بریدههایی از کتاب مقام مردم
۴٫۰
(۸)
"مردم رهبرند" عبارت دیگری برای مردمسالاری است و سطح برداشت و عمق باور امام به مردمسالاری را میرساند. این که کارها دست مردم است. این که هیچ کس "حق ندارد" و "نمیتواند" چیزی را به مردم تحمیل کند و این که مردم نهایتاً صلاح و فساد و راهکارها را خوب تشخیص میدهند.
سعید رستگار
عنصری که به خواست مردم توجه دارد و به خواست آنها لباس منطقی میپوشاند و صورت قابل تحققی میبخشد، ولایت فقیه است.
Hamed Khajeh
اما نخبگی نیز در مکتب امام معنایش تغییر میکند. نخبه، یک شخصیت مردمی است، بلکه چیزی غیر مردم نیست. نخبه، کسی است که بتواند در نظام ولایی که نظامی مردمسالار است، به سعادت و راههای سعادت بشر بیاندیشد، مردم را بفهمد، برای ایشان دلبسوزاند، همهٔ دستآوردهای خود را به مردم بسپارد و همهٔ اندیشههای صالح خود را با مردم به پیش ببرد.
سعید رستگار
نخبه، کسی است که بتواند در نظام ولایی که نظامی مردمسالار است، به سعادت و راههای سعادت بشر بیاندیشد، مردم را بفهمد، برای ایشان دلبسوزاند، همهٔ دستآوردهای خود را به مردم بسپارد و همهٔ اندیشههای صالح خود را با مردم به پیش ببرد.
Hamed Khajeh
حالا میگویند که سیاست حق مجتهدین است. یعنی در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان. یعنی مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعی نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملّا بیایند دخالت بکنند. این از آن توطئهٔ سابق بدتر است برای ایران. ما اگر نظارت نکنیم؛ یعنی، ملت اگر نظارت نکنند در امور دولت و مجلس و همهچیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یکوقت به تباهی بکشد."
مهدی
"سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت، که همین سه باور به او قاطعیت میداد، شجاعت میداد و استقامت میداد: ۱. باور به خدا، ۲. باور به مردم، و ۳. باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همهٔ حرکتهای امام، خود را به معنای واقعی کلمه نشان داد. امام با دل خود با مردم حرف زد، مردم هم با جان خود به او لبیک گفتند، به وسط میدان آمدند و مردانه ایستادند و حرکتی که از هیچ نقطهای از دنیا نسبت به آن، نگاه محبتآمیزی وجود نداشت و دست کمکی دراز نشد، بهتدریج به سمت پیروزی حرکت کرد و در نهایت به پیروزی رسید."
بیانات در مراسم بیست و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)،.۱۳۹۲/۳/۱۴
ftima
«شخصیت و فلسفهٔ مستقل زندگی داشتن و تعظیم و احترام شعائر ملی و دینی بزرگترین سرمایههاست، حتی از علم بالاتر است. خاصیت شخصیت این است که مانع جذب شدن است. هر کمبودی قابل اصلاح است مگر بیشخصیتی. پیغمبر به عرب چه داد؟ شخصیت داد. از چه راه؟ از راه ایمان به مبادی اسلام که طبعاً شخصیت آفرین است.» (همان، ص ۶۳۵.)
«شخصیت دادن به یک ملت به این است که به آنها عشق و ایدهآل داده شود و اگر عشقها و ایدهآلهایی دارند که رویش را غبار گرفته است، آن گرد و غبار را زدود و دو مرتبه آن را زنده کرد.» (همان، ص ۵۷.)
فاطمه
یگانه نیرویی که مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر میشود، همین احساس منش و شخصیت است
فاطمه
یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفهٔ مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفهٔ مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساساً حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد.
وای به حال آن اجتماعی که این حس را از دست بدهد! این یک مرض اجتماعی است، و این غیر از آن «خودی» اخلاقی است که بد است و نفسپرستی و شهوتپرستی است. اگر اجتماعی این منش را از دست داد و احساس نکرد که خودش فلسفهٔ مستقلّی دارد که باید به آن فلسفه متکی باشد، و اگر به فلسفهٔ مستقلّ زندگی خودش ایمان نداشته باشد، هرچه داشته باشد از دست میدهد
فاطمه
«مسألهٔ احساس شخصیت، مسألهٔ بسیار مهمی است. از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که در خودش احساس شخصیت و منش کند، برای خودش ایدهآل داشته باشد و نسبت به اجتماعهای دیگر، حس استغنا و بینیازی داشته باشد، یک اجتماع اینطور فکر کند که خودش و برای خودش فلسفهٔ مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفهٔ مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات کند، و اساساً حفظ حماسه در اجتماع یعنی همین که اجتماع از خودش فلسفهای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد.
فاطمه
حجم
۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
حجم
۴۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
قیمت:
۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد