بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ابر تندر | صفحه ۶ | طاقچه
کتاب ابر تندر اثر نیل شوسترمن

بریده‌هایی از کتاب ابر تندر

۴٫۸
(۷۵)
«تقصیر منه! به‌خاطر من این کار رو کردن!» «روئَن، اصلاً خودت می‌فهمی چی می‌گی؟ همه‌چی که به‌خاطر تو نیست! هر خرابکاری‌ای که توی داس‌شهر کرده باشی هم که دلیل نمی‌شه به خاطرش بیان سراغ خونواده‌ت. داس‌ها اون‌جوری نیستن. اونا کینه به دل نمی‌گیرن. آدمای فرزانه‌ای هستن.» فایدهٔ بحث کردن چه بود؟ تایگِر هرگز نمی‌فهمید و شاید هرگز هم نباید می‌فهمید. او می‌توانست هزاران سال به عنوان یک پسر خوش‌گذران و سرخوش زندگی کند و هرگز هم نداند که داس‌ها چه‌قدر حقیر، کینه‌جو و چه‌قدر انسان بودند.
Alpha
اگر امید تنها چیزی بود که برایشان باقی مانده بود، نمی‌خواست از او دریغش کند. بگذار تا زمانی که آخرین چشمهٔ امید هم می‌خشکد، امید داشته باشد.
Anna
«توانایی‌های هدررفته، یکی از ناراحت‌کننده‌ترین چیزهاست
Anna
این نظریه اصلاً مایهٔ نگرانی من نیست. اما می‌دانم که باید نگرانم کند. حالا از این‌که چه‌قدر کم نگرانم، نگران شده‌ام.
Anna
رنج ناشی از آگاهی، قابل تحمل نیست.
Anna
من هیچ‌وقت تاوان اون جنایت‌ها رو ندادم. ولی یه روزی بازتابش برمی‌گرده.
Anna
من کسی هستم که برای آن‌ها اندوهگین می‌شود چون خودشان نمی‌توانند.
Anna
مرز میان آزادی و مجوز داشتن، باریک است. اولی واجب است و دومی خطرناک... شاید خطرناک‌ترین چیزی که گونهٔ خالق من تاکنون با آن مواجه شده.
Anna
اگه قرار باشه با کارهایی که از انجام دادنشون پشیمانیم قضاوت بشیم، هیچ انسانی شایستگی جارو کردن زمین رو هم نخواهد داشت.
دانیال محمدخانی
طرف جلوی تالار به راه افتاد تا با داس نه‌چندان شریف گُدارد روبه‌رو شود.
پسری که الان هستم!!

حجم

۴۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

حجم

۴۳۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۲۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد