بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هر برند یک قصه است | صفحه ۱۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هر برند یک قصه است

بریده‌هایی از کتاب هر برند یک قصه است

۳٫۴
(۴۶)
اگر چیزی در خطر نباشد، قصه‌ای هم وجود نخواهد داشت. به همین ترتیب، اگر خریدن یا نخریدن محصولِ شما علی‌السّویه باشد، من که محصول‌تان را نمی‌خرم، چرا باید بخرم؟
Samane Ashrafi
اگر دربارهٔ مردی قصه می‌گوییم که باید پانزده کیلو وزن کم کند و ناگهان از روی اراده تصمیم می‌گیرد این کار را بکند، توجه مخاطب جلب نخواهد شد. چرا؟ چون زندگی این‌طور نیست. باید دلیلی وجود داشته باشد. شخصیت قصهٔ ما باید به دختری بر بخورد که در دوران دبیرستان دوستش داشته و حالا مربی یوگا شده است، یا این‌که شرطی را ببازد و مجبور شود در یک مسابقهٔ ماراتن شرکت کند. شخصیت‌ها فقط وقتی دست‌به‌کار می‌شوند که نیرویی بیرونی آن‌ها را به مبارزه فرا خوانده باشد. این اصل در همهٔ قصه‌ها صادق است، چون در زندگی هم این‌طوری است. انسان‌ها وقتی دست‌به‌کار می‌شوند که قصه‌شان وادارشان کند.
Samane Ashrafi
هر قدر هم آدم نوع‌دوست، سخاوتمند و ازخودگذشته‌ای باشیم، باز فکر می‌کنیم جهان حول محور ما می‌چرخد. در واقع، روز ما با نحوهٔ مواجهه‌مان با دنیای اطراف ساخته می‌شود. مشتری‌های بالقوه هم همین حس را به خودشان دارند. آن‌ها مرکز دنیای خودشان هستند. وقتی برندی از راه می‌رسد و خود را قهرمان جا می‌زند، مشتری‌ها از آن دور می‌شوند.
Samane Ashrafi
اصل اول استوری‌برند: قهرمانِ قصه مشتری است، نه برند شما. یکی از تغییرات بنیادی که چارچوب SB۷ ایجاد می‌کند این است که مشتری قهرمان قصه می‌شود، نه برندتان. وقتی مشتری را در مقام قهرمان و خودمان را در مقام راهنما قرار می‌دهیم، در نقش مرجعی مطمئن شناخته خواهیم شد که در غلبه بر مشکلات به آن‌ها کمک می‌کند. قرار دادن مشتری در نقش قهرمان قصه فقط یک روش درست نیست، بلکه خودش نیز یک کسب‌وکار خوب و درآمدزاست
Samane Ashrafi
آن‌ها باید بتوانند در طول پنج ثانیه‌ای که به وب‌سایت یا تبلیغات بازاریابی ما نگاه می‌کنند، به این سؤال‌ها پاسخ بدهند: ۱. چه چیزی عرضه می‌کنید؟ ۲. چگونه زندگی‌ام را بهتر می‌کند؟ ۳. برای خریدن آن باید چکار کنم؟
Samane Ashrafi
شفاف‌سازیِ نقش خود در قصهٔ مشتری‌ها یکی از عوامل اصلی رشد اپل بود. قصهٔ اپل نه دربارهٔ اپل، که دربارهٔ شماست. در این قصه شما قهرمانید و نقش آن‌ها بیشتر شبیه «کیو» در فیلم‌های جیمز باند است.
Samane Ashrafi
کارزار تبلیغاتیِ بعدی‌اش از نُه صفحه توضیح در نیویورک‌تایمز به فقط دو کلمه بر روی تابلوهای تبلیغاتی بزرگ در سراسر آمریکا رسید: متفاوت بیندیشید.
Samane Ashrafi
عصارهٔ برندسازی، ایجاد پیام‌هایی ساده و مناسب است که بتوان بارها و بارها تکرارشان کرد تا خودمان را در خودآگاه عمومی به «برند» تبدیل کنیم.
Samane Ashrafi
چند نفر از تیم‌مان نمی‌توانند توضیح دهند که ما چطور به بقا و رشد مشتریان‌مان کمک می‌کنیم؟ چه تعداد از مشتریان ما به دلیل توانایی رقبایمان در رساندن پیام‌شان به آن‌ها جذب این رقبا شده‌اند؟ اگر همچنان جنبه‌های بی‌اهمیت محصول‌مان را برای مشتری توضیح بدهیم، چقدر دیگر دوام می‌آوریم؟
Samane Ashrafi
آنچه فکر می‌کنیم داریم به مخاطب‌ها می‌گوییم و آنچه آن‌ها واقعاً می‌شنوند دو مقولهٔ متفاوت‌اند. مشتری‌ها نه بر اساس گفته‌های ما، که بر اساس شنیده‌هایشان تصمیم به خرید می‌گیرند
Samane Ashrafi
اگر ندانیم مشتری چه می‌خواهد، این خواسته چه دردی از او دوا می‌کند و بعد از استفاده از محصولات و خدمات ما زندگی‌اش چه شکلی می‌شود، باید بی‌خیال موفقیت در کارمان شویم.
Samane Ashrafi
دومین اشتباه برندها این است که مشتری‌هایشان را مجبور می‌کنند برای شناخت محصولات‌شان بیش از حد کالری بسوزانند. ولی وقتی افراد مجبور شوند اطلاعات بی‌ربط زیادی را پردازش کنند، کم‌کم منبع آن اطلاعات بی‌فایده را نادیده می‌گیرند تا کالری‌شان را ذخیره کنند. به عبارت دیگر، در مغز مخاطب‌هایمان سازوکار بقایی وجود دارد که باعث می‌شود هر وقت آن‌ها را سردرگم می‌کنیم، ما را نادیده بگیرند و به حرف‌مان توجه نکنند
Samane Ashrafi
اولین اشتباه برندها این است که بر آن جنبه‌هایی از محصول‌شان که به مردم برای بقا و رشد کمک می‌کند، تمرکز نمی‌کنند. همهٔ قصه‌های بزرگ دربارهٔ بقا هستند؛ بقای فیزیکی، عاطفی، ارتباطی یا معنوی. قصه‌هایی که دربارهٔ این موضوع‌ها نباشند توجه مخاطب را جلب نمی‌کنند. کسی به این قصه‌ها علاقه ندارد. این یعنی اگر محصولات و خدمات شما به بقا، بالیدن، پذیرفته شدن، یافتن عشق، کسب هویت آرمانی یا پیوند با اجتماعی که از نظر فیزیکی و اجتماعی از افراد دفاع می‌کند کمک نکند، بعید است موفق شوید چیزی بفروشید. این چیزهایی است که برای مردم اهمیت دارد.
Samane Ashrafi
اولین اشتباه برندها این است که بر آن جنبه‌هایی از محصول‌شان که به مردم برای بقا و رشد کمک می‌کند، تمرکز نمی‌کنند. همهٔ قصه‌های بزرگ دربارهٔ بقا هستند؛ بقای فیزیکی، عاطفی، ارتباطی یا معنوی.
Samane Ashrafi
مایک کمک کرد بفهمم که بشر بدون این‌که بداند، پیوسته محیط خود (حتی تبلیغات) را در پی اطلاعاتی می‌کاود که در ارضای نیاز ابتدایی و ریشه‌دار بقا به او کمک می‌کند.
Samane Ashrafi
متأسفانه وقتی یکی از مشتریانش از او خواست الگوریتمی برای پیش‌بینی عادت‌های خرید افراد مبتلا به دیابت طراحی کند، کار تبلیغات را کنار گذاشت. معنای واقعی درخواست این بود: هدف، فروش هله‌هوله به افراد دیابتی بود. مایک درخواست‌شان را رد کرد و از صنعت تبلیغات خارج شد.
Samane Ashrafi
که رقابت فقط بر سر رساندن محصول به بازار نیست؛ ما باید برای توضیح این نکته به مشتری که چرا به این محصول نیاز دارد هم رقابت کنیم. حتی اگر بهترین محصول را در بازار داشته باشیم، اگر رقیب‌مان پیامش را شفاف‌تر به مشتری منتقل کند، رقابت را به محصول او که حتی کیفیت نازل‌تری دارد، خواهیم باخت.
Samane Ashrafi
بارها تجربهٔ کسب‌وکارهایی را دیده‌ایم که با قرار دادن خود در نقش راهنما تعداد مشتری‌هایشان را افزایش داده‌اند. مدیران این کسب‌وکارها بعد از فیلتر کردن پیام‌شان در چارچوب استوری‌برند متوجه شدند که محتوای وب‌سایت‌ها، ایمیل‌های تبلیغاتی، تبلیغات دیجیتال و آگهی‌های تلویزیونی و حتی ارائه‌های آسانسوری‌شان جهت‌گیری اشتباهی داشته است.
mehdi.delara
با بیان مشکلات مشتریان، علاقه‌شان را به چیزی که عرضه می‌کنیم افزایش می‌دهیم. اما چیزی که بیشتر برندها متوجه نیستند این است که مشتری با سه سطح از مشکل مواجه می‌شود. در قصه‌ها، قهرمانان با مشکلات بیرونی،‌ درونی و فلسفی مواجه‌اند. چرا؟ چون همه در زندگی روزمره با همین سه سطح از مشکلات روبه‌رو هستند.
Astronaut
در ساده‌ترین شکل، قصه‌ها با شخصیتی شروع می‌شوند که در صلح و ثبات زندگی می‌کند. ناگهان ثبات به هم می‌ریزد: بمبی منفجر می‌شود، کسی دزدیده می‌شود یا بلای طبیعی نازل می‌شود. سپس، قهرمان سفری را آغاز می‌کند تا به زندگی آرامی برگردد که در گذشته داشته است. مشتری‌ها به همان دلیلی جذب ما می‌شوند که قهرمان‌ها وارد قصه‌ها می‌شوند: در پی غلبه بر مشکلی هستند که زندگی آرام‌شان را به نحوی مختل کرده است. اگر محصولی برای نگهداری چمن می‌فروشیم، سراغ ما می‌آیند چون از وضعیت چمن‌شان ناراضی‌اند یا وقت ندارند آن را درست کنند. اگر مشاورهٔ مالی ارائه می‌دهیم، سراغ‌مان می‌آیند چون نگران طرح بازنشستگی‌شان هستند.
Astronaut

حجم

۵۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۵۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۶۸,۰۰۰
۲۰%
تومان