بریده‌های کتاب عصیان
کتاب عصیان اثر یوزف روت

کتاب عصیان

نویسنده:یوزف روت
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۳۷ رأی
۴٫۰
(۱۳۷)
من تابع قوانین کشورم بودم، چون فکر می‌کردم که کسانی عاقل‌تر از من آنها را وضع کرده‌اند و دست عدالت، به نام خدایی که جهان را خلق کرده است، آن قوانین را به اجرا درمی‌آورد. وای که بیش از چهار دهه زندگی کرده‌ام تا بفهمم که در پرتو آزادی کور بوده‌ام و تازه حالا در ظلمت زندان یاد گرفته‌ام که ببینم.
Mohammad
اگر محکوم به رنج بردنیم چگونه است که همه یکسان رنج نمی‌بریم؟
Mahsa Bi
بعضی‌ها می‌گن خدا خودش هوای آدم‌ها رو داره! ولی خدا اصلاً براش مهم نیست!
Mohammad
با خیالی آسوده و راحت و با سازگاری کامل با قوانین الهی و بشری، قوانینی که مطلوب کشیش‌ها و همین‌طور مطلوب کارمندهای دولت بود، اگر مردی غریبه وارد زندگی‌اش نمی‌شد تا همهٔ اینها را نابود کند، آن‌هم نه از سر شرارت، که تقدیر شوم او را پیش می‌برد و از او ابزاری می‌سازد بی‌اراده در دست شیطان، شیطانی که گاه، بی‌اینکه روح ما خبردار شود، در مشیت الهی مداخله می‌کند؛ و ما همچنان با خیالی آسوده به درگاه خداوند دعا می‌کنیم، با این تصور که این اوست که بر تمام امور ما ناظر است؛ و وقتی دعاها اجابت نمی‌شود، شگفت‌زده می‌شویم.
misbeliever
خیلی از آرزوها دیر محقق می‌شوند، آن‌هم زمانی که آدم دیگر پیر شده است و تقریباً دیگر آرزویی ندارد.
Mohammad
مردها یکی از دیگری بی‌فکرترند، همه‌شان می‌خواهند بدون قبول مسئولیت لذت ببرند، به قول معروف همه‌شان می‌خواهند، بدون آنکه بهایی بپردازند، صاحب همه‌چیز شوند.
❤ محمد حسین ❤
هنوز خدایی هست بالای سر همهٔ پزشک‌ها که سلامتی ما بسته به ارادهٔ اوست؛ و ازآنجاکه تا حالا خیلی مهربان بوده، به ما قوت‌قلب می‌دهد که فقط و فقط روی او حساب کنیم.
مروارید ابراهیمیان
شاید دست‌ها هم برای خودشان حافظه داشتند!
Sophie
علیه توست که من سر به عصیان برمی‌دارم، نه علیه آنها. تو مقصری، نه مزدورانت. تو میلیون‌ها دنیا داری ولی نمی‌دانی چه باید بکنی؟ قدرت مطلقت چه بی‌اثر است! آیا کوهی از وظایف بر گردنت است و نمی‌توانی آنها را از هم تفکیک کنی؟ عجب خدایی هستی! آیا قساوتت حکمتی است که ما از آن سر درنمی‌آوریم؛ پس چه ناقص خلقمان کرده‌ای! اگر محکوم به رنج بردنیم چگونه است که همه یکسان رنج نمی‌بریم؟ اگر رحمتت برای همه کافی نیست، دست‌کم عادلانه تقسیمش کن! اگر گناهی مرتکب شدم، نیتم آن بوده که کار خوبی انجام دهم! چرا نگذاشتی به پرنده‌های کوچک غذا بدهم؟ اگر تو خود به آنها غذا می‌دهی پس چه بد این کار را می‌کنی. آه ای‌کاش که هنوز می‌توانستم انکارت کنم. اما تو اینجایی. تنها، بی‌رحم، ابدی، توانا بر همه‌چیز، قادر مطلق و بالاترین مرجع؛ و هیچ امیدی نیست که مجازات شامل حال خودت شود، که مرگ تو را فرابخواند، که دلت به رحم بیاید. من لطفت را نمی‌خواهم! مرا به جهنم بفرست!
MediaAsvad
من لطفت را نمی‌خواهم! مرا به جهنم بفرست!
Mohammad

حجم

۱۳۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۱۳۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۵صفحه بعد