بریدههایی از کتاب خودشناسی
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات پندار تابان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۱۲۲ رأی
۳٫۶
(۱۱۲۲)
شکاکان یونان باستان که نقصها و کاستیهای ذهن انسان را بررسی کرده بودند، توصیهشان این بود که بیاموزیم رویکردی را در خودمان پرورش دهیم که آن را اِپوخه میخواندند؛ که میتوان آن را به «احتیاط و خودداری» یا «تعلیق حکم و داوری» ترجمه کرد. وقتی از میل طبیعیمان به خطا آگاه شویم، آنگاه نباید هیچ گاه شتابزده تصمیم بگیریم؛ باید مجال دهیم که ایدههای ذهنیمان فرو بنشینند تا بعد بتوان در بازههای زمانی مختلف و مجزا آنها را از نو ارزیابی کرد. به خصوص باید نسبت به تأثیرات هیجانات جنسی، خستگی و نیز عقاید عرفی و عمومی بر شکلگیری طرحهای ذهنیمان، هوشیار و گوشبهزنگ باشیم.
شیما
هرگاه دچار از خودبیخبری باشیم معمولاً به سرگردانی و آشفتگی نیز مبتلا میشویم: برخی روزها کجخلق یا غمگینیم، بی آنکه اصلاً دلیلش را بدانیم، یا چه بسا احساس کنیم در شغلمان دچار سردرگمی شدهایم، اما نتوانیم چیزی بیش از این بگوییم که میخواهیم «کاری خلاقانهتر بکنیم» یا «کاری بکنیم که باعث شود جهان جای بهتری شود»؛ طرحها و نقشههایی که آنقدر مبهماند که هنگام مواجهه با برنامههای اصولیِ دیگران، دچار احساس ضعف و آسیبپذیری میشویم.
ادیب
بایستی با اضطرابهایمان شاخ به شاخ شویم؛ باید خودمان را مجبور کنیم که تصور کنیم اگر پیشگوییهای بدشگون و فاجعهآمیزِ این اضطرابها واقعاً رخ دهند، چه اتفاقی خواهد افتاد: اگر هر آنچه در ما احساس نگرانی مبهم ایجاد میکند واقعاً پیش بیاید، چه بر سرمان خواهد آمد؟ کدام خطرها واقعی هستند؟ چطور ممکن است که وقتی همه چیز در هم پاشیده است، کماکان حال ما خوب باشد؟ بازی کردن با وخیمترین وقایع، یکی از بهترین راهها است که یک نگرانی آزارنده را بالاخره خنثی کنیم. بایستی با بدترین نگرانیهایمان تک به تک روبهرو شویم تا دریابیم که اکثرشان چندان ناظر به هیچ خطر جدیای نیستند.
کاربر ۶۸۲۰۱۵۱
کلید ورود به تعمق فلسفی این سه پرسش مهم است:
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
کاربر ۶۸۲۰۱۵۱
تقریباً هرگاه در کار دروننگری تعلل کنیم، هزینهٔ بالایی خواهیم پرداخت. احساسات و امیالی که واکاوی نشدهاند، به سادگی ما را به حال خود نخواهند گذاشت؛ آنان در وجودمان لانه میکنند و انرژی خود را به شکلی تصادفی به دیگر مسائل مجاور خویش میگسترانند. جاهطلبیای که خودش را نشناسد، به شکل اضطراب بروز میکند. حسادت به لباس کینه در میآید؛ عصبانیت به خشم تبدیل میشود
کاربر ۶۸۲۰۱۵۱
هرگاه دچار از خودبیخبری باشیم معمولاً به سرگردانی و آشفتگی نیز مبتلا میشویم
محمد کریمی
یکی از الزامات اصلی برای قابلیت پذیرش عشق دیگری این است که تا حد مناسبی خودمان را دوست بداریم، که البته بایستی طی سالیان متمادی و عمدتاً در دوران کودکی در ما شکل گرفته باشد. ما نیازمند میراثی احساسی هستیم که خود را اساساً شایستهٔ عشق بدانیم، تا در برابر عواطفی که بعدها همسر آیندهمان نثار ما میکند بیحس نباشیم. اگر حد شایستهای از عشق به خویشتن وجود نداشته باشد، مهربانی دیگری را نیز همواره محبتی اشتباه یا ساختگی و حتی در برخی مواقع توهینآمیز میپنداریم؛ زیرا محبتشان از نظر ما به این معنا است که آنان اصلاً ذرهای ما را درک نکردهاند و درنیافتهاند که ارزیابی نسبی ما درباره چیزهایی که شایستهاش هستیم با آنان چقدر متفاوت است
فاطمه
یا این که صدای پدر و مادری خسته و عصبانی را جذب کردهایم؛ یا تهدیدهای رعبآور یکی از اعضای بزرگتر خانواده که هر لحظه در پی تحقیر ما بود؛ یا حرفهای قلدر کلاس یا معلمی که هر کاری میکردیم از ما راضی نمیشد. به این دلیل این صداها را درونی کردهایم که در لحظاتی کلیدی در گذشته به نظرمان بسیار متقاعدکننده و تردیدناپذیر میرسیدهاند. افرادی که بر ما تسلط داشتهاند پیامهای خود را آنقدر تکرار کردهاند که سرانجام، چه خوب چه بد، در شیوهٔ تفکر ما جای گرفتهاند.
فاطمه
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
صداقت و راستی
mer3had
بپذیریم که همواره به واسطهٔ یک دیوارهٔ شیشهایِ بسیار غیرقابلاعتماد و پراعوجاج است که به واقعیت مینگریم و از این رو بایستی مدام قضاوتها و داوریهایمان را تعلیق کنیم
Mohammad
زندگی بسیار بیشتر از آن حدی نگرانکننده است که حاضر به پذیرش آن هستیم. ما مدام باید در جهانی نامطمئن مسیریابی و حرکت کنیم. ما اسیرانِ همیشگیِ هوسهای شانس و تقدیریم.
kimia
وقتی در آستانهٔ دچار شدن به احساسات غامض و دردناک قرار میگیریم، انتظارش هم میرود که نور آگاهی نیز دچار هراس شود و پرتو خویش را به جاهای دیگری بتاباند. این که نمیکوشیم عقبنشینیهای ذهنمان را دقیقتر واکاوی کنیم، برای این است که همواره به شدت در حال محافظت از خودتصویریمان هستیم تا بتوانیم کماکان تصور خوبی از خودمان داشته باشیم.
sepideh
باید بدانیم که عشق شرافتمندانه به خویشتن با خودخواهی فرق دارد: عشق به خویشتن یعنی احساس صحیحِ احترام به خودمان.
کاربر ۳۹۵۶۰۹۶
معدودی از ما این شانس را مییابند که از دورهٔ کودکی به شکلی سالم و سلامت خارج شوند.
فاطمه
میزان عشق ما به خودمان به طور مشخص هنگامی معلوم میشود که با تهدیدهایی از سوی دیگران روبهرو شویم. وقتی با غریبهای دیدار میکنیم که دارای چیزهایی است که ما فاقدشان هستیم (شغل بهتر، همسر دلپسندتر و از این دست)، در صورتی که عشق ما به خودمان کم باشد، احتمالاً بیدرنگ احساس بیارزشی و رقتانگیزی میکنیم.
فاطمه
وقتی اضطرابهایمان به نحوی روشمند نظم و ترتیب بیابند و به آنها پرداخته شود، بیاعصابیمان نیز به طور کلی افول خواهد کرد.
فاطمه
صرف این که به اضطرابهایمان گوش فرا دهیم باعث میشود قدری از شدتشان کاسته شود.
فاطمه
هر آنچه به اصطلاح «اعتیاد» ش میخوانیم، اساساً علایم احساسات بسیار دشواری است که هیچ راهی برای مدیریتش نیافتهایم.
فاطمه
مغز ما اندامی است که طی هزاران سال نه برای غربالگریِ صبورانه و دروننگرانهٔ ایدهها و عواطف، بلکه برای تصمیمگیریهای سریع و غریزی تکامل یافته است.
مشکات'
هم اکنون بابت چه چیزی اضطراب دارم؟
هم اکنون بابت چه چیزی عصبانیام؟
هم اکنون بابت چه چیزی هیجان دارم؟
کاربر ۷۹۳۱۱۵۶
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰۵۰%
تومان