بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خودشناسی | صفحه ۳۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خودشناسی

بریده‌هایی از کتاب خودشناسی

۳٫۶
(۱۱۲۲)
اکنون از خودتان بپرسید: اگر چنین اتفاقی برای یکی از دوستانتان افتاده بود، چه مشورتی به وی می‌دادید؟ احتمالاً چه می‌گفتید؟
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
تمرین: تفسیر عصبانیت هر چه زودتر بی آنکه با این فکر خودتان را اذیت کنید که چه کار پیش‌پاافتاده، غیرمنطقی و مزوّرانه‌ای است، فهرستی از عصبانیت‌های کنونی‌تان بنویسید. هر چه فهرست شما طولانی‌تر، بهتر.
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
۲. واگشاییِ عاطفی با خودتان درباره چالشی عاطفی یا مجموعه‌ای از تردیدها صحبت کنید.
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
۱. واگشاییِ عمل‌گرایانه قدم به قدم با چالش‌های این شیوهٔ عمل‌گرایانه روبه‌رو شوید. پرسش‌های زیر را از خودتان بپرسید: باید چه گام‌هایی برداری؟ دیگران باید چه کارهایی بکنند؟ بعد باید چه اتفاقی بیفتد؟
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
تمرین: تفسیرِ اضطراب موضوع‌هایی را روی کاغذ بیاورید که بیش از دیگر چیزها باعث اضطرابتان هستند؛ دست‌کم هشت نمونه بیابید.
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
از همین خرده‌تحقیرها و بی‌اعتنایی‌های ریز است که سرانجام حجم‌های عظیم کین‌توزی در ما شکل می‌گیرد؛ برای مثال، توان دوست داشتن را از دست می‌دهیم یا اصلاً تحمل نداریم که کسی ما را لمس کند.
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟ هم اکنون بابت چه چیزی عصبانی‌ام؟ هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
کثیری از امور ناخودآگاه چیزهایی بغرنج‌اند که از مواجههٔ رودررو و نزدیک با آن‌ها روی برمی‌گردانیم. برای مثال، ممکن است نسبت به کسانی که فکر می‌کنیم دوستشان داریم، بدجور عصبانی باشیم و بابت این موضوع سخت آشفته شده باشیم. چه بسا بیش از اندازه‌ای که برای یک فردِ خوب، عادی محسوب می‌شود، بیرحم و حسود باشیم.
کاربر ۸۵۰۵۱۸۰
همه ما به دلیلی که بسیار قابل‌فهم به نظر می‌رسد، به خودمان دروغ می‌گوییم: دلیلش آن است که می‌خواهیم از درد اجتناب کنیم. از آنجا که همه ما شکننده و نازک‌نارنجی هستیم، در این کار خبره شده‌ایم که افکار آزارنده را به قلمرو ناخودآگاهمان برانیم.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
میراث عاطفی‌مان همیشه گریبان‌گیر ما است، زیرا در وضعیتی به ما واگذار شده است که به تمامی بی‌دفاع و درمانده بوده‌ایم. نخستین سال‌های زندگی دورهٔ آسیب‌پذیری حاد و فراگیر است.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
وقتی با غریبه‌ای دیدار می‌کنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بی‌درنگ احساس بی‌ارزشی و رقت‌انگیزی می‌کنیم. یا اگر سطح عشق ما به خودمان بالاتر باشد، احتمالاً کماکان اطمینان خواهیم داشت که آنچه داریم و آنچه هستیم شایسته و قابل‌تحسین است
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
به سادگی می‌توان سرمنشأ ندای این قاضی درونی را ردیابی کرد: این ندا حاصل درونی‌سازیِ صدای افرادی است که زمانی بیرون از ما بوده‌اند. ما لحن یک مراقب مهربان و لطیف را جذب کرده‌ایم، که دوست داشت به نقاط ضعف ما بی‌امان بخندد و اسم‌هایی دوست‌داشتنی روی ما می‌گذاشت؛ یا این که صدای پدر و مادری خسته و عصبانی را جذب کرده‌ایم؛ یا تهدیدهای رعب‌آور یکی از اعضای بزرگ‌تر خانواده که هر لحظه در پی تحقیر ما بود؛ یا حرف‌های قلدر کلاس یا معلمی که هر کاری می‌کردیم از ما راضی نمی‌شد.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
سه چهارم پریشانی‌های ما ناشی از این نیست که چیزهایی نگران‌کننده وجود دارند، بلکه ناشی از آن است که به نگرانی‌هایمان فرصت لازم و کافی نمی‌دهیم که درک شوند و بدین ترتیب خنثی گردند. صرف این که به اضطراب‌هایمان گوش فرا دهیم باعث می‌شود قدری از شدتشان کاسته شود.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش می‌خوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافته‌ایم.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
این که نمی‌کوشیم عقب‌نشینی‌های ذهنمان را دقیق‌تر واکاوی کنیم، برای این است که همواره به شدت در حال محافظت از خودتصویری‌مان هستیم تا بتوانیم کماکان تصور خوبی از خودمان داشته باشیم.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
نباید خودمان را سرزنش کنیم که چرا چندان از ذهن خودمان سر در نمی‌آوریم. این معضل در خودِ معماری مغز ما ریشه دارد؛ زیرا مغز ما اندامی است که طی هزاران سال نه برای غربال‌گریِ صبورانه و درون‌نگرانهٔ ایده‌ها و عواطف، بلکه برای تصمیم‌گیری‌های سریع و غریزی تکامل یافته است.
کاربر ۵۶۲۰۰۵۷
اگر حد شایسته‌ای از عشق به خویشتن وجود نداشته باشد، مهربانی دیگری را نیز همواره محبتی اشتباه یا ساختگی و حتی در برخی مواقع توهین‌آمیز می‌پنداریم؛ زیرا محبتشان از نظر ما به این معنا است که آنان اصلاً ذره‌ای ما را درک نکرده‌اند و درنیافته‌اند که ارزیابی نسبی ما درباره چیزهایی که شایسته‌اش هستیم با آنان چقدر متفاوت است.
M A H I M A
وقتی دچار فقدان عشق به خویشتن باشیم، ایجاد روابط عاشقانه تقریباً برایمان ناممکن می‌شود؛ زیرا یکی از الزامات اصلی برای قابلیت پذیرش عشق دیگری این است که تا حد مناسبی خودمان را دوست بداریم
M A H I M A
جستجوی‌مان برای خودشناسی موفقیت‌آمیز باشد، در نهایت باعث خواهد شد که اذعان کنیم چقدر شناخت کمی از خودمان داریم و شاید حتی هرگز نتوانیم به شناخت کامل و بی‌نقصی از خودمان برسیم.
ARR
احساسات و امیالی که واکاوی نشده‌اند، به سادگی ما را به حال خود نخواهند گذاشت؛ آنان در وجودمان لانه می‌کنند و انرژی خود را به شکلی تصادفی به دیگر مسائل مجاور خویش می‌گسترانند. جاه‌طلبی‌ای که خودش را نشناسد، به شکل اضطراب بروز می‌کند. حسادت به لباس کینه در می‌آید؛ عصبانیت به خشم تبدیل می‌شود؛ اندوه به تدریج به افسردگی می‌انجامد. اموری که انکارشان کرده‌ایم، سیستم را تحت فشار و تنش قرار می‌دهند. دچار تیک‌های مضر می‌شویم؛ مثل حرکات غیرارادی در صورت، ناتوانی جنسی، ناتوانی شغلی، اعتیاد به الکل یا علاقهٔ مفرط به پورنوگرافی. هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش می‌خوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافته‌ایم.
reza.sadeghi

حجم

۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۴۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان