گلوریا گفت همیشه در یک راه و مسیر پیوسته حرکت کرده است. تلاش کرده همیشه یاد بگیرد. به نظر او سفر، انسانها را از ذهنشان بیرون میآورد و به عمق قلبشان میبرد و میتوانند به حقیقت دست یابند. فلسفه «در راه بودن» از نظر روحی گلوریا را در لحظه حفظ کرده است. در آن لحظه خود را در فضایی بیمرز و طبیعی احساس کرده و همهچیز را در دسترس یافته است.
helya.B
به دنیا همان را بده که انتظار دریافتش را داری، زیرا دنیا در ازای دادهٔ تو چیزی را که بخشیدهای به تو عطا خواهد کرد.
کاربر ۱۸۲۰۳۷۹
مهم نیست لیوان نیمهخالی باشد یا نیمهپر. مهم این است که مقداری آب در دسترس داریم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اما یادت باشد حتی نزدیکترین دوستان و وابستگانت باوجود همه حسننیتی که دارند در دنیای خودشان سیر میکنند و چه بدانند و چه ندانند بر اساس اندیشههای خودشان قضاوت و توصیه میکنند.
ngin m
من به تصادف اعتقادی ندارم. میدانم که نظمی الهی بر زندگی شگفتانگیز ما حاکم است.
– اوپرا وینفری
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هیچ هدیهای برای دادن یا گرفتن بهتر از احترام گذاشتن به ندای درون و خواست مطالبهٔ قلبی و آوای عمیق درونی خودمان نیست. گویا ما اصلا برای همین به دنیا میآییم. برای همین هم هست که زندهایم
- اوپرا وینفری
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کسی که زندگی میکند هدف هم دارد. کسی که حیات دارد حتی اگر یک جرعه نفس در او باقی باشد همان یک جرعه برایش کافی است. یک اتم، همهٔ خصوصیاتی را دارد که تمام عالم دارد. هرچه در جزئی از کل وجود داشته باشد در کل آن هم هست. گریزی نیست.
zara_khkb
من به شانس اعتقادی ندارم.
:)
زندگی در کسب موفقیتهای بزرگ خلاصه نمیشود. زندگی یعنی برداشتن یک قدم مهمِ تغییردهنده در هر مرحله از تلاش.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«راهی که هزار فرسنگ درازا دارد با برداشتن اولین قدم شروع میشود.»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ