بریدههایی از کتاب تولد در لس آنجلس
۴٫۶
(۲۰۱)
در مسیرمان به جایی رسیدیم که رودخانه دو رنگ مختلف بود؛ یک رنگش گلی بود، یک رنگش شفاف. آن آقایی که در کشتی بود، توضیح میداد که اینجا دو رودخانه به هم میرسند؛ ولی با هم مخلوط نمیشوند. اتفاقاً من آن را در قرآن خوانده بودم که خداوند صاحب دو دریاست که به هم نزدیک میشوند؛ ولی با هم قاطی نمیشوند.
philobiblic
حضرت علی (ع) میفرمایند هیچ شهری به شهر دیگری ارجحیت ندارد، مگر آن شهری که شما بیشتر در آنجا میتوانید رشد کنید. حالا باید ببینیم ما چه معنیای برای رشد میگذاریم؛ مثلا بعضیها رشد را به خانهٔ بزرگتر، ماشین گرانقیمتتر، لباسهای شیک پوشیدن و کنسرتهای بیشتری رفتن یا مسافرت معنی میکنند، بعضیها رشد را در تحصیلات میبینند، بعضیها رشد را در علم و فعالیتهای اقتصادیشان یا فعالیتهای فنیشان میدانند، باید ببینی از کدام دید دارند نگاه میکنند.
philobiblic
من اولین چیزی را که در غرب از دست دادم «حیا» بود. دیگر هر کاری میکردم یا هر اتفاقی که دوروبَرم میافتاد، من را اذیت نمیکرد.
philobiblic
«به نام خداوند بخشنده و مهربانی که هیچکدام از بندههایش را فراموش نمیکند و آغوشش برای همهٔ ما همیشه باز است. او در انتظار ماست که ما بهسوی او نگاهی داشته باشیم و او ما را در آغوش بگیرد.»
1398rezafateme
بدیاش این است که برخی از مردم ما در این سالها همین رفتارها را از غربیها تقلید میکنند و فکر میکنند این یعنی تمدن، یعنی پیشرفت و بهروزبودن. درحالی که نمیدانند آن چیزی که باعث پیشرفت غرب شده کار و تلاش و نظمشان است، نه بیبندوباری و ولنگاری. اگر قرار بود همهٔ زندگیشان دنبال خوشگذرانی باشند پس کی توانستند پیشرفت کنند؟
1398rezafateme
برخی از مردم ما در این سالها همین رفتارها را از غربیها تقلید میکنند و فکر میکنند این یعنی تمدن، یعنی پیشرفت و بهروزبودن. درحالی که نمیدانند آن چیزی که باعث پیشرفت غرب شده کار و تلاش و نظمشان است، نه بیبندوباری و ولنگاری. اگر قرار بود همهٔ زندگیشان دنبال خوشگذرانی باشند پس کی توانستند پیشرفت کنند؟
حانیه
امروز در آمریکا فرهنگهایی تجربه و ترویج میشود که برای حریم خانواده خیلی مضر است. ایندفعه که به آمریکا رفته بودم، برنامهای تلویزیونی دیدم به نام تعویض همسران!» با اینکه معمولاً زیاد تلویزیون تماشا نمیکنم این برنامه را دیدم؛ چون اسمش برایم خیلی عجیب بود. دیدم که کارگردان این برنامه دو خانواده را انتخاب میکند، در این خانواده یک زن و شوهر هستند و دو تا بچه. در خانوادهٔ دیگر یک زن و شوهر هستند و یک بچه و یک گربه. کارگردان جای زنها را عوض میکند. برای یک هفته یا مدتی جای زنها با هم عوض میشود. این زن میشود مادر آن دو فرزند و آن زن میشود مادر این یک فرزند و یک گربه و ببینید در این تعویض زنها چه اتفاقاتی در خانه میافتد. آنها تک تک مصاحبه میکردند و میگفتند بعد از این یک هفته که در آن خانه بودند این اتفاقها افتاد. قبلاز این، چنین برنامههایی در آمریکا نداشتیم.
حانیه
اما به میزانی که انسانها دارند با این فردیت رشد میکنند و همهجا میگویند دلم میخواهد، این حس دارد ضعیفتر میشود؛ چون طرف با کوچکترین چیزی میتواند زندگیخودشان را که چندین سال با هم ساختهاند، رها کند. روزبهروز هم بدتر میشود.
حانیه
بیشتر آدمهایی که من در آمریکا دیدم همینطور پرکار بودند. باید همینطور باشند؛ یعنی حجم زیاد کار باعث آرامششان میشود و یکجوری اگر این کار را هم نکنند ازنظرِ مالی وضعیت خوبی پیدا نمیکنند؛ چون خیلی سخت است و همینطور دارد بدتر هم میشود. اقتصاد آمریکا دارد دقیقتر میشود. شما وقتی برای از دستدادن پیدا نمیکنید؛ بهخاطر همین هم هست که اکثراً کارهایشان را با نرمافزار و کامپیوتر و... انجام میدهند که وقت تلف نشود؛ یعنی مثلا اگر میخواهند بروند بانک و وقتشان تلف میشود، کار بانکیاشان را از خانه انجام میدهند؛ چون وقت در غرب خیلی گرانبها شده و شاید یکی از عوامل افسردگی در غرب هم همین کمبود وقت باشد؛ یعنی انسانها کمتر برای خودشان، زندگیشان و آیندهشان وقت میگذارند. بیشتر وقتشان برای کار و چیزهایی صرف میشود که به سبک زندگیشان ربط پیدا میکند. فکر میکنند اگر بیشتر کار کنند، بیشتر پیشرفت میکنند؛ ولی واقعیت این است که این پیشرفت، توقف ندارد و همیشه در یک دور بسته درحال دویدناند
حانیه
زندگی ما چیزی بود شبیه بازی فوتبال. شما بازی فوتبال را دیدهاید؛ از زمانی که سوت شروع زده میشود، شروع میکنند به دویدن تا وقتی که سوت پایان زده شود. حتی یک لحظه هم آرامش ندارند. تا نود دقیقه فقط شور است و هیجان. نود دقیقه که تمام میشود، آن چیزی که میماند، خستگی دوندگی است. بالاخره دو تا تیم با هم مبارزه کردهاند، گل زدهاند یا گل خوردهاند و هر اتفاقی که افتاده، آن زمان بازی شور و هیجان داشت و آنها گرم بازی بودند؛ ولی بعد از اینکه بازی تمام میشود، آن چیزی که سراغشان میآید خستگی و کوفتگی این همه دویدن است. فکر میکنم در مورد مهاجرت هم چنین حالتی است
حانیه
حجم
۳۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۳۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان