بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آن هنگام که نفس هوا می‌شود | طاقچه
تصویر جلد کتاب آن هنگام که نفس هوا می‌شود

بریده‌هایی از کتاب آن هنگام که نفس هوا می‌شود

۳٫۴
(۱۴)
چند هفته قبل از مرگش، در خانه در رختخواب از او پرسیدم: «وقتی این‌طوری سرم روی قفسهٔ سینه‌ات هست می‌توانی خوب نفس بکشی؟» جواب داد: «فقط این‌طوری می‌توانم خوب نفس بکشم.»
Mahi
«هرگز نمی‌توانی به کمال برسی، اما می‌توانی نزدیک شدن به چیزی را که پیوسته برایش تلاش می‌کنی باور داشته باشی.»
Mahi
در رزیدنسی یک مَثَل وجود دارد: روزها طولانی‌اند اما سال‌ها کوتاه.
Mahi
آه کشیدم. او حُسن نیّت داشت، اما کلماتش صادقانه به‌نظر نیامدند
Mahi
ما دکترها چقدر کم درک می‌کنیم، جهنمی را که بیمارها را در آن قرار می‌دهیم.
Mahi
وقتی جایی برای چاقوی جراحی نیست، کلمه‌ها تنها ابزار جراح هستند.
Mahi
احساس می‌کردم آمادگی پذیرشِ مسئولیتِ زنده نگه داشتن آدم‌ها را ندارم.
Mahi
در لحظه‌های اندکی که برای فکر کردن داریم، همگی در خلوت از جسدهایمان عذرخواهی می‌کنیم. نه به‌خاطر احساس گناه بلکه چون چنین احساسی نداریم.
Mahi
«ممتاز بودن خیلی آسان است، فردی ممتاز پیدا کن و سعی کن به درجه‌ای بالاتر از او برسی.»
Mahi
تویی که نشانِ زندگی را در مرگ می‌جویی کنون نظاره کن هوایی را که روزی نفسی بود نام‌های نو ناشناخته، [و] نام‌های کهن محوند؛ تا آنگاه که زمان اجساد را می‌فرساید اما جان‌ها را نه. ای که این را می‌خوانی، پس آنگاه که هستی، زمان را بساز اما گام برداشتن سوی جاودانگی خویش را مَبر از یاد.
Mahi
اگر زندگیِ ناآزموده ارزش زیستن نداشت، آیا زندگیِ نازیسته ارزش آزمودن داشت؟
sosoke
چگونه رنج‌های خودمان باعث می‌شود به رنج آشکار دیگری بی‌تفاوت شویم
sosoke
تویی که نشانِ زندگی را در مرگ می‌جویی کنون نظاره کن هوایی را که روزی نفسی بود نام‌های نو ناشناخته، [و] نام‌های کهن محوند؛ تا آنگاه که زمان اجساد را می‌فرساید اما جان‌ها را نه. ای که این را می‌خوانی، پس آنگاه که هستی، زمان را بساز اما گام برداشتن سوی جاودانگی خویش را مَبر از یاد.
sosoke
شاید فقط یک چیز برای گفتن به این نوزاد وجود دارد، نوزادی که سراپا آینده است، و فقط کمی از زندگی‌اش با زندگی من هم‌زمان شده؛ زندگی‌ای که متعلق به گذشته است. پیامم ساده است: وقتی به یکی از بی‌شمار لحظات در زندگی رسیدی که باید از خودت بگویی، یک دفتر فراهم کن از چیزی که بوده‌ای، و چیزی که انجام داده‌ای، معنایی که به دنیا بخشیده‌ای. دعا می‌کنم باور کنی که تو روزهای یک مردِ در حال مرگ را غرق لذت کردی، لذتی که در همهٔ سال‌های پیشین زندگی‌ام برایم ناشناخته بود، لذتی که آرزویی بیشتر از آن ندارم؛ اما می‌خواهم ادامه داشته باشد. در این زمان، درست همین حالا، همین هم فوق‌العاده است.
sosoke
پال با تکیه بر نیروی خودش و حمایت خانواده‌اش و جامعه، با وقار و متانت با هر مرحله از بیماری‌اش روبه‌رو شد، نه با تظاهر به شجاعت یا باور احمقانهٔ اینکه به سرطان «غلبه می‌کند» یا آن را «شکست می‌دهد»، بلکه با اصالتی که به او اجازه داد برای از دست دادنِ آینده‌ای که برنامه‌ریزی کرده بود غصه بخورد و آینده‌ای جدید بسازد.
Mahi
به شوخی به دوستان نزدیکمان می‌گفتیم راز نجات یک رابطه برای یک نفر این است که به بیماری لاعلاج دچار شود. اما می‌دانستیم یک راهِ پشت‌سرگذاشتن بیماری لاعلاج این است که به‌طور عمیقی عاشق باشی
Mahi
«ممنون برای دوست داشتنِ من.»
Mahi
کلمات دکتر می‌تواند ذهن را آسوده کند، درست همان‌طور که چاقوی جراحِ مغز و اعصاب می‌تواند یک بیماری مغزی را بهبود ببخشد. با وجود این، آنها با تردیدهایشان و نشانه‌های بیماریِ روحی یا جسمی دست‌به‌گریبان می‌مانند.
Mahi
اما یک چیز را فهمیده بودم. که در آثار بقراط، ابن‌میمون یا اوسلر پیدا نمی‌شد: وظیفهٔ پزشک این نیست که مرگ را به تأخیر بیندازد یا بیماران را به زندگی سابقشان برگرداند. بلکه ما باید بیمار و خانواده‌اش را که زندگی‌شان از هم پاشیده است، در آغوش بگیریم و کاری کنیم تا آنها بتوانند دوباره بلند شوند و بایستند، و به زندگی خودشان معنا بدهند.
Mahi
اما می‌دانستم حتی اگر در حال مُردن باشم، تا وقتی بمیرم، همچنان زندگی خواهم کرد.
Mahi

حجم

۷۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۷۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۳۸,۵۰۰
۳۰%
تومان