بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ضیافت | طاقچه
کتاب ضیافت اثر افلاطون

بریده‌هایی از کتاب ضیافت

۳٫۹
(۲۲)
آموزگار خوب آن است که شاگرد را به راهی هدایت کند که او خود بتواند کشف حقایق کند. دربارهٔ آثار کتبی خوب نیز همین سخن را می‌توان گفت. یعنی عبارت آن نیست که مستقیماً خواندنش چیزی به خواننده بیاموزد، بلکه آن است که فکر خواننده را بیدار و متنبه کند و چون فکر به کار افتاد بسا حقایق را خود کشف می‌نماید. نوشته‌هایی که این خاصیت را داشته باشد فراوان نیست. آثار افلاطون این ویژگی را به کمال داراست.
Hashem Fardinnezhad
عاشقی که با تنِ بشری، و نه با نفس انسانی عشق می‌ورزد، او را نه قدر و قیمتی هست و، نه عشق او را دوام و ثباتی
فاطمه
باور درستی که نتواند منطق خود را اثبات کند، دانایی نیست.
𝐍𝐨𝐜𝐭𝐮𝐫𝐧𝐞
آگاثون گفت: سقراط من نمی‌توانم تو را اقناع کنم. سقراط پاسخ داد: تو حقیقت را نمی‌توانی اقناع کنی، اما سقراط را چرا.
𝐍𝐨𝐜𝐭𝐮𝐫𝐧𝐞
کتاب چیزی است جامد و بی‌جان که محتویات خود را نمی‌تواند توضیح دهد و با مقتضای حال مناسبت دهد و مطابق فهم خواننده سخن بگوید؛ از این‌رو سوءبرداشت بسیار ممکن است پیش آید و فایدهٔ خواندن کتاب کم باشد. بنابراین تعلیمات سقراط تماماً شفاهی بوده، آن هم نه به‌صورت تدریس و نطق و خطابه؛ بل به‌صورت مباحثه و مجادله.
فاطمه
گفت که عشق نه زیبا است، و نه نیکو. از او پرسیدم که تو ای دیوتیما! آیا گمان می‌کنی که عشق بدی و زشتی است؟ گفت: خاموش! مگر آنچه را که زیبا نیست باید زشت باشد؟ مگر نمی‌دانی که میان دانایی و نادانی فاصله‌ای وجود دارد؟ گفتم: آن فاصله کدام است؟ گفت: باور درستی که نتواند منطق خود را اثبات کند، دانایی نیست. اما چون شناخت به حقیقت است، نادانی هم نیست و این فاصلهٔ میان دانایی و نادانی است.
𝐬𝐚𝐫𝐢𝐧𝐚𝐲
حکیم گفت: به سعادت کسی پس از مرگ نمی‌توان حکم کرد.
0014
در جایی از قول سقراط می‌گوید: «هیچ‌کس حق ندارد راضی شود که در گمراهی و نادانی بماند، و نیز کسی نباید حقیقت را پنهان کند.»
Alireza Yoonesi
کسی که بخواهد راه عشق را درست بپیماید، باید در دورانِ جوانی به زیبارویی دل بندد. و اگر راهبرش راه را درست به او نشان داده باشد، فقط دل به یک زیباروی می‌بندد و این دلبستگی، اندیشهٔ خوب و زیبا در او پدید می‌آورد. وقتی که چنین شد، آن‌گاه پی خواهد برد که زیبایی یک بدن همانند زیبایی بدن‌های دیگر است؛ از این‌رو به‌طور کلی دلباختهٔ تنها یک بدن می‌گردد.
niloufar.dh
هسیود چنین می‌گوید: «هرج‌ومرج عالم هستی را فرا گرفته بود، تا اینکه زمین آفریده شد، زمین مرکز ثقل اشیاء گردید. و پس از آن عشق پدید آمد. پس زمین و عشق بودند که جانشین هرج‌ومرج و بی‌شکلی آغازین هستی شدند.»
رئوف

حجم

۱۲۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱۲۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد