بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب راز بین دو نفر | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب راز بین دو نفر

بریده‌هایی از کتاب راز بین دو نفر

نویسنده:کارن مک‌منس
ویراستار:سبا هاشمی نسب
امتیاز:
۴.۰از ۱۲۱ رأی
۴٫۰
(۱۲۱)
کاترین یا اون‌قدر مستأصل و درمونده بوده که غلط و درست رو از هم تشخیص نمی‌داده، یا یه جنایت‌کار بی‌رحم بوده.
𝓜𝓪𝓷𝓮𝓵𝓲
آدم‌های اکوریج طوری رفتار می‌کنن انگار اگه پاشون رو بذارن بیرون شهر، نابود می‌شن.»
𝓜𝓪𝓷𝓮𝓵𝓲
آن‌قدر خودم عکس‌های کمی از دوران بچگی‌ام دارم که عکس بچگی آدم‌ها توجهم را جلب می‌کند. همیشه حس می‌کنم عکس‌های بچگی چیزهای زیادی دربارهٔ آدم‌ها می‌گوید
hamtaf
اطمینان چندانی به حرفم ندارم، اما می‌گویم: «قاتل‌ها تو تشییع جنازه نمی‌آن.» میا می‌گوید: «این‌طور فکر می‌کنی؟» و بعد درحالی‌که لب پایینش را می‌جود و گه‌گاه نگاهش روی صفحهٔ تلویزیون می‌ماند، می‌گوید: «باید یه تست آدم‌کشی از همهٔ آدم‌هایی که اونجا بودن، می‌گرفتن.»
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«خب، تو هالیوود مادر دو تا بچهٔ سنِ مدرسه، گزینهٔ جذابی برای هنرپیشگی نیست.»
ترنج
وقتی آدم با یک نفر دیگر پا به این دنیا می‌گذارد، او دیگر مثل ضربان قلب، بخشی از وجودش به‌حساب می‌آید.
سرو
کافی است بدانی مسئلهٔ ناخوشایند چیست. آن‌وقت باید از کنارش رد شوی و بعد آرام و روان، بحث را به‌سمت دیگری منحرف کنی.
n re
اصلاً نمی‌دونی پیدا کردن یه رفیق هم‌فاز خودت تو مدرسه چه کیفی داره
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
اگر از خواندن آن‌همه کتاب جنایی و تماشای برنامهٔ دیت‌لاین، چیزی یاد گرفته باشم، این است که دوست‌پسرها همیشه گناه‌کارند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«زندگی تو شهرهای کوچیک این‌طوریه. اینجا آدم‌ها به کارهای خوب و بد خونواده‌هاشون گره می‌خورن.»
faezehswifti
بعضی رازها را هیچ‌گاه نباید بر زبان آورد.
کاربر ۱۵۸۲۹۰۵
بعضی رازها را هیچ‌گاه نباید بر زبان آورد.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
فکر می‌کنم چیزی که باعث محبوبیت این فیلم شده این است که یک آدم معمولی که همیشه مغلوب دیگران بوده، یک‌دفعه دارای قدرتی خارق‌العاده می‌شود. در هالیوود هیچ قصه‌ای غیرممکن نیست
hamtaf
«اصراری ندارم که سلیقهٔ لباس پوشیدن نوجوون‌ها رو می‌دونم؛ اما دلیلی نداره وقتی یکی دیگه می‌تونه ازشون استفاده کنه، ما اینجا انبارشون کنیم و بعد هم بریزیمشون بیرون.»
hamtaf
لیسی رو خفه کرده‌ن، یه روش خیلی شخصی و خشن که احتمالاً براش نقشهٔ قبلی کشیده نشده؛ اما این تهدیدها عمومیه و نیاز به برنامه‌ریزی داره. به‌نظر می‌آد یه‌جور تقلید باشه. البته نمی‌خوام بگم آدم خطرناکی نیست. منظورم اینه که خطرش شاید از جهت دیگه‌ای باشه.»
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
سه عروسک درحالی‌که طناب دار دور گردنشان است، از سقف مقبره آویزانند. همهٔ عروسک‌ها تاج بر سر دارند و لباس‌های پرزرق‌وبرق بلندی تنشان است که رنگ قرمز از آن‌ها می‌چکد. مثل تابلوی مرکز فرهنگی، با حروف قرمزی به رنگ خون، بر سنگ سفید زیرشان نوشته شده است: برگشتم
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
گِل دخترها و مادرها را انگار از یک‌جا برمی‌دارند.
nina61
«هرچیزی رو وقتی زیادی روش زوم کنی، یه گندی از توش درمی‌آد.
✨🌿
بعضی رازها را هیچ‌گاه نباید بر زبان آورد.
n re

حجم

۲۹۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۹۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۴۰,۲۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد