقعیتِ کنونی و واقعیت مطلوبتان وجود دارد، دلیلش این است که محدودیتی وجود دارد؛ این محدودیت باید از بین برود و در یکی از این سه حوزه جایگزین شود:
- محدودیت در ذهنیت شما: به خودتان، تواناییهایتان، آنچه لیاقتش را دارید یا آنچه ممکن است، باورِ کافی ندارید.
- محدودیت در انگیزهٔ شما: انگیزه، محرک، هدف یا انرژی لازم را برای عملکردن ندارید.
- محدودیت در روشهایتان: فرآیندی به شما آموزش داده شده است و بر اساس آن عمل میکنید، اما برای دستیابی به نتایجِ مدنظرتان مؤثر نیست.
kip
استن سر تکان داد و گفت: «قدرتِ زیاد، مسئولیت زیاد با خودش میآره.»
«دقیقاً همینطوره استن. عکسش هم درسته، یعنی مسئولیتِ زیاد با خودش قدرتِ زیاد میآره.»
بهنظرم خوشش آمد که البته مرا هم خیلی خوشحال کرد. اما چون قبلاً هرگز اینگونه این موضوع را بیان نکرده بودم، متوجه شدم در واقع یکی از انگارههای اصلیِ ذهنیتِ بیحدومرز را بیان کردهام. وقتی مسئولیتِ چیزی را قبول میکنیم، قدرتی فوقالعاده در وجودمان نفوذ میکند که همهچیز را بهتر کنیم.
ammarv93
افتِ حافظه کاملا طبیعی است؛ ما انسانیم نه ربات. اگر وقتی دچار این افت میشویم، بگوییم «حافظهام خیلی داغونه» یا «من اونقدر باهوش نیستم که این چیزها رو یادم بمونه»، بهشکلی منفی بر توانایی رشد و یادگیری خود تأثیر میگذاریم. به عبارت دیگر، باوری که ممکن است در واکنش به فراموشکردن در خود ایجاد کنیم، بسیار بیشتر از افتِ حافظه به ما آسیب میزند. اینطور حرفها بهجای اینکه اشتباه را تصدیق کنند و اطلاعات جدید به دست آورند، موجب تقویتِ باوری محدودکننده میشوند.
ammarv93
آنان که تلفنشان در دسترس بود، بیشتر از آن استفاده میکردند و گفته بودند بیشتر دچار حواسپرتی میشوند. همچنین کمتر از کسانی که به تلفن خود دسترسی نداشتند از شام لذت میبردند. دویر میگوید: «شاید فناوری مدرن خارقالعاده باشد، اما بهراحتی ما را از هدف اصلی منحرف میکند و از لذتِ کنارِ دوستان و خانواده بودن، میکاهد.»
ammarv93
«پایانِ دانش، قدرت است و استفاده از قضایا بهجهتِ ساخت مسائل؛ در آخر، دامنهٔ تمام حدس و گمانها اجرای عمل یا کاری است که باید انجام شود.»
به عبارت دیگر، دانش مهم است اما «انجامِ عمل است» که موجبِ قدرتمندشدن آن میشود.
sinooze
سادهترین و قدرتمندترین ابزار عملکردِ شخصی چیست؟ تقویمِ شما. ما چیزهای مهم را در برنامهمان وارد میکنیم: جلساتِ کاری، گردهمایی اولیا مربیان، قرارهای دندانپزشکی، بردنِ پشمالو به دامپزشکی و... میدانید مردم چه چیزهایی را برنامهریزی نمیکنند؟ رشد و توسعهٔ فردی خود را. اگر در تقویمتان نیست، احتمالاً انجام نخواهد شد. بهسادگی ممکن است روزتان را از دست بدهید و فراموش کنید بدن یا ذهنتان را نرمش دهید.
sinooze
قبلاً فکر میکردیم در اواخر دوران نوجوانی به اوجِ سیستم عصبی خود دست پیدا میکنیم و پس از آن مغزمان اصلاً تغییر نمیکند و فقط بدتر میشود. حالا میدانیم این گفته با واقعیت فاصلهٔ زیادی دارد. مغز ما ظرفیت لازم برای انعطافپذیری عصبی را دارد، یعنی ممکن است مغزمان تحتتأثیر اعمال و محیط اطرافمان تغییر کند و مجدد شکل بگیرد. مغز شما همواره در حال تغییر است و خود را با محیط اطرافِ شما و تقاضاهایی که از آن دارید، هماهنگ میکند.
sinooze
دَنیل جِی لویتین، عصبشناس، در کتاب خود بهنام ذهنِ سازماندهیشده؛ تفکرِ سرراست در عصر انبوه اطلاعات میگوید: «اینکه از مغزمان بخواهیم توجه و تمرکزش را از فعالیتی به فعالیتی دیگر تغییر دهد، موجب میشود قشر پیشپیشانی و جسم مخطط، گلوکوزِ اکسیژنه بسوزانند، یعنی همان سوختی که برای انجام وظایف خود نیاز دارند. تغییراتِ سریع و مستمر که ما با انجام چند کار همزمان موجبشان میشویم، آنقدر سریع سوخت مغز را تمام میکند که پس از مدتی کوتاه، احساس خستگی و گیجی میکنیم. در واقع تمام مواد مغذی موجود در مغز خود را خالی کردهایم. این امر موجب کاهش عملکردِ شناختی و فیزیکی در ما میشود.»
sinooze
شواهدی فزاینده وجود دارند که نشان میدهند اگر اجازه ندهیم ذهنمان لحظهای منحرف یا کِسِل شود، باید بهایش را بپردازیم و بهایش حافظهٔ ضعیف، مِه مغزی و خستگی است.
sinooze
واقعیت این است: اشتباه بهمعنای شکست نیست. اشتباهات نشان میدهند که شما در حال امتحانکردن چیزی جدید هستید. شاید فکر کنید همیشه باید فوقالعاده باشید، اما زندگی فقط مقایسهکردن خود با دیگران نیست، بلکه مقایسهکردن خودتان با کسی است که دیروز بودید. وقتی از اشتباهات خود درس میگیرید، شما را به چیزی بهتر از گذشته تبدیل میکنند.
همچنین به خاطر داشته باشید شما اشتباهاتتان نیستید. اشتباهکردن هیچ چیزی دربارهٔ شما بهعنوان یک فرد نمیگوید. بهراحتی میتوان نتیجه گرفت شما ذاتاً بیارزش هستید، اما اینطور نیست و همهٔ افراد اشتباهاتی مرتکب میشوند؛ اشتباهات شما را نمیسازند، شما آنها را زیر پا میگذارید و مانند پلکانی برای رفتن به مرحلهٔ بعد از آنها استفاده میکنید. مهم نیست چطور اشتباه کردهایم، مهم این است که چطور آن را مدیریت کنیم.
Niloofar
؛ همچنین کتابهایی دربارهٔ نظریهٔ یادگیریِ بزرگسالان، نظریهٔ هوشِ چندگانه، علوم اعصاب، رشد فردی، روانشناسی آموزشی، تندخوانی، و حتی شیوههای باستانیِ بهبود حافظه پیدا کردم! (دوست داشتم بدانم فرهنگهای پیشین قبل از اختراعِ دستگاههای ذخیرهٔ خارجی همچون صنعت چاپ و رایانهها، چگونه علم را به نسلهای بعدی منتقل میکردند.
pozitron77
انعطافپذیری یعنی یادگیریِ شما و بهتبع آن زندگیتان، چیزی ثابت نیست. با بهینهسازی و بازنویسی مغز خود، میتوانید هر چیزی میخواهید باشید یا هرچیزی را داشته باشید و با دیگران به اشتراک بگذارید. وقتی ذهنیت، انگیزه و روشهایی صحیح را اعمال میکند هیچگونه محدودیتی وجود ندارد.
Niloofar
«اگر بتوانیم کوههای یخی را کنترل کنیم، کنترل زیادی بر احساسات و زندگیمان پیدا خواهیم کرد. کوه یخی خود را آب کنید تا تمام موانع شسته شوند و از سر راه کنار بروند.»
کاربر ۱۹۳۷۹۷۲
«هیچ مشکلی را نمیتوان با همان سطحِ آگاهی که ایجادش کرده است، حل کرد.»
Monir Parandakh
من رسانههای اجتماعی را نهتنها منبعی برای سرگرمی، که برای آموزش و توانمندسازی میدانم. اما پیشنهاد میکنم آگاهانه از آن استفاده کنید، نه بدون تفکر و از سرِ عادت؛ هماهنگ با زندگی از آنها استفاده کنید تا بهرهوری و آرامشِ ذهنیتان را نربایند.
کاربر ۴۳۲۰۲۴۰
اغلب مغز خود را به دستگاههای هوشمند برونسپاری میکنیم و دستگاههای هوشمند کمی ما را احمق کردهاند. مغزهایمان ماشینهایی انطباقپذیرند که قادرند بیپایان تکامل یابند. با این حال معمولاً فراموش میکنیم که آنها را ورزش دهیم. همانطور که اتکای همیشگی به فناوریِ آسانسور بهجای استفاده از پلهها بهایی فیزیکی دارد، برای ماهیچههای ذهنیِ تنبل نیز باید بهایی سنگین بپردازیم. از مغزتان استفاده کنید، وگرنه برای همیشه از دستش خواهید داد.
کاربر ۴۳۲۰۲۴۰
دَنیل جِی لویتین، عصبشناس، در کتاب خود بهنام ذهنِ سازماندهیشده؛ تفکرِ سرراست در عصر انبوه اطلاعات میگوید: «اینکه از مغزمان بخواهیم توجه و تمرکزش را از فعالیتی به فعالیتی دیگر تغییر دهد، موجب میشود قشر پیشپیشانی و جسم مخطط، گلوکوزِ اکسیژنه بسوزانند، یعنی همان سوختی که برای انجام وظایف خود نیاز دارند. تغییراتِ سریع و مستمر که ما با انجام چند کار همزمان موجبشان میشویم، آنقدر سریع سوخت مغز را تمام میکند که پس از مدتی کوتاه، احساس خستگی و گیجی میکنیم. در واقع تمام مواد مغذی موجود در مغز خود را خالی کردهایم.
کاربر ۴۳۲۰۲۴۰
اگر ذهنیتمان با تمایلات و اهدافمان همراستا نباشد، هرگز به آنها دست نخواهیم یافت.
کاربر ۷۶۱۴۸۱۹
حجم
۷۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۷۷۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
قیمت:
۶۴,۰۰۰
۱۹,۲۰۰۷۰%
تومان