- طاقچه
- دفاع مقدس
- کتاب قصهی شال
- بریدهها
بریدههایی از کتاب قصهی شال
۴٫۷
(۱۸)
یک اسبسوار سراپا سفید را میدید که با صورتی که مثل مهتاب درخشان، دورِ جانماز میگردد. تمام وجودش پر از حرارت شد، دلهره به جانش افتاد. بیاختیار بلند شد، ایستاد و گفت: «یا رسولالله! من بچهام را از شما میخواهم، ولی سالم. اگر ماندنی است، از خدا بخواه بچهام را صحیح و سالم به من برگرداند.»
به خودش که آمد، تنها ردی از بوی عطر اسبسوار باقی مانده بود.
مجهول
وقتی وارد مسجد شدند، مادر یکراست رفت سراغ مسئول ثبتنام و گفت: «حاجآقا! اگر یک نفر بخواهد به اسلام پناهنده بشود، شما ردش میکنید؟»
مسئول با تعجب سرش را بلند کرد. مادر ادامه داد: «این بچهٔ من میخواهد عضو شود و پناهنده به بسیج شود.»
مسئول سرش را پایین انداخت، مانده بود که چه بگوید. آهسته گفت: «والله مادر! خیلی از مادرها میآیند و به ما اعتراض میکنند که چرا جوان نوزدهبیستسالهشان را عضو بسیج کردهایم! آنوقت شما خودتان آمدهاید اصرار میکنید که ما این بچه را عضو کنیم!»
مادر گفت: آنها خیلی اشتباه میکنند. شما هم باید اسم بچهٔ مرا بنویسید.»
جعفری
محمد زیرزمین خانه را جمعوجور کرد، وسایل کارش را به آنجا برد و مشغول شد. کمکم مشتریهایش زیاد شدند؛ اما یک چیز برایش اصل بود: موقع نماز، کار تعطیل است.
جعفری
درِ خانه همیشه باز بود و خانه همیشه شلوغ و پر از وسایل مورد نیاز جبهه. محمد خودش را مشغول کارها میکرد و بیکار نمینشست؛ حتی ظرفها را میشست و خانه را جارو میکرد. وقتی هم کسی طعنه میزد که این کارها برای زنهاست، جواب میداد: «کجای اسلام آمده که همهٔ کارهای خانه را مادر انجام بدهد؟»
جعفری
بیکار نمینشست و مدام مشغول کار بود. نوجوان سیزدهسالهای بود که آرزوهای بزرگی در سر داشت.
جعفری
حالا محمد دلمشغولی مهمتری پیدا کرده بود. تا کارهایش در خانه و خیاطی تمام میشد، میرفت مسجد و پایگاه.
بزرگترهای پایگاه به او محبت خاصی پیدا کرده بودند؛ هروقت میرفتند گشت و اردو و تمرینات نظامی، محمد را هم با خودشان میبردند.
اسلحه دست میگرفت، بقیه لبخند میزدند؛ چون اسلحه همقدش بود.
محمد قیافهای بزرگتر از سنش به خودش میگرفت و مأیوس نمیشد. اسلحه را محکم در بغل میگرفت. همین باعث میشد که جسم و روحش روزبهروز بیشتر رشد کند و پرورش یابد.
جعفری
حجم
۷۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۷۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۲۱,۶۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد