بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هواپیمایی به آرامی سنجاقک: برگزیده‌ای از دوازده شاعر از آسیای دور | طاقچه
تصویر جلد کتاب هواپیمایی به آرامی سنجاقک: برگزیده‌ای از دوازده شاعر از آسیای دور

بریده‌هایی از کتاب هواپیمایی به آرامی سنجاقک: برگزیده‌ای از دوازده شاعر از آسیای دور

انتشارات:بوتیمار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
هر وقت تنها قدم می‌زنم عصای سیاهم را بالا می‌برم و آن را چند بار محکم به پوسته‌ی سرد و سفت زمین می‌کوبم شاید مردمانی آن سوی کره‌ی خاکی پژواک ضعیف آن را بشنوند و خبردار شوند که من هم هستم.
کاربر حسن ملائی شاعر
این سنگ قبر که با چمن زرد و طلایی پوشیده شده سنگ قبر خانوادگی کیست؟ این گوساله‌ی بی‌عار که روی آن ایستاده به‌چه فکر می‌کند؟ با خوشحالی سر تکان می‌دهد و ماغ می‌کشد برای مادرش که او هم عین خیالش نیست و آن دورها زیر آسمان سورمه‌ای رنگِ آخر پاییز می‌چرد.
کاربر حسن ملائی شاعر
از اعماق تاریک جنگل صدایت می‌زنم من زخم خورده‌ام راه گم کرده‌ام و نیازمند اکسیژنم تا از سیاهی بیرون بیایم کمکم کن من پرنده‌ای هستم که گلوله‌ی تو به او اصابت کرد.
کاربر حسن ملائی شاعر

حجم

۱۸۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۱۸۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۱۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد