بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شجاعت منفور بودن | طاقچه
تصویر جلد کتاب شجاعت منفور بودن

بریده‌هایی از کتاب شجاعت منفور بودن

انتشارات:نشر گویا
امتیاز:
۳.۹از ۲۲ رأی
۳٫۹
(۲۲)
‫جوان: پس زندگی یک مسابقه نیست؟ ‫فیلسوف: درست است. زندگی حرکت‌کردن در یک مسیر به سمت جلو است بدون اینکه از دیگران سبقت بگیریم؛ و البته، نیازی نیست خود را با دیگران مقایسه کنیم.
Aryan
هیچ‌یک از ما در دنیایی عینی زندگی نمی‌کنیم بلکه در عوض، در دنیایی ذهنی زندگی می‌کنیم که ما به آن معنا می‌بخشیم. دنیایی که می‌بینید با دنیایی که من می‌بینم متفاوت است و محال است بتوانید دنیای خود را با دیگران سهیم شوید.
Sparkle KL
اگر بخواهم از آدلر نقل‌قول کنم باید بگویم: «مسئله مهم این نیست که انسان با چه خصلتی به دنیا می‌آید بلکه این است که از این قابلیت چگونه بهره می‌گیرد.» شما می‌خواهید آقای وای یا هر کس دیگری باشید چون کاملاً بر آنچه تمرکز دارید که با آن زاده شده‌اید. در عوض، باید روی این تمرکز کنید که چگونه می‌توانید از قابلیت‌های خود استفاده کنید.
Sparkle KL
ما نمی‌توانیم واقعیت‌های عینی را تغییر دهیم؛ اما تعبیرهای ذهنی را به‌دلخواه می‌توانیم تغییر دهیم. ما ساکنین یک دنیای ذهنی هستیم.
AliGharian
آدلر نمی‌گوید که تجربهٔ یک بدبختی عظیم یا بدرفتاری در دوران کودکی یا حوادث دیگر تأثیری بر شکل‌گیری شخصیت ما ندارند؛ تأثیرات آنها بسیار قدرتمند هستند. اما مسئلهٔ مهم این است که هیچ‌چیز واقعاً به‌واسطهٔ این تأثیرات تعریف نمی‌شود. ما زندگی‌مان را طبق معنایی که به تجربیات گذشته می‌بخشیم تعریف می‌کنیم. زندگی شما چیزی نیست که کسی به شما بدهد بلکه چیزی است که خودتان انتخاب می‌کنید و این شما هستید که نحوهٔ زندگی‌تان را تعیین می‌کنید.
.
فیلسوف: وقتی سعی می‌کنیم سبک زندگی‌مان را تغییر دهیم تمام شجاعت خود را محک می‌زنیم. نگرانی با تغییرکردن همراه است و نومیدی و سرخوردگی با تغییر نکردن. من مطمئنم که شما گزینهٔ دوم را برگزیده‌اید. جوان: صبر کنید... همین حالا، شما از کلمهٔ «شجاعت» استفاده کردید. فیلسوف: آری. روان‌شناسی آدلر، روان‌شناسی شجاعت است. بدبختی شما را نمی‌توان به گردن گذشته یا محیط انداخت؛ و به این معنی نیست که شما فاقد کارایی و توانایی لازم هستید. شما فاقد شجاعت هستید. شاید بتوان گفت شما شجاعت خوشبخت بودن را ندارید.
Sparkle KL
آنچه در رابطه با زندگی‌تان می‌توانید بکنید این است که بهترین مسیر را انتخاب کنید که به آن باور دارید. از طرف دیگر، مردم نسبت به تصمیم شما چه قضاوتی خواهند کرد؟ این وظیفهٔ مردم است و مسئله‌ای نیست که شما به آن بیندیشید.
Aryan
اما مادامی‌که انسان از بدبختی‌اش به نفع خودش استفاده کند تا «خاص» باشد، همیشه به آن بدبختی نیاز دارد.
AliGharian
«مردم تحت کنترل تجربیات گذشته نیستند بلکه به سمت اهدافی حرکت می‌کنند که خودشان وضع می‌نمایند»
Sparkle KL
مسئله این نیست که دنیا چگونه است بلکه این است که شما چگونه هستید.
mehdiesmaeilinasab
مردم نسبت به تصمیم شما چه قضاوتی خواهند کرد؟ این وظیفهٔ مردم است و مسئله‌ای نیست که شما به آن بیندیشید
‫امیرحسین رحمانی (‪AROMAT TV‬‏)‬
فیلسوف: به‌طور خلاصه، اینکه «آزادی یعنی منفور بودن از سوی دیگران.» جوان: چی؟ یعنی چی؟ فیلسوف: یعنی اینکه کسی از شما بیزار باشد. نشان می‌دهد که شما آزاد هستید و در نوعی از آزادی به سر می‌برید و نشانه‌ای این است که شما بر اساس اصول خود زندگی می‌کنید.
Maryam
وقتی با دیگران رابطه برقرار می‌کنید ناگزیر تا حد کم یا زیاد آسیب خواهید دید و شما نیز به دیگران آسیب می‌زنید. آدلر می‌گوید: «برای خلاص شدن از مشکلات، انسان فقط می‌تواند تک‌وتنها در دنیا زندگی کند.» اما انسان قادر نیست چنین کاری کند.
AliGharian
شما احتمالاً به این دلیل عادی‌بودن را رد می‌کنید که عادی‌بودن را با ناتوان بودن یکسان می‌پندارید. عادی‌بودن ناتوان بودن نیست. شخص نیازی ندارد برتری خودش را به رخ بکشد.
Alireza
چرا ویژه‌بودن ضروری است؟ احتمالاً چون شخص نمی‌تواند خودِ عادی‌اش را قبول کند و دقیقاً به همین دلیل است که وقتی شخص به‌طور ویژه‌ای خوب است به یک آرمان گم‌شده بدل می‌شود و جهشی بزرگ به سمت شرارت خاص برمی‌دارد، جهت عکس آن. اما آیا عادی‌بودن واقعاً چیز بدی است؟ آیا چیزی حقارت‌بار است؟ یا در حقیقت، آیا همه عادی نیستند؟ لازم است دربارهٔ این مسئله بیندیشیم و نتیجه‌گیری منطقی داشته باشیم.
Alireza
«هیچ تجربه‌ای فی‌نفسه دلیلِ موفقیت یا شکست ما نیست. ما از تکانهٔ تجربیاتمان ــ به‌اصطلاح ضربهٔ روحی ــ رنج نمی‌بریم بلکه آنها را طوری درک می‌کنیم که مناسب اهداف ما است. تجربیات ما را تعریف نمی‌کنند بلکه معنایی که به آنها می‌بخشیم خود را تعریف می‌کنند.»
صبا
سالم‌ترین روش این است که سعی کنیم از طریق رشد و تعالی این کمبود را جبران کنیم. مثلاً، می‌توان خود را با مطالعه مشغول کرد یا دائماً تمرین کرد، یا در کار خود کوشا بود؛ اما، کسانی که چنین شجاعتی ندارند درنهایت عقدهٔ حقارت پیدا می‌کنند.
کاربر ۸۶۴۲۷۸۸
«مردم تحت کنترل تجربیات گذشته نیستند بلکه به سمت اهدافی حرکت می‌کنند که خودشان وضع می‌نمایند» این ادعای فیلسوف بود.
کاربر ۸۶۴۲۷۸۸
در وهلهٔ اول، درستیِ گفتهٔ یک شخص ارتباطی با بردن یا باختن ندارد. اگر فکر می‌کنید حق با شماست، فارغ از اینکه دیگران چه فکری می‌کنند، باید همان‌جا مسئله را فیصله داد؛ اما بسیاری از آدم‌ها شتابان وارد تنازع قدرت می‌شوند و می‌کوشند دیگران را مجاب کنند تسلیم آنها شوند؛ و به همین دلیل فکر می‌کنند «پذیرفتن اشتباه» به‌مثابهٔ «پذیرفتن شکست» است.
کاربر ۶۵۱۲۹۱۰
‫جوان: عجب. شاید وقتی من هم از دیگران تعریف و تمجید می‌کنم، جایی در ناخودآگاه خودم حسی از تحریک احساسات داشته باشم. وقتی از رئیسم چاپلوسی می‌کنم تا خودم را در دل او جا کنم ــ این یقیناً تحریک احساسات است ــ درست است؟ و برعکس نیز هست. وقتی دیگران از من تعریف می‌کنند، احساسات مرا تحریک می‌کنند. فکر می‌کنم آدم جالبی هستم. ‫فیلسوف: بله، از این نظر که شما نتوانستید خود را از روابط عمودی رها کنید.
Aryan

حجم

۲۰۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۲۰۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد