بریده‌هایی از کتاب تنهاتر از تنها

انسان نیز مانند گیاه از بین می‌رود اما تنها کلام، افکار و آثار او باقی می‌ماند.

من از همان اول هیچ‌وقت احساس خوشبختی نکردم و غم‌ها در دلم موند. خیلی وقته مُردم...

همسرم هم که بی‌توجه به این موضوع فقط کار و پول برایش مهم بود و من تنهای تنها باید مبارزه می‌کردم.

یک‌سال می‌شد که من رنگ شهر را ندیده بودم و حتی پولی به من داده نمی‌شد و همه را پس‌انداز می‌کرد.

دخترم این خانواده اصلاً ارزشی برای زن و زندگی قائل نیستند. فقط کار می‌کنند و پول روی پول می‌ذارن بدون اینکه استفاده‌ای ببرن. تو توی خانواده‌ای بزرگ شدی که احترام زیادی برای زن قائل هستند و تا این سن دست به سیاه و سفید نزدی، ولی اگر وارد این خانواده بشی باید آستین لباستو بالا بدی و مثل یک کارگر سخت کار کنی. حالا با این تفاسیر خود دانی، گفتنی‌ها را گفتم.