بریدههایی از کتاب امام جعفر صادق (ع)
۵٫۰
(۳)
همسرم، حضرت امام محمد باقر (ع)، یک بار به من فرمودند: «ای اُم فروه! من در هر شبانهروز هزاربار از پیشگاه خداوند برای شیعیانم آمرزش میطلبم؛ زیرا ما با آگاهی و یقین بر این نکته که هرچه [اندوه یا مصیبت] به ما میرسد، پروردگار آن را میبیند، شکیبایی میورزیم، حال آنکه شیعیان ما، باوجود برخوردار نبودن از چنین دانایی و یقینی، صبر میکنند و استقامت میورزند.»
Elahe
رییس مذهب والای تشیع، کفر را بر سه پایه استوار میداند: حرص، تکبر و حسد و میفرماید:
حرص بود که آدم را واداشت تا میوهٔ درختی را که از خوردنش منع شده بود، بخورد!
تکبر بود که ابلیس را واداشت از فرمان خداوند مبنی بر سجدهٔ آدم سر باز زده و روی برتابد!
و حسد بود که با خودنمایی در دل فرزندان آدم، سبب شد تا یکی [قابیل] دیگری [هابیل] را بکشد!
Elahe
زیاد شوخی نکن که روشناییت از میان میرود. هرگز دروغ مگو که خرمیت زایل میشود. [پیوسته] از دو صفت برکنار بمان: بدخلقی و تنبلی؛ زیرا اگر اخلاقت بد باشد، نمیتوانی در راه حق، شکیبایی ورزی و هرگاه تنبلی را پیشهٔ خود سازی، نمیتوانی حق را ادا کنی.
Elahe
پرداخت زکات برای آن است که خدای یگانه، تأمین نیازمندیها و زندگانی فقیران را از داراییهای ثروتمندان مقرر داشته و اگر همینمقدار تعیینشده برای نیازمندان بسنده نمیبود، حتماً میزان و مقدار زکات را بیشتر تعیین میفرمود؛ بنابراین، تنگدستیهای ناداران و نیازمندان، بهسبب پرداختنکردن حقوق واجب از سوی ثروتمندان و پولداران است [نه بهخاطر کمبودن میزان زکات.]
Elahe
«همهٔ خیرها، در سه چیز گرد آمده است: نگاه، سکوت و سخن. پس هر نظری که فایدهای در آن نهفته نباشد، اشتباهی بیش نیست. هر سکوتی که اندیشیدن در آن نباشد، غفلت است و هر کلامی که ذکری در آن نباشد بیهوده است.
Elahe
منصور (خلیفهٔ عباسی) به آن حضرت نوشته بود که: «چرا مانند دیگران نزد ما نمیآیی؟»
امام (ع) در پاسخ وی چنین نوشتند:
- نه چیزی دارم و نه کاری کردهام که بهخاطر آن بیمناک باشم. تو هم که اهل تقوا و معنویت و آخرت نیستی که بدینوسیله به تو امید ببندم. از سوی دیگر، نعمتی هم در تو نمیبینم که برای آن به تو شادباش و تهنیت بگویم. همچنین این پُست و مقام را نیز برای خویشتن مصیبت نمیدانی تا بتوانم به تو تسلیت بگویم! پس، چرا نزد تو بیایم؟!
چندی بعد منصور در نامهای دیگر و در پاسخ به آن حضرت نوشت:
- خُب، بیایید و ضمن گفتوگو و رفتوآمد، ما را پند دهید و نصیحت کنید.
و بار دیگر آن بزرگوار به منصور نوشتند:
- میدانی، هرکس اهل دنیا باشد که تو را نصیحت نمیکند. هرکس هم اهل آخرت باشد که هرگز نزد تو نخواهد آمد!
حسین
«هنگام هیچ نمازی فرانمی رسد؛ مگر اینکه فرشتهای مردمان را ندا میدهد که: ‘هان! برخیزید و آتشی را که بر جان خویشتن افروختهاید، با ادای نمازتان خاموش کنید!’»
Elahe
هرکس کهنه نداشته باشد، نو هم نخواهد داشت
حسین
حضرت صادق (ع) خدمتگزارشان را پیِ انجام کاری فرستادهاند. ساعتی گذشته است؛ اما هنوز از وی خبری نیست. او هیچگاه اینقدر دیر نمیکرده. امروز، زمان بازگشتش بسیار به درازا کشیده شده است! به همین سبب، امام (ع) خودشان به جستوجوی او میپردازند و سرانجام میبینند که خدمتگزار با خیال راحت در گوشهای به خواب رفته است.
امامصادق (ع) نگاهی به او میاندازند، سپس بهآرامی بالای سرش مینشینند و شروع به باد زدن او میکنند. ناگهان خدمتگزار امام، دیده از خواب میگشاید، بلند میشود، مینشیند و با شرمساری و پشیمانی سرش را پایین میاندازد!
امام ششم (ع) مهربانانه به وی مینگرند، لبخندی بر لب میآورند و به او میفرمایند:
- شایسته نیست که هم شب بخوابی و هم روز. شب بخواب و روز کار کن.
Elahe
حجم
۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۸,۵۰۰
۳,۴۰۰۶۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد