بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دفتر بزرگ، سه‌گانه‌ی دوقلوها؛ کتاب اول | طاقچه
تصویر جلد کتاب دفتر بزرگ، سه‌گانه‌ی دوقلوها؛ کتاب اول

بریده‌هایی از کتاب دفتر بزرگ، سه‌گانه‌ی دوقلوها؛ کتاب اول

امتیاز:
۴.۴از ۳۸ رأی
۴٫۴
(۳۸)
کور می‌پرسد: ـ چطور است؟ کر جواب می‌دهد: ـ همان‌طور که همه هستند. فقیر، پیر.
Mohammad
تو خفه شو! زن‌ها تو جنگ هیچی ندیدهاند. زن میگوید: ـ هیچی ندیدهاند؟ الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچهها غذا بدهیم، از زخمیها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام میشود، همهتان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زندهمانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کردهاید. این جنگ شماست. همین را میخواستید، خب انجامش بدهید، قهرمانهای خرفت!
nastar-esm
کشور ما با سیم‌های فلزی خاردار احاطه شده است؛ ما کاملاً از باقی دنیا جدا شده‌ایم.
pejman
مردی میگوید: ـ تو خفه شو! زن‌ها تو جنگ هیچی ندیدهاند. زن میگوید: ـ هیچی ندیدهاند؟ الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچهها غذا بدهیم، از زخمیها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام میشود، همهتان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زندهمانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کردهاید. این جنگ شماست. همین را میخواستید، خب انجامش بدهید، قهرمانهای خرفت!
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
کلماتی که احساسات را توصیف می‌کنند خیلی مبهم‌اند؛ باید از کاربرد آنها اجتناب کرد و به شرح اشیا، انسان‌ها و خود اکتفا کرد، در واقع شرح وفادارانهٔ وقایع.
nastar-esm
جنگ که تمام میشود، همهتان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زندهمانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کردهاید. این جنگ شماست. همین را میخواستید، خب انجامش بدهید، قهرمانهای خرفت!
pejman
ـ من هیچی واسه خودم نمی‌خواهم. فقط می‌خواهم بچه‌هام تو این جنگ زنده بمانند. شهرِ بزرگ شب و روز بمباران می‌شود، و دیگه هیچی واسه خوردن نیست. همه بچه‌ها را می‌فرستند روستا خانهٔ والدین‌شان، غریبه‌ها، هر جا که شد. صدای دیگر می‌گوید: ـ باید می‌فرستادی‌شان خانهٔ غریبه‌ها، هر جا که شد.
P
ما هیچ‌وقت هیچی یادمان نمی‌رود.
Parinaz
ـ تو خفه شو! زن‌ها تو جنگ هیچی ندیدهاند. زن میگوید: ـ هیچی ندیدهاند؟ الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچهها غذا بدهیم، از زخمیها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام میشود، همهتان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زندهمانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کردهاید. این جنگ شماست. همین را میخواستید، خب انجامش بدهید، قهرمانهای خرفت!
Fateme Sheykhi
برای تصمیم‌گیری اینکه انشایی «خوب» است یا «بد»، قانون بسیار ساده‌ای داریم: انشا باید واقعی باشد. باید چیزی را که هست تعریف کنیم، چیزی را که می‌بینیم، می‌شنویم و انجام می‌دهیم. مثلاً، ممنوع است که بنویسیم: «مادربزرگ شبیه یک جادوگر است»، اما می‌توانیم بنویسیم: «مردم مادربزرگ را جادوگر صدا می‌کنند.». ممنوع است بنویسیم: «شهر کوچک زیبا است»، چون شاید شهر کوچک از نظر ما زیبا باشد و از نظر کس دیگری زشت.
fr

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد