بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۱۹ رأی
۳٫۶
(۱۱۱۹)
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
بارفتن
چه بسا برای بسیاری از غمهایمان راه حل سریعی وجود نداشته باشد، اما این کار بیاندازه کمکمان میکند که سر و شکل آنها را بشناسیم.
Minki
به طور سنتی پسران اجازه ندارند که اعتراف کنند دلشان میخواهد گریه کنند و دختران نیز اجازه ندارند برخی آرزوها و آمال خاص را در ذهن بپرورند تا مبادا به زنانگیِ وجودشان لطمه بزند.
Minki
لازمههای بلوغ این است که رانهای همیشگی در ما باشد تا امور ناخودآگاه را به امور آگاهانه تبدیل کنیم، تا این رویه یاریمان کند در هنر خودشناسی استاد شویم.
sky
شکاکان یونان باستان که نقصها و کاستیهای ذهن انسان را بررسی کرده بودند، توصیهشان این بود که بیاموزیم رویکردی را در خودمان پرورش دهیم که آن را اِپوخه میخواندند؛ که میتوان آن را به «احتیاط و خودداری» یا «تعلیق حکم و داوری» ترجمه کرد. وقتی از میل طبیعیمان به خطا آگاه شویم، آنگاه نباید هیچ گاه شتابزده تصمیم بگیریم؛ باید مجال دهیم که ایدههای ذهنیمان فرو بنشینند تا بعد بتوان در بازههای زمانی مختلف و مجزا آنها را از نو ارزیابی کرد.
its_Samane 🌱
ما اسیرانِ همیشگیِ هوسهای شانس و تقدیریم.
zohreh
عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
Hadis
زندگی بسیار بیشتر از آن حدی نگرانکننده است که حاضر به پذیرش آن هستیم.
Hadis
مشوقهای زیادی وجود دارند که از ما میخواهند دردهایمان را حس نکنیم و به آنها بیتوجهی کنیم. اما در نهایت، این پریشانی فراگیر که هیچ گاه وجودش را نپذیرفتهایم چه بسا تمام وجودمان را غرق افسردگی سازد.
Maedeh
وقتی سطح عشقمان به خویشتن به قدر کافی باشد، میتوانیم به سهولت به دیگران نه بگوییم؛ دیگر دیوانهوار سعی نخواهیم کرد دیگران را راضی نگاه داریم.
نگاری
عشق به خویشتن مبنا و هستهٔ اصلیِ پاسخ به این معما است که ما به لحاظ عاطفی که هستیم. تا حد زیادی همین ویژگی است که تعیین میکند یک شخص تا چه حدی نسبت به خود گرم و گشادهرو است، چقدر خودش را میبخشد و پذیرای خودِ واقعی خویش است، و در برابر مخالفتها و اوج و فرودها چقدر میتواند ثابت قدم باشد.
its_Samane 🌱
هاینریش هاینه، شاعر آلمانی شعری با عنوان لورِلای سرود که با اعترافی بیپرده آغاز میشود:
نمیدانم معنایش چیست که
دل و جانم غرق اندوه است
نکتهٔ مطلع این شعر آن است که همواره دلایل بسیار درستی وجود دارد که چرا دچار اندوه هستیم؛ موضوع این است که به خودمان اجازه ندادهایم این غمها را حس کنیم، زیرا بار مفروضاتی نامنصفانه بر دوشمان سنگینی میکند؛ مفروضاتی که برای ما تعیین کردهاند احساس غم و اندوه نسبت به چه موضوعهایی درست و بهنجار است و نسبت به چه موضوعهایی نادرست و غیرعادی است.
its_Samane 🌱
مغز ما ابزاری بینظیر است که در سطحی خارقالعاده واجد توانایی اندیشیدن، ترکیب و تألیف ایدهها، یادآوری و تخیل است. اما همین مغز ــ که به دلیل شکل و شمایلش میتوان آن را گردو هم خواند ــ همچنین ماشینی است که دچار نقایص بسیار ظریف و خطرناک است. مغز ما دچار نقایصی است که عموماً حضورشان را به ما اعلام نمیکنند و از این رو، سرنخهای بسیار معدودی به ما میدهند که چگونه باید درباره فرآیندهای ذهنیمان گوشبهزنگ باشیم.
rain
میزان عشقمان به خویشتن در سراسر زندگیمان تأثیر دارد. شاید وسوسه شویم فرض کنیم که گرچه سختگیری به خودمان کاری دردناک است، اما در نهایت برایمان مفید واقع خواهد شد. وقتی مدام خود را شلاق میزنیم تصورمان این است که این راهبردی برای بقا است، که ما را از خطرات فراوانِ افراطگریها و رضایتهای بیوجه از خویشتن حفظ میکند. اما خطراتی که ناهمدلیِ مدام نسبت به گرفتاریهایمان در بر دارد، اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. نومیدی، افسردگی و خودکشی به هیچ وجه خطرات کوچکی نیستند.
rain
زیرا سه چهارم پریشانیهای ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگرانکننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانیهایمان فرصت لازم و کافی نمیدهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند.
کاربر ۱۸۹۹۴۳۴
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم میشود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبهرو شویم. وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم. یا اگر سطح عشق ما به خودمان بالاتر باشد، احتمالاً کماکان اطمینان خواهیم داشت که آنچه داریم و آنچه هستیم شایسته و قابلتحسین است
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
فراموشی، انتقامِ آن افکاری است که طی روز از پرداختن به آنها اجتناب کردهایم.
rom
در اتاق خواب نسبت به امیالمان چه احساسی داریم؛ آیا آنها را پاک و طبیعی میدانیم یا برعکس انزجارآمیز و آکنده از گناه میپنداریم؟ اگر در شخصیت ما به میزان کافی عشق به خویشتن در کار باشد، آنگاه میتوانیم دریابیم که گرچه امیال ما همواره قدری عجیب و غریباند، اما به هیچ وجه آنها را امیالی بد یا تاریک تلقی نخواهیم کرد. امیال ما واقعاً نمیتوانند بد و تاریک باشند، زیرا به ما تعلق دارند و ما به لحاظ درونی اطمینان داریم که به طور ذاتی گناهکار نیستیم. هیچ لزومی ندارد که پیش خودمان شرمنده باشیم.
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
وقتی شخصی دیگر ما را میآزارد یا تحقیرمان میکند، چه بسا بتوانیم از کنار این توهین بگذریم و هیچ اعتنایی نکنیم، زیرا اطمینان داریم که ما هم حق داریم همانطور که هستیم وجود داشته باشیم. یا شاید بخواهیم دیگران را مجبور کنیم که به ما احترام بگذارند، در فکر فرو رویم و در درونمان بشکنیم، و با چند کلمهٔ بیادبانه کل وجودمان به لرزه بیفتد. وقتی در شرایطی قرار میگیریم که باید کاری انجام دهیم که شاید برای دیگران احمقانه به نظر برسد، شاید احساس کنیم به خطرش نمیارزد؛ یا شاید بتوانیم مذمّت دیگران را تاب آوریم، زیرا به قدر کافی درونمان محکم و استوار است.
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم میشود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبهرو شویم. وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم. یا اگر سطح عشق ما به خودمان بالاتر باشد، احتمالاً کماکان اطمینان خواهیم داشت که آنچه داریم و آنچه هستیم شایسته و قابلتحسین است
کاربر ۱۳۰۸۳۵۸
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان