بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۱۹ رأی
۳٫۶
(۱۱۱۹)
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم میشود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبهرو شویم. وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم. یا اگر سطح عشق ما به خودمان بالاتر باشد، احتمالاً کماکان اطمینان خواهیم داشت که آنچه داریم و آنچه هستیم شایسته و قابلتحسین است
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
بر این فرض است که بخش اعظمی از مشکلات ذهنیمان از افکار و احساساتی ناشی میشوند که گرهشان باز نشده، بررسی نشده و با دقت کافی به آنها توجه نشده است.
soltani
بسیار مفید است اگر هنگام بررسی یک موضوع، مجال دهید که آن جنبهٔ آرام و همدلانهٔ وجودتان (یا یکی از دوستانتان) با حوصلهٔ تمام، توضیحات دقیقتان را درباره کارهای لازم بشنود. در این حالت دیگر با یک اضطراب سروکار نداریم، بلکه اکنون با مجموعهای از گامها سروکار داریم. چه بسا همه آنها گامهایی ساده نباشند، اما دستکم برایتان روشنتر است که هر یک از آن گامها قرار است چه نتیجهای داشته باشند.
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
ما اسیرانِ همیشگیِ هوسهای شانس و تقدیریم.
Dorsw003
یکی از الزامات اصلی برای قابلیت پذیرش عشق دیگری این است که تا حد مناسبی خودمان را دوست بداریم
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
Mana
وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم. یا اگر سطح عشق ما به خودمان بالاتر باشد، احتمالاً کماکان اطمینان خواهیم داشت که آنچه داریم و آنچه هستیم شایسته و قابلتحسین است.
Mana
اگر قرار بود جریان سیال آگاهی خویش را در مواقع پریشانی ضبط کنیم، نتیجه به شکل مجموعهای مغشوش و درهمریخته در میآمد: «... باز هم ماجرای این بیسکویتها، چرا، چرا، چرا، احمق، خدایا قرارداد سئول، اونها از پسش بر نمیآن، خودم باید انجامش بدم، باید برم دستشویی، به قرار فردا ساعت ۱۰: ۳۰ با لوک نمیرسم، اصلاً چرا خودم رو درگیر این قضیه کردم، این صورت حساب لعنتی، آخه چرا من، اشتباه از خودم بود، شاخههای این درختا، خوابم نمیبره ...»
این جریان سیال و پرسرعت را میتوان به تدریج رام کرد، قدرت سیلابیِ آن را گرفت، آن را به سوی جویبارهای روانتر هدایت کرد و به چیزهایی تبخیرش کرد که کمتر دلهرهآور باشند.
کاربر ۱۵۱۵۴۱۲
وقتی در آستانهٔ دچار شدن به احساسات غامض و دردناک قرار میگیریم، انتظارش هم میرود که نور آگاهی نیز دچار هراس شود و پرتو خویش را به جاهای دیگری بتاباند.
کاربر ۱۵۱۵۴۱۲
جایی در اعماق ذهنمان، بیرون از همه اتفاقات روزمره، یک قاضی نشسته است. او اعمالمان را زیر نظر دارد، عملکردمان را مطالعه میکند، تأثیرمان بر دیگران را بررسی میکند، موفقیتها و شکستهایمان را دنبال میکند، و بعد در نهایت درباره ما حکمی صادر میکند. حکم این قاضی چنان تأثیرگذار است که بر کل تصورمان از خویشتن سایه میافکند. میزان اعتماد به نفس و نیز همدلیمان با خویشتن را نیز تعیین میکند؛ بر مبنای آن است که خودمان را موجودی ارزشمند میدانیم یا برعکس موجودی محسوب میکنیم که اساساً بهتر میبود وجود نداشته باشد. این قاضی مسئول همان چیزی است که عزت نفس میخوانیم.
Tahan
وقتی در آستانهٔ دچار شدن به احساسات غامض و دردناک قرار میگیریم، انتظارش هم میرود که نور آگاهی نیز دچار هراس شود و پرتو خویش را به جاهای دیگری بتاباند. این که نمیکوشیم عقبنشینیهای ذهنمان را دقیقتر واکاوی کنیم، برای این است که همواره به شدت در حال محافظت از خودتصویریمان هستیم تا بتوانیم کماکان تصور خوبی از خودمان داشته باشیم
fm
وقتی از سوی دیگران بازخوردی دریافت میکنیم، با چه سرعتی دور خودمان حصار میکشیم؟ با توجه به این که درسهای ارزشمند اغلب در لفافههای دردناک در اختیارمان قرار میگیرد،
مهنوش
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
مهنوش
چه بسیار است مواقعی که آنها نیز چیزهایی میگویند که با احساسات یا امیال واقعیشان ــ چیزهای پست، هنگامی که احساس آسیبپذیری میکنند یا چیزهای نخوتبارانه، وقتی احساس حقارت میکنند ــ همخوانی ندارد و در خواهیم یافت که بهتر و والامنشانهتر آن است که آنها را ببخشیم که همیشه نمیتوانند حیات درونی خویش را به شکلی قابل اعتماد به ما منتقل کنند. این که این طور درباره دیگران فکر کنیم به هیچ وجه شرورانه نیست؛ بلکه رویکردی مهربانانه است که به ما انرژی میدهد تا نگاه دوباره و همدلانهتری به رفتاری بیندازیم که دفعهٔ نخست به نظرمان دهشتناک رسیده بود.
Mohsen Asadi
در یک رابطهٔ عاشقانه، چقدر حاضریم بابت خطاهایی که از جانب ما بوده عذرخواهی کنیم؟ اگر امکانات فراوانی برای عشق به خویشتن داشته باشیم، احساس خواهیم کرد واجد این توان هستیم که به اشتباههای خودمان اذعان کنیم و کماکان به عزت نفس خودمان باور داشته باشیم. اما اگر عشقمان به خویشتن بسیار شکننده باشد، اصلاً به خودمان اجازه نمیدهیم کوچکترین خطا یا اشتباهی را از جانب خودمان بپذیریم؛ در این حالت تهماندههای عزت نفسمان را نیز از دست میدهیم. آنقدر شکننده میشویم که هیچ کس نباید اطرافمان بپلکد.
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
احساس هیجان خود را توصیف کنید، چنان که گویی آن را برای یکی از دوستان همدل و علاقهمندتان توضیح میدهید.
اگر میتوانستید تغییراتی واقعگرایانه در زندگیتان ایجاد کنید، در پرتو این احساس هیجان چه چیزی را تغییر میدادید؟
این امرِ هیجانانگیز، سرنخی درباره چیزی است که در زندگیتان از قلم افتاده است؛ آن چیز چه میتواند باشد؟
اگر این امر هیجانانگیز به زبان میآمد، چه چیزی به شما میگفت؟
اگر این امر هیجانانگیز میتوانست زندگیتان را تغییر دهد، چه تغییراتی را توصیه میکرد؟
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
هر چیزی که در ما کنجکاوی برانگیزد یا باعث لذتی خاص شود، در حال ارائهٔ دادههایی ــ نسبتاً ناخوانا ــ درباره ما است، درباره چیز مهمی که در زندگیمان از قلم افتاده است یا کمتر از میزان لازم در زندگیمان وجود دارد. باید لحظهای درنگ کنیم تا متوجه جهتی شویم که، به شکل ناخودآگاه اما چه بسا به درستی، به سویش راهنماییمان کردهاند.
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
تمرین: تفسیر عصبانیت
هر چه زودتر بی آنکه با این فکر خودتان را اذیت کنید که چه کار پیشپاافتاده، غیرمنطقی و مزوّرانهای است، فهرستی از عصبانیتهای کنونیتان بنویسید. هر چه فهرست شما طولانیتر، بهتر. دیگران چطور آزارتان دادهاند؟ درباره چه موضوعهایی احساس غم، نوستالژی یا خستگی دارید؟
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
نمیدانم معنایش چیست که
دل و جانم غرق اندوه است
نکتهٔ مطلع این شعر آن است که همواره دلایل بسیار درستی وجود دارد که چرا دچار اندوه هستیم؛ موضوع این است که به خودمان اجازه ندادهایم این غمها را حس کنیم، زیرا بار مفروضاتی نامنصفانه بر دوشمان سنگینی میکند؛ مفروضاتی که برای ما تعیین کردهاند احساس غم و اندوه نسبت به چه موضوعهایی درست و بهنجار است و نسبت به چه موضوعهایی نادرست و غیرعادی است.
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
مشوقهای زیادی وجود دارند که از ما میخواهند دردهایمان را حس نکنیم و به آنها بیتوجهی کنیم. اما در نهایت، این پریشانی فراگیر که هیچ گاه وجودش را نپذیرفتهایم چه بسا تمام وجودمان را غرق افسردگی سازد.
کاربر ۳۴۰۶۱۸۱
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان