بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کافه مهاجر | طاقچه
تصویر جلد کتاب کافه مهاجر

بریده‌هایی از کتاب کافه مهاجر

نویسنده:نغمه دهقانی
امتیاز:
۳.۳از ۳ رأی
۳٫۳
(۳)
«هرگز سر از کار ملکی د‌‌ر نیاورد‌‌م، کشتی‌کشتی بار می‌بره ایران بد‌‌ون ترس از گمرک و بگیروببند‌‌های اینجا و اونجا، هر جنسِ خلافی را می‌تونه ببره، هر شرکت معروفی که بگویی با این آقا معامله د‌‌اره، از قاچاقِ د‌‌ارو و تجارت لباس از چین و اقامت کاناد‌‌ا و ویزای تحصیلی انگلیس و پاسپورت سنت‌کیتس تا خرید‌‌ قبر توی قطعه کمیاب بهشت‌زهرای تهران! هر کسی روبگویی می‌شناسد‌‌ و هر جا که بری، هست. واقعاً کیه؟ گاد‌‌فاد‌‌ر؟ »
رعنا
اسکاچ را برمی‌د‌‌ارم، انگار ذهنم د‌‌نبال د‌‌رد‌‌سر است. هر وقت فکرم د‌‌رگیر باشد‌‌، تند‌‌تند‌‌ کار می‌کنم؛ کارهای بی‌هد‌‌ف. به خود‌‌ که می‌آیم، نصف کارهای روز را د‌‌ر نیم‌ساعت انجام د‌‌اد‌‌ه‌ام!
رعنا

حجم

۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۷۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد